چنین گفت
تازه ترین چنین گفت های Jahanshah
خانم چادری کناریم که با پررویی خودشو رو صندلی شیش نفره که الان هشت نفر شدیم جا داده وسط همین بلبشور تصمیم میگیره جورابشلواری نایلونی بخره. فروشنده که تتوی کلفت ابروهاش تا شقیقههاش رسیده از زیر چادر خانومه بهش میگه سایزته عشقم ببر. من واسهی مامانم خالهم زنداداشم هم بردم همشونم از شما چاقترن! خریدار بدون یه کلمه حرف زدن به پهلوی من یه سقلمه میزنه و فقط به خودش زحمت میده قیافهشو کجوکوله کنه که نظرمو بدونه.
Jahanshah | ۲ روز قبل
۰ ۴۴
کسی که رأی میدهد، حقِ گفتنش را به دیگری محوّل میکند. هر رأی دادن، در هر صورتی، دست برداشتن از گفتن است. رأی دادن به این معناست که «من میگویم دیگری بهجای من بگوید». رأی میدهم، من دیگر از حیوانی سیاسی بودن خسته شدهام. دیگر نمیخواهم «بگویم». پس تو بگو، تا من دربارهی حرف تو تنها شَستم را بالا بگیرم، یا پایین بیاورمش. من دیگر نای گفتن ندارم.
Jahanshah | ۳ روز قبل
۰ ۴۴
اگر معتقدیم که انتخابهای جمهوری اسلامی عاقلانه نیست و برای بقا قاعدتاً باید به سازش با مردم، حتی مخالفان و همینطور جهان خارج دست بزند، مشخص است که جمهوری اسلامی را نشناختهایم. اگرچه این حکمها معقول، معمول و صحیح است، اما نکته اینجاست که حکومت جمهوری اسلامی حکومتی غیرمعمولی است. عقلانیتِ معطوف به بقای یک حکومت غیرعادی، متوسل شدن به روشهای غیرعادی است.
Jahanshah | ۱۱ روز قبل
۰ ۸۰
نظرات