تا پیش از این من نیز فکر میکردم که اگر کتاب ولایت فقیه خمینی در زمان شاه اجازه چاپ یافته بود مردم آن را خوانده و از او روی برمیگردانند. حدیدی ماسوله چشم مرا باز نمود که بسیار کتابهای دیگر چاپ شده بود که جهالت و رذالت قشر آخوند را نشان میداد و تاریخ ما خود بهترین گواه آن است. متاسفانه به ظاهر روشنفکران اسلامی و کمونیست مانند بچه آخوندهای غرب رفته و هواداران حزب خائن توده بر علیه شاه با آخوندها سنگر گرفته و همت خود را در جهت منافع این قشر فاسد به کار بستند.

حدیدی ماسوله دلیل آن را گسستگی این به اصطلاح روشنفکران از جنبش روشنگری ایران که او آغاز آن را نه انقلاب مشروطه بلکه جنبش باب می داند ذکر میکند. این بخش ششم از گفتار حدیدی ماسوله در تلویزیون میهن است که به روشنگری در مورد جنبش بابی و بهائی پرداخته است. جنبشی که بر خلاف جنبشهای اسلامی و کمونیستی از ایران برخاست و هدفش تجدد ایران و آزادی آن از قید آخوند و اسلامش بود.

 

تصحیح:

در دقیقه هفتم حدیدی ماسوله سهواَ عنوان میکند که عبدالبها به جنبش باب پیوست. منظور او پدر وی یعنی میرزا حسینعلی بهاءالله است.