چنین گفت
تازه ترین چنین گفت های Lonely_Atom
مظفر الدین شاه از باد و باران و رعد و برق می ترسید و گاه در هوای رعد برقی زیر عبای سید بحرینی مخفی میشد .. میگویند : زمانی ؛ شاه پولی به سید بحرینی میدهد و میگوید : این پول را بین مستحقان تقسیم کن . سید بحرینی پول را میگیردو میرود . وقتی به خانه میرسد فرزندان خودش را برهنه میکند . پول را به آنها میدهد . و بعد به شاه میگوید : پول را به کسانی دادم که جامه به بر نداشتند
Lonely_Atom | ۹ سال قبل
۰ ۱۱۱۵
سقوط مداوم ارزش ریال؛ رکوردشکنی روزانه ارز و طلا در ایران
Viroon | ۵ دقیقه قبل
۰ ۳۳
دسته: تعیین نشده
نرگس محمدی از خشونت نیروهای امنیتی در جریان بازدشت خود در مراسم هفتم علیکردی خبر داد
Viroon | ۱۵ دقیقه قبل
۰ ۳۷
دسته: تعیین نشده


نظرات