Henry Francis Grady

الف. وقایعی که منجر به قتل نخست وزیر رزم‌آرا شد

شمارهٔ ۲

تلگرام: 788.00/1-2251

سفیر در ایران (گرِیدی) به وزارت امور خارجه

محرمانه   با اولویت                    تهران، سوم بهمن ماه ۱۳۲۹– ساعت ۱۵

1631. تلگرام وزارتخانه‌ای 1209 ۲۹ دیماه۱. شاخص کنونی وضعیت سیاسی بدین قرار است:

(الف) ضعف دولت رزم‌آرا در مقابل مجلس و منافع دیرینه و دیر پا، و نیز ناباوری عمومی مردم نسبت به دولت،

(ب) وضعیت مالی بحرانی دولت رزم‌آرا،

(ج) سرگردانی و التهاب به موجب حل نشدن مسئلهٔ نفت،

(د) تغییر جهت تدریجی ولی مداوم ایران به سوی موضع بی‌طرفی که بعضاً سمتگیری  عمومی وقایع در آسیا را منعکس می‌سازد.

گناه بخش مهمی از شرایط را می‌توان به گردن شاه انداخت. به نظر می‌رسد که شاه، با خاطرهٔ رفتار دودمان خود، هرگز حضور یک نخست‌وزیر نیرومند را پشتیبان نخواهد بود. رزم‌آرا امیدهای فراوانی را شش ماه پیش برانگیخت و از این رو شاه شروع به تضعیف او کرد. اخیراً رفتار شاه مقداری عوض شده است و اکنون ظاهراً در جهت پشتیبانی از رزم‌آرا یا دست‌کم تضمین ثبات بیشتری برای دولت تلاش کرده است. در این مورد، رزم‌آرا در روز جمعه به گزارشگر اسوشیتدپرس گفته است که او اکنون از پشتیبانی شاه برخوردار شده است زیرا او (نخست وزیر) ضعیف شده است.

موقعیت نخست‌وزیر در قبال مجلس یک موقعیت جدال عریان است که با بازپس گرفتن ناگهانی لایحهٔ مربوط به نفت بالا گرفته است. به گفتهٔ یک نمایندهٔ مجلس، این عمل  به مجلس روحیه داد تا «حقوق خود را بازپس بگیرد» که این به نوبهٔ خود به این منجر شد که (۱) شتابزده قانون مطبوعات را فسخ کند و (۲) امور مربوط به نفت را به کمیسیون ویژهٔ نفت مجلس محول کند و  قدرت اجرایی تعیین سیاست نفتی را از دستان نخست‌وزیر خارج سازد. تلاش شاه برای برقراری هارمونی و ثبات در مجلس شاید تا حدودی موفقیت‌آمیز بوده است ولی اکنون به تلاشی بیش از آنچه به چشم می‌خورد برای بازسازی پرستیژ دولت رزم‌آرا نیاز است.

در مورد مسئلهٔ کمک‌ها، گفتهٔ رزم‌آرا به نظر صادقانه می‌آید که اگر تفاهمنامهٔ وام بانک صادرات واردات به مجلس ارائه شود با مشکلاتی واقعی روبرو خواهد شد. از سوی دیگر، بنا به گفتهٔ یک منبع، او به شوروی اطلاع داده است که سد راه کمک مالی امریکا شده است تا از افزایش پرستیژ امریکا جلوگیری کند. صرفنظر از رفتار رزم‌آرا در قبال وام، به نظر می‌رسد که بحثی علنی در مجلس تعیین کننده و طولانی خواهد بود مگر اینکه وامی گزاف با شرایط ساده عرضه شود و شاه و رزم‌آرا یک رهبری سازنده را برای کسب رضایت مجلس در پی گیرند.

بی‌تردید هم شاه و هم رزم‌آرا بطور جدی موضوع انحلال مجلس را در نظر گرفته‌اند.  انحلال مجلس ممکن است که شرایط جذاب ادارهٔ دولتی با صدور بخشنامهٔ دولتی را فراهم آورد. ولی از سوی دیگر، انحلال مجلس به سادگی می‌تواند به هرج و مرج اجتماعی منجر شود و در نتیجه مستقیماً در خدمت شوروی‌ها قرار گیرد. رهبران جبههٔ ملی و توده بدون تردید آشوب را ترویج خواهند کرد. علاوه بر آن، انحلال مجلس انتخابات جدیدی را در پی خواهد آورد که در زمانی کمتر از پنج ماه به انجام نخواهد رسید، قطعاً نه کمتر از سه ماه. در این مدت، از تمام لوایح جلوگیری خواهد شد و بخشنامه‌های دولتی محتملاً مشروط به موافقت مجلس جدید خواهند بود. این امر شامل هرگونه اقدامی در قبال وام یا توافقنامهٔ نفتی نیز خواهد شد. به علاوه، در اینکه مجلس بعدی از مجلس کنونی نقش سازنده‌تری داشته باشد جای تردید وجود دارد. هرچند دولت  می‌تواند انتخابات را در استان‌ها دستکاری کند که می‌کند، این کار را در تهران نمی‌تواند بکند. تعداد طرفداران جبههٔ ملی و اعضای احزاب مخالف تا انتخاب بعدی به احتمال زیاد افزایش پیدا خواهد کرد نه کاهش. اگرچه جبههٔ ملی بطور کلی یک اتحادیهٔ بی‌ثبات و غیر سازنده است، از اقبال عمومی قابل توجهی در میان مردم برخوردار است.

ما بر این باوریم که شرایط سیاسی کنونی به یکی از دو حالت  زیر حل خواهد شد: (۱) از روی کلافگی، رزم‌آرا حرکتی در جهت استقرار یک قدرت دیکتاتوری [نظامی] خواهد کرد یا (۲) دولت رزم‌آرا برای چند ماهی ادامه خواهد یافت و سپس فرو خواهد پاشید تا با دولتی به شیوهٔ قدیم جایگزین شود.

در سایهٔ پرستیژ کاهش یافتهٔ رزم‌آرا، با پشتیبانی شکاکانه شاه و امکان مخالفت آشکار او، و با کنترل رزم‌آرا بر ارتش که در بهترین حالت بسیار تردید آمیز است، اکنون بسیار نامحتمل به نظر می‌رسد که رزم‌آرا در آزمایش بخت خود برای برقراری یک حکومت دیکتاتوری [نظامی] عجله‌ای داشته باشد.

بر این اساس ما به این نتیجه رسیدیم که می‌توان شاهد ادامهٔ از هم پاشی آرام ولی بی‌وقفهٔ دولت رزم‌آرا در چند ماه آینده بود تا سرانجام با سیاستمدار دیگری، احتمالاً یکی از محافظه‌کاران قدیمی در کابینه جایگزین شود.

بر این واقفم که این تصویری شاد و امیدبخش نیست. ولی ما مصممیم که به تلاش فعالانه خود ادامه دهیم تا این کشور را چه به لحاظ سیاسی و چه به لحاظ اقتصادی بازسازی کنیم و در نتیجه آن را به عنوان سدی در برابر سیل تهاجم روسیه تقویت نماییم. در این راه، ما باید پشتیبانی کامل و مؤثری هم از سوی واشنگتن و هم از سوی لندن داشته باشیم. برای رسیدن به این منظور، موارد زیر مورد نیاز است:

۱. برقراری توافقی بدون تأخیر با بریتانیایی‌ها و در بالاترین سطوح برای موازی کردن سیاست‌ها در قبال ایران،

۲. تداوم تلاشمان در سطح روابط شخصی با شاه و نخست‌وزیر، و با همکاری بریتانیایی‌ها (اگر آنها را بتوان مجاب کرد که واقعاً در این راه با ما همکاری کنند) تا روحیهٔ آن دو را تقویت کرده و برای گام‌های آنان در مسیر ترقی‌خواهانهٔ توسعهٔ کشورشان راهنما باشیم،

۳. تشویق سریع‌الحصول‌ترین راه حل برای مسئلهٔ نفت،

۴. عرضهٔ کمک فوری اقتصادی و نظامی به ایران، با شرایط ساده و به حجمی درخور موقعیت سرنوشت‌ساز استراتژیک این کشور.

آلترناتیو آنچه گفته شد این است که اجازه دهیم ایران به اقمار شوروی بدل شود.

گرِیدی


                 ۱. تلگرام 1209 بدین قرار است:

«در گفتگوهای اینجا در باب بن‌بست سیاست‌های امریکا برای کمک به ایران، مفید خواهد بود که تلگرامی از تحلیل سیاسی شرایط سیاسی کنونی آنگونه که هست داشته باشیم. برای وزارتخانه موضع شاه در قبال مشکلات رزم‌آرا با مجلس روشن نیست و اگر مجلس در هرگونه تلاشی برای ارائهٔ هرگونه لایحه‌ای از سوی دولت کارشکنی می‌کند، چرا انحلال مجلس از سوی شاه و رزم‌آرا مد نظر قرار گرفته نشده است.» (788.00/1-1951)