مانا نیستانی: "وقتی سه چهارسال قبل اجساد غواصان ایرانی کشته شده در عملیات کربلای چهار با دستان بسته پیدا شد، همه در مسابقه اشک و مرثیه و سرودن قطعات حماسی چنان گوی سبقت از هم ربودند که کمتر کسی مشغول این پرسش شد: «چرا و با چه کیفیت از فرماندهی یک گردان کامل از غواصان ما اینطور راحت به کام اسارت در چنگال دشمن بیرحم و مرگی دردناک فرستاده شدند؟» حکومت البته از دمیدن بر آتش ماتم و گریه و جو حماسی استفاده میکرد تا حقیقت را در دود و مه آن پنهان نگه دارد. تبلیغات و جوسازی چنان بود که وقتی این طرح را همان زمان منتشر کردم، در نقد مظلومیت غواصان ازدست رفته که حتی اجساد دستبستهشان ابزار بازی سیاسی سرداران و زمامداران شده، تعدادی ملامتم کردند که چرا بهجای همراهی در آیین عزاداری ملی و اشکریزی و تقدیس حماسه شهادت، به حواشی سیاسی ماجرا پرداختهام.
تازگی محسن رضایی در توئیتی جنجالی، عملیات شکستخورده کربلای چهار را «عملیات فریب» خوانده که صرفا برای منحرف کردن ذهن دشمن از کربلای پنج طراحی شده بود! این یعنی قتل عمد غواصان و تمام کسانی که با مدیریت فرماندهانی مثل آقای رضائی گوشت دم توپ و طعمههای ناخواسته «عملیات فریب» شدند. نمونهای از واقعیات هشت سال جنگ که قرار بوده زیر پرده ای از اشک و پشت دیوار عناوین مقدس پنهان بماند و مورد بازخواست واقع نشود.
شهید محترم است، کارخانه شهیدسازی و قربانی کردن مردمان، خیر."
نظرات