شقایق رضایی: 

دیشب یک کنسرت کلاسیک پیدا کردم. دبیوسی، در کنسرت هال معروف شهر. رهبر ارکستر زن بود. و من ساعت ها می توانم در مورد آن زن روده درازی کنم. حرکت دستانش، حالت صورتش، چابکی اش، سادگی ظاهرش و موهای پشت سر دم اسبیش. ویولونیست مهمان هم زن بود. و آن چنان حماسی نواختند که همه مبهوت ماندند.

امشب در دالاس کنسرتی هست که خوانندهء زن دارد. زن خوانندهء ایرانی، سنتی خوان. و چه می دانی که این چه راه درازی است. و چه موانعی را باید طی کنی، و چه مبارزاتی بکنی. و چقدر خانمی کنی، و چقدر غرور داشته باشی، چقدر چهارچوب حفظ کنی، از ابتذال حذر کنی و هنوز ادامه بدهی. چقدر مبارزه؟ چقدر از خط  بی اعتنایی و ندیده شدن گذر کنی و هنرمند بمانی…