در روزهای گذشته دولت آمریک 35 دیپلمات روسی را به دلیل آنچه آنها دخالت روسیه در انتخابات آمریکا میدانند اخراج کرد. بعد از شکست هیلاری کلینتون در انتخابات ریاست جمهوری که در ماههای گذشته انجام گرفت، پرزیدنت اُوباما و دیگر اعضای دولت او بارها روسیه را متهم به دخالت در انتخابات و در نتیجه شکست هیلاری کلینتون کردند. ظاهراً دلیل آنها گزارشهای فوق محرمانه تشکیلات اطلاعاتی آمریکا در باره نفوذ نیروهای اطلاعاتی روسی در شبکه های ارتباطی و کامپیوتری حزب دموکرات آمریکا بوده که هیچگونه جزئیات قابل تحقیقی را در اختیار هیچکس نگذاشته و فقط به تکرار آن در اینجا و آنجا و اینکه چند دستگاه اطلاعاتی آمریکائی و غیر آمریکائی (بدون اینکه نام هیچ دستگاه و هیچ کشور مشخصی برده شود) این مطلب را تایید کرده اند پرداخته شده. ظاهراً شکست هیلاری کینتون برای حزب و طرفداران او آنقدر باور نکردنی بوده که نمیتوانند هیچ دلیلی برای شکست او پیدا کنند بجز دخالت روسها! این موضوع یا حقیقت دارد یا اینکه یک دروغ بزرگ است امّا درهر حال میتوان از آن به نتیجه گیریهائی رسید که همه نشان از گسترش ضعف و فساد در بنیادِ سیستم انتخاباتی و اداری آمریکا دارد که تا چند دهه پیش بیشتر آزادیخواهان دنیا به آن چشم امید داشتند.

ظاهراً برای تشکیلات و رهبری حزب دموکرات آمریکا اهمیّت این موضوع که چه کسی اسرار مکاتبات آنها را فاش کرده بیشتر از اینست تا برای آنچه گفته و نوشته و عمل کرده اند پاسخی داشته باشند و توضیح بدهند که چرا چنین گفتند و چنان کردند. بدون شک این موضوع نشان از میزانِ احترامی دارد که این تشکیلات حزبی برای افکارِ عمومی مردم آمریکا قائل هستند که به احتمال زیاد در این مورد با دیگران چندان تفاوتی ندارند. به همین دلیل هم عده ای از مردم که به دنبال نامِ هیچ حزب خاصی نیستند و نظرات و آراء آنها با دریافت اطّلاعات نسبت به این یا آن موضوع و یا حزب تغییر میکند در چنین شرایطی میتوانند نقش خود را در تعیین سرنوشت یک انتخابات یا رفراندوم بدون در نظر گرفتن وابستگیها و مصلحتهای حزبی به خوبی اجرا کنند. آنچه در انتخابات اخیر آمریکا و نیز در رفراندوم موسوم به "بِرِگزیت" در انگلیس روی داد به خوبی این امر را نشان میدهد. آنچه مسلّم است افکار و آراء افراد جامعه به آسانی میتواند زیر تاثیر اطلاعات درست یا نادرست در جهتی همسو با هدفهای عرضه کنندگان آن اطلاعات قرار گیرد و بهمین جهت دولت و حزب دموکرات آمریکا شکست انتخاباتی خود را نه بر اثر بی لیاقتیهای خود و تلاشهائی که برای انحراف افکار عمومی جامعه آمریکا بکمک شبکه های رسانه ای طرفدار خود انجام داده اند بلکه بر اثر آگاهیهای عرضه شده بوسیله ویکی لیکس میدانند و دسترسی به آن اطلاعات را هم به شبکه های اطلاعاتی روسی نسبت میدهند.

اگر این موضوع درست باشد که روسها با نفوذ در شبکه های اطلاعاتی و کامپیوتری آمریکائی توانسته باشند به اطلاعاتی دست بیابند و با گذاشتن این اطلاعات در اختیار ویکی لیکس در جریان انتخابات رئیس جمهوری آمریکا اثر بگذارند باید گفت نه تنها نشانه روشنی از ضعف و بی کفایتی سیستمهای اطلاعاتی آمریکا است بلکه بخوبی توانائیهای روسها را در این نبرد اطلاعاتی نشان میدهد. حتی در این صورت هم دلیل شکست حزب دموکرات در انتخابات عدم روراستی آنها با مردم آمریکا و دو دوزه بازی بوده و نشت اطلاعات در مورد این دو دوزه بازیها تنها آنها را آشکار کرده و در نهایت مردم بودند که نسبت به آنها عکس العمل نشان دادند. امّا آیا واقعیت فقط همین است؟

تلاش رهبری حزب و دولت دموکرات آمریکا برای نادیده گرفتن نقش دانُلد ترامپ در شکست انتخاباتی دموکراتها با مقصر جلوه دادن روسها چیزی نیست که نشود آنرا دید. دانُلد ترامپ از همان آغاز کار با شیوه ای کاوبوی وارانه وارد مبارزات انتخاباتی شد و حریفان حزبی خود را با شدّت و خشونت یک کاوبوی یکی یکی از میدان خارج کرد. از همانجا میشد دید که شیوه او در جریان رو در روئی انتخاباتی با هیلاری کلینتون چگونه خواهد بود. بی پرده گوئیها و بیان عامیانه پسندِ دانُلد ترامپ از همان آغاز کار بسیاری از مردم آمریکا را که از سیاست بازیهای معمول در نهادهای سیاسی خسته و رویگردان شده بودند به خود جلب کرد. در حالیکه شبکه های تلویزیونی سی ان ان و اِی بی سی مرتباً خبر از پیشتاز بودن هیلاری کلینتون در آمار های افکار عمومی میدادند، شبکه های عمومی اینترنتی چیزدیگری میگفت. بهر حال روز انتخابات رسید و نتیجه آن همه آنهائی را که بر اثر آمارهای تلویزیونی خاطرشان از پیروزی هیلاری کلینتون جمع بود دچار شگفتی کرد و بازار اتهام پراکنی برای یافتن مقصّرِ این ماجرا رونق گرفت.

در اوج این اتهام پراکنی، دولت دموکرات آمریکا ناگهان تصمیم به اخراج تعدادی از دیپلماتهای روسی گرفت و دلیل آنرا هم دخالت آنها در امور انتخاباتی آمریکا قلمداد کرده اند. همزمانی این اقدام با شکست دار و دسته تروریستی داعش در شهر حلب در سوریه که با دخالت و کمک مستقیم روسها صورت گرفت، برای بعضیها چنین چیزی را به ذهن میآورد که شاید هم موضوع دیگری در کار باشد. بسیاری از ناظران امور سیاسی دنیا این حرکت را نشانه آشکاری برای آغاز مجدد دوران تازه ای از "جنگ سرد" دانستند و پیش بینی میشد که دولت روسیه با اقدام متقابل به این حرکت دولت آمریکا پاسخ بدهد امّا چنین نشد. پرزیدنت ولادیمیر پوتین با ردِ پیشنهادِ وزارت خارجه روسیه برای اخراج دیپلماتهای آمریکائی موافقت نکرد و این امر را موکول به چگونگی روابط دولت آینده آمریکا تحت رهبری دانُلد ترامپ با روسیه نمود. بر اساس خبرها آقای پوتین از اینهم پا را فرا تر گذاشت و خانواده همه دیپلماتهای آمریکا را برای شرکت در جشنهای شب سال نو در کرملین دعوت کرد. دانلد ترامپ هم این حرکت پرزیدنت پوتین را تحسین کرد و آنرا هشیارانه دانست. برخی دیگر از بازیگران غیر متعارف در سیاستهای غرب هم این اقدام آقای پوتین را تحسین کردند.

قضاوت در اینکه آقای ترامپ و دولت او چه سیاستهائی در قبال روابط با دیگران از جمله روسها در پیش خواهد گرفت مسلّماً به گذشت زمان نیاز دارد امّا بی تردید، اگر او آنچه را تا کنون عنوان کرده، چه در زمینه سیاستهای داخلی و چه در زمینه سیاستهای خارجی به اجراء بگذارد دنیا آمریکای دیگری خواهد دید که با اوضاع کنونی تفاوتهای اصولی خواهد داشت. چنین چیزی مسلّماً  بسیاری را بویژه در آمریکا و در غرب ناراضی خواهد کرد و دشمنیهای بسیاری را بر علیه آقای ترامپ بر خواهد انگیخت که شاید منجر به مانع تراشیهائی در راه اجرای سیاستهای او بشود. تا ببینیم چه پیش خواهد آمد.