سخنی چند با خوانندگان دربارهٔ این کتاب و مؤلف آن
خوانندگان عزیز این کتاب در حین خواندن آن در ضمن آنکه با تحقیقات عمیق مؤلف و اطلاعات پهناور او دربارهٔ تاریخ و فرهنگ ایران آشنا میشوند ممکن است از داوریهای او دربارهٔ ایرانیان و بطور کلی دربارهٔ مشرقزمینیان دچار شگفتی و ناراحتی بشوند و چنین پندارند که او با مردم ایران و مردم مشرق دشمنی و عداوت دارد. به همین مناسبت میخواهم این نکته را معروض بدارم که علاقهٔ خاص نولدکه همچنانکه خود در مقدمهٔ کتاب اشاره کرده است به یونان قدیم و فرهنگ درخشان آن بوده است و همهٔ فرهنگها و حتی فرهنگ مسیحیت در نظر او جلوه و فروزندگی فرهنگ یونان باستان را نداشته است. با اینهمه، چون به معنی واقعی کلمه اهل علم بود به فرهنگ و ادب و تاریخ اقوام سامی و ایرانی، از لحاظ اینکه هرچه موضوع علم و معرفت انسان باشد قابل تحقیق و مطالعه است، پرداخت و خدمات گرانبهایی در کشف و تحقیق این موضوعات کرد. او هیچوقت احساسات و عواطف معنوی خود را در تحقیقات علمی مدخلیت نداد و اگر گاهی از شکست قیصران روم و پیروزی ایرانیان احساس ناراحتی میکند آن را در همان حد احساس نگه میدارد و هرگز در صدد قلب و دگرگون ساختن حقایق برنمیآید و از این لحاظ نولدکه حقیقتاً شایستهٔ احترام و تعظیم است که مقام علم را بالاتر از حد عواطف شخصی خود نگه میدارد. این نکته برای دانشجویان و فضلای جوان ما باید سرمشق باشد و بدانند که در عین آنکه احساسات قومی و دینی مورد احترام است احترام حقیقت بیشتر است. ما هم در میان ائمهٔ دین و هم در میان بزرگان علم و ادب خود کسانی داریم که چنین صفت عالی الاهی در آنان بود و به هنگام داوری میان مسلم و یهود و نصاری جانب حق را در نظر میگرفتند نه اعتقادات شخصی خود را. نولدکه سیاستهای استعماری عصر خود را مردود میدانست و در اواخر عمر که دورهٔ ظهور موج نازیسم و نهضت ضد سامی در آلمان بود در نامههای خصوصی خود به دوستان از این امر اظهار تنفر میکرد. چنانکه در شرح حال او نوشتهاند نولدکه از افکار انتزاعی و مجادلات فلسفی دوری میگزید و آنچه علمی و ثابت شدنی بود مورد علاقهاش بود نه نظریات و تئوریها. با اینهمه به آثار ادبی انسانی و مخصوصاً یونان باستان سخت عشق میورزید و از آثار جاویدان مشرقزمین به اشعار عرب جاهلی و شاهنامهٔ فردوسی علاقهٔ زیادی داشت و یکی از تحقیقات مهم او کتابی دربارهٔ «حماسهٔ ملی ایران» یا شاهنامه است که ترجمهٔ خوبی از آن به فارسی منتشر شده است.
عباس زریاب
لینک دریافت:
تاریخ ایرانیان و عربها در زمان ساسانیان
Ben Ross عزیز درود بر شما
ببخشید که اینجا پیغام بی ربط میگذارم چون مدتی پیش زیر پستی که شما نظر داده بودید نظری دادم اما از شما جوابی نگرفتم. امیدوارم مرا ببخشید. درباره فیلم برهنه تا ظهر با سرعت نظر جالبی داده بودید و نوشته بودید نام این فیلم خودش ضرب المثل شد...میخواستم بدانم آن ضرب المثل چه بود؟
ارادتمند
عطا تایماز
راستش یادم نمیآید. ولی اگر گفته بودم نام فیلم ضربالمثل شد شاید منظورم واقعاً نام فیلم بوده است: «برهنه تا ظهر با سرعت» در خصوص یک ماجراجویی عجولانهٔ عموماً -و نه منحصراً- عاطفی.
ممنون بن راس عزیز....البته تعبیر شما از اسم فیلم به شکل " ماجراجویی عجولانه عموما عاطفی " هم جالب توجه بود....به جز گفته شما در مقاله آقای رضا کاظمی از "مجله فیلم" خواندم که لطیفه مشهوری درباره نابودی فیلم ساخته بودند.