با یادی از سروده های پیشین

ما، درین  حادثه ی خلقت_  آدم  به   جهان

بوده ایم  شاهد_ بس آتش_ سوزنده به جان

آتشی  شعله  فروزنده ، که  ناید  به گمان

در جهان دیگر  نجستیم  از تبسم  یک نشان

ما به یک دوره ای از عمر ، درین عهد و زمان

دیده ایم  ،  بس  دردمندان :  اشک ریزان

مردمان در غم  و غصه، نگران ، سر به گریبان

ما ، دگر هر گز  ندیدیم چهره ای  را  شادمان

زندگی رنج ست و محنت همره اندوه و حرمان

محنتی کان را نباشد چاره ای  و یا که درمان

بوده ایم  شاهد_  بس آتش_ سوزنده  به جان

ما، به یک دوره ای از عمر ، درین عهد و زمان 

دکتر منوچهر سعادت نوری

یادداشت ها و سروده های پایانی

===============