عمومی

عضو از ۵ شهریور ۱۳۹۹
۱۲ سال حبس برای نوکیشان مسیحی؛ مهدی رحیمی و کیا نورینیا

مهدی رحیمی و کیا نورینیا، نوکیشان مسیحی ساکن تبریز، توسط شعبه دادگاه سوم دادگاه انقلاب این شهر در مجموع به ۲۴ سال حبس، بیش از دو میلیارد جزای نقدی و ۳۰ سال محرومیت از حقوق اجتماعی محکوم شدند.
به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، مهدی رحیمی و کیا نورینیا، نوکیشان مسیحی ساکن تبریز، به حبس و دیگر مجازاتها محکوم شدند.
شعبه سوم دادگاه انقلاب تبریز به ریاست قاضی حسن فتح نژاد بدون حضور این نوکیشان مسیحی و اخذ دفاعیاتشان در تاریخ ۲۷ فروردین ماه آنها را محاکمه کرده است. بر اساس این رای که اخیرا صادر و به این دو نوکیش مسیحی ابلاغ شده، آقای رحیمی و نورینیا هرکدام به ۱۲ سال حبس محکوم شدهاند. از باب مجازاتهای تکمیلی نیز هرکدام به پرداخت یک میلیارد جزای نقدی و ۱۵ سال محرومیت از حقوق اجتماعی محکوم شدهاند.
۱۰ سال از حکم هر یک به ظن «تبلیغ عقاید انحرافی مسیحیت صهیونیستی مخالف با نظام جمهوری اسلامی ایران» و ۲ سال دیگر به دلیل «قاچاق کالای ممنوعه» شامل کتابهای مذهبی بوده است. آنها همچنین به پرداخت جریمهای معادل ده برابر ارزش کتابهای توقیفشده محکوم شدهاند.
در تاریخ ۱۳ آبان ۱۴۰۳، منزل مهدی رحیمی در تبریز توسط اداره اطلاعات مورد تفتیش قرار گرفت. در جریان این بازرسی پنج هزار جلد کتاب و جزوه مرتبط با آئین مسیحیت و دو هارد کامپیوتر توسط ماموران ضبط شده است. در همان روز منزل کیا نورینیا نیز توسط ماموران اداره اطلاعات بازرسی شد. در جریان این تفتیش دو دستگاه تلفن همراه و یک دستگاه تبلت و جزوات مسیحی ضبط شده است.
مهدی رحیمی، ۴۹ ساله و کیا نورینیا، ۵۶ ساله، نوکیشان مسیحی ساکن تبریز هستند.
بر پایه ۱۷۰ گزارش گردآوری شده توسط مرکز آمار، نشر و آثار مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، در فاصله ده سال گذشته، حدود ۱۱ درصد از قربانیان نقض حقوق اقلیتهای مذهبی در ایران، مسیحیان، به ویژه نوکیشان مسیحی بودهاند. این رقم در سال ۲۰۲۴ بیش از ۹ درصد گزارشها را شامل میشد.
دسته: تعیین نشده
کلیساهای کاتولیک کلدانی در ایران؛ محصور برای مسیحیان، بسته به روی دیگران

بهدنبال انتخاب «پاپ لئون چهاردهم» و آغازبهکار او بهعنوان دویست و شصت و هفتمین رهبر کاتولیکهای جهان، بحثها حول این جامعه یک میلیارد و چهارصد میلیون نفری، بهویژه درباره وضعیت اعضای آن در ایران بالا گرفته است. آیا کلیسای کاتولیک در ایران هم پیروانی دارد؟ انتخاب پاپ جدید چه تاثیری بر زندگی آنها خواهد داشت؟ کلدانیها که هستند و چه ارتباطی با کلیسای کاتولیک دارند؟
«توما»، یک شهروند کلدانی کاتولیک است که در ایران به دنیا آمده، بزرگ شده و زندگی کرده است. این توصیف خود اوست در بیان هویتش. توما میگوید، زمانی که بچه بود، بیشتر اقوام و خویشانش در ایران و عراق زندگی میکردند، اما در دو دهه گذشته بهدلیل اوضاع آشفته سیاسی و امنیتی حاکم بر این کشورها، بسیاری از آنها نیز راه تبعید در پیش گرفته و روانه آمریکا یا استرالیا شدهاند.
کلدانیها که هستند؟
کلدانیها را میتوان یکی از پراکندهترین گروههای مردمی و مذهبی در جهان دانست. مردمی که زمانی بر بابل حکمرانی میکردند و امروز در کلیساهای کوچکی در تهران، دیترویت آمریکا، بغداد عراق، سیدنی استرالیا و محله «عهنکاوه» در اربیل، پایتخت اقلیم کردستان گرد هم میآیند تا به همان زبانی دعا بخوانند، که روزی عیسی مسیح صحبت میکرد.
منابع غیررسمی، جمعیت کلدانیان ایران را کمتر از چهارهزار نفر تخمین میزنند. جمعیتی که در سایه ساختار حقوقی، سیاسی و امنیتی جمهوری اسلامی روزبهروز بیشتر کاهش مییابد.
اگرچه قانون اساسی جمهوری اسلامی، کلدانیها را مانند دیگر مسیحیان از «اهل کتاب» بهشمار آورده و موجودیت آنها را بهرسمیت میشناسد، این مردم حتی در تعلق خاطر به دین و فرهنگ خود هم آزاد نیستند.
«سنت ژوزف»، کلیسای جامع کاتولیک کلدانی است که در تهران واقع شده و محل اصلی برگزاری مراسم و مناسبات آیینی آنها بهحساب میآید. این کلیسا برای توما یادآور خاطرات توامان شیرین و ترسناکی است.
علاوه بر این، کلدانیها کلیسای کوچک دیگری بهنام «حضرت مریم» در تهران دارند که برای توما کمتر یادآور فشارهای امنیتی است، زیرا آن را بیشتر با خاطرات دیدار با آشنایان و نزدیکان کلدانیاش بهیاد میآورد.
کلدانیها کلیساهای دیگری هم در سایر شهرهای ایران مانند قزوین، ارومیه، اهواز، کرمانشاه و سنندج دارند که معمولا بهروی غیرکلدانیها بسته هستند.
آیین مسیحی در همان سده اول پس از میلاد مسیح، در شهرهایی چون «اورفا» (اودسا) و «نصیبین» که جمعیت عمدتا سُریانی داشتند، بهسرعت رواج یافت. کلدانیان، از نخستین کسانی بودند که در شرق به مسیحیت گرویدند. «توما»، رسول شکاکی که ایمانش پس از لمس زخمهای مسیح خللناپذیر شده بود، راهی بینالنهرین، ایران و هند شده و در یکی از نخستین اقداماتش، شاگردش، «آدائی» را به اودسا فرستاد، تا عهد مسیح با پادشاه بیمار آنجا، «ابگر پنجم»، را بهجا آورد.
بر اساس روایات مسیحی، آدائی، بیماری لاعلاج ابگر را شفا داد. سپس به پاس این معجزه، حاکم و مردم اودسا به آیین مسیحی روی آوردند. بنابراین، برخلاف تصور رایج که روم را نخستین امپراتوری مسیحی میداند، در سنت سریانی این عنوان از آنِ اودساست. آدائی در اودسا ماند و کلیسایی تاسیس کرد که به هسته اولیه مسیحیت سریانی و بعدها آشوری و کلدانی بدل شد.
اما گذشته از این روایت اساطیری، زبان آرامی در آن زمان، زبان رایج بیشتر مردم و حکومتهای منطقه از بینالنهرین تا بخشهایی از حکومت اشکانی و امپراتوری روم بود. اینکه مسیح، توما، آدائی و دیگر پیامآوران مسیحی به زبان مردم سریانی، آشوری و کلدانی صحبت و موعظه میکردند، یکی از مهمترین دلایل تاریخی اقبال سریع و وسیع این مردم به آیین مسیحی بوده است.
از دل همین سنت آرامی، کتاب مقدس «پِشیطا» شکل گرفت و به مبنای ایمان به آیین مسیحی در کلیساهای شرق، از جمله کلیسای شرق آشور، کلیسای کلدانی و کلیساهای سریانی تبدیل شد. پشیطا در زبان سریانی بهمعنای «ساده» است. با اینکه زبان رسمی کتاب مقدس و کلیسا در غرب لاتین بود، این زبان در شرق آرامی باقی ماند. حتی قرنها بعد، که در نتیجه کشمکشها و انشقاقهای مذهبی، بخشی از اعضای کلیسای شرق، شامل کلدانیان، به کلیسای کاتولیک رم پیوستند، زبان، دعاها و سنتهایشان تغییر نکرد و همچنان آرامی باقی ماند >>>
دسته: تعیین نشده
بابک زنجانی، تجارت و سیاست؛ بازگشت پرسشبرانگیز یک چهره بحثبرانگیز

مسعود آذر
«ب-ز» آشناترین اسم و فامیل در دستگاه قضایی ایران است. وقتی این دو حرف کنار هم میآید بدون درنگ نام بابک زنجانی به ذهن میآید؛ کسی که بازگشت او به فعالیتهای اقتصادی آنهم پس از محکومیت در یکی از بزرگترین پروندههای فساد مالی در ایران، توجه افکار عمومی و واکنشهای سیاسی را برانگیخته است. او با انتشار عکسی از دیدارش با یکی از مقامات طالبان، نشان داد که دیگر در زندان نیست و اکنون با پروژههایی میلیاردی بار دیگر در اقتصاد ایران فعال شده است.
در فروردین ۱۴۰۴، شرکت «آوان ریل» وابسته به هلدینگ «داتوان» قراردادی ۶۱ هزار میلیارد تومانی (حدود ۷۵۰ میلیون دلار) با شرکت راهآهن ایران امضا کرد. همچنین، در اردیبهشتماه، مهلت ارائه پیشنهاد برای خرید ۴۲ درصد سهام شرکت خودروسازی سایپا به پایان رسید و برخی رسانهها بابک زنجانی را یکی از اصلیترین متقاضیان این معامله میلیارد دلاری معرفی کردند.
رسانههای داخلی از زنجانی با عبارت «منتسب به هلدینگ داتوان» یاد میکنند، بیآنکه رابطه مستقیمش با شرکتها را تایید یا رد کنند.
مدیرعامل آوان ریل، مهدی ابراهیمی، ابتدا از «سرمایهگذار خارجی» صحبت کرد اما پس از اصرار خبرنگاران گفت: «ایشان در هلدینگ وان حضور ندارد، اما سرمایههایی که در خارج از ایران و شرکتهایشان از گذشته داشتهاند، دارد به ایران منتقل و برای خدمت به مردم سرمایهگذاری میشود.»
با این حال، روزنامه فرهیختگان نوشت که طبق دادههای پلتفرم «رسمیو»، (پلتفرم ارتباط و تحلیل کسبوکارها)، بابک زنجانی به عنوان مدیرعامل گروه بینالمللی وان ثبت شده و این گروه ۲۴ شرکت و یک خیریه زیرمجموعه دارد.
تا پیش از ماجرای فساد مالی شرکت چای دبش، زنجانی چهره اصلی بزرگترین پرونده فساد مالی جمهوری اسلامی ایران با رقمی بالغ بر ۲/۷ میلیارد دلار بود.
سخنگوی قوه قضاییه ایران اعلام کرده که بابک زنجانی با دولت تسویه حساب کرده و بدهی ندارد. حکم اعدام او لغو واین حکم به ۲۰ سال زندان کاهش یافته و پس از ۱۱ سال حبس، اکنون در مرخصی به سر میبرد. به گفته این مقام قضایی، فعالیتهای اقتصادی زنجانی اکنون تحت نظارت ضابطان قضایی قرار دارد و منع قانونی ندارد.
سخنگوی دولت نیز در نشست خبری ۲۲ اردیبهشت این همکاری را بدون منع قانونی اعلام کرد. با این حال، مدیرعامل شرکت ملی نفت اعلام کرد که پرونده بدهی زنجانی به این وزارتخانه همچنان باز است و هنوز توافق جدیدی حاصل نشده است.
قرارداد اخیر با راهآهن بهعنوان بزرگترین سرمایهگذاری بخش خصوصی در حملونقل ریلی ایران معرفی شده و شامل خرید و تولید ۳۰۰ واگن مسافری خودکششی، ۵۰ لوکوموتیو باری و ۶۰۰ واگن باری مخزندار است.
فعالیت اقتصادی جدید زنجانی در محافل سیاسی و حقوقی واکنشهای زیادی برانگیخته است. محمد مهاجری، روزنامهنگار اصولگرا، گفت: «یک فاسق اگر توبه کند، میتواند به مسجد بیاید، اما امام جماعت نمیشود.»
علی مجتهدزاده، حقوقدان در شبکه ایکس با بیان اینکه قانونی بودن یا نبودن فعالیت آقای زنجانی سوال اساسی نیست پرسید: «منابع مالی هنگفت این فعالیتها را بعد از رد مالش از کجا آورده؟ شرکا و حامیانش که هستند؟ و مراحل پیچیده دریافت مجوزهای قانونی فعالیتهایش را چگونه طی کرده است؟»
مقامهای دولتی و قضایی پاسخی به این سوالات ندادهاند و بعضی از فعالان اقتصادی پاسخ این سوال را در ساختار حکومت و روابط پشت پرده جستوجو میکنند و بازگشت او را به معنی برگشت اقتصاد ایران به دوران محمود احمدینژاد و «فرش قرمز پهن کردن برای بابک زنجانیها» برای دور زدن تحریمها ارزیابی میکنند.
در دوران ریاست جمهوری آقای احمدی نژاد به دلیل تحریمهای نفتی ایران افرادی مانند بابک زنجانی به عنوان شخص حقیقی و خارج از ساز و کار دولت و با تاسیس شرکت در خارج از ایران، به عنوان فروشنده نفت در بازار فعالیت میکردند و بابت فروش نفت پورسانت میگرفتند و معمولا نفت نیز حدود بیست درصد زیر قیمت بازار جهانی به فروش میرفت.
امضای تفاهمنامه شرکت متنسب به بابک زنجانی با دولت، واکنشهای زیادی میان طرفداران مسعود پزشکیان و در رسانهها و شبکههای اجتماعی به همراه داشت.
روزنامه سازندگی امضای تفاهمنامه میان وزارت راه و هلدینگ داتوان را نشانه «رانت یا ملاحظات سیاسی» دانست و نوشت: «منتقدان معتقدند که واگذاری چنین پروژه عظیمی به شرکتی مرتبط با فردی با سابقه محکومیت قضایی بدون شفافیت کافی در فرآیند انتخاب و ارزیابی صلاحیت، میتواند نشانهای از رانت یا ملاحظات سیاسی باشد.»
روزنامه وابسته به حزب کارگزاران سازندگی فعالیت دوباره زنجانی را مصداق «بازگشت رانتخواران به اقتصاد» دانست و احتمال داد که « مسعود پزشکیان برای حفاظت از روند مذاکرات به مخالفان توافق ایران و آمریکا سهم داده است».
روزنامه هممیهن هم در یادداشتی نسبت به پرداخت بدهی بابک زنجانی ابراز تردید کرد و از قول ناظران نوشت که «اطمینان کافی» برای درست بودن این ادعا وجود ندارد.
این روزنامه از وزارت نفت خواست «شفاف» و «رسمی» نحوه پرداخت بدهی آقای زنجانی را اعلام کند و تفاهمنامه شرکت زیرمجموعه بابک زنجانی با راه آهن را «پوچ و بیهوده» دانست.
حدس و گمانهای روزنامه سازندگی اینطور القا میکند که هلدینگ «داتوان» تابلویی از یک شرکت چند منظوره است که حامیان قوی سیاسی یا نظامی و امنیتی در دستگاه حکومت دارد.
وزارت راه و شهرسازی تاکنون توضیحی درباره دلایل انتخاب شرکت آوان ریل، نحوه برگزاری مناقصه یا مذاکرات منجر به این تفاهمنامه ارائه نکرده است.
برخی رسانهها از جمله روزنامه شرق از قول «یک منبع آگاه» نوشتند که «بابک زنجانی طی روزهای اخیر به عضویت [کمیته اقتصادی] جبهه پایداری درآمده است».
اما خبرگزاری دانشجو از قول «دفتر زنجانی» این خبر را تکذیب کرد و قاسم روانبخش عضو جبهه پایداری و نماینده مردم قم در واکنش به عضویت بابک زنجانی درجبهه پایداری به خبرنگار ایلنا گفت «جواب این سوال خنده» است >>>
دسته: تعیین نشده
قتل سمیرا نوربخش توسط خواستگارش

یک زن ۴۰ ساله در استان کرمانشاه توسط خواستگار سابق خود به دلیل جواب رد به ازدواج، کشته شد.
به گزارش ایران وایر، این زن ۴۰ ساله که سمیرا نوربخش نام دارد، ۱۴ اردیبهشت ماه جاری، با شلیک گلوله این مرد که خواستگار سابق وی به قتل رسیده است.
آنطور که این رسانه نوشته، قاتل، مردی ۳۲ ساله بود که با ظاهری مناسب و رفتار محبتآمیز، قصد ازدواج با سمیرا را داشت. اما سمیرا پس از مشاهده رفتارهای غیرقابل پیشبینی و خشونتهای کلامی او و آگاهی از سابقه ازدواج، طلاق و مشکلات روانیاش، با این ازدواج مخالفت کرد. مرد جوان پس از این مخالفت، سمیرا را تهدید به قتل کرد.
بنا بر این گزارش شامگاه ۱۴ اردیبهشت، این مرد با اسلحهای که از پیش تهیه کرده بود، سمیرا را هنگام بازگشت از خانه خواهرش، به قتل رسانده و سپس متواری شده است.
به گزارش دادبان، خشونت علیه زنان به ویژه زنکشی در سالهای اخیر در ایران به شدت افزایش یافته و فقدان حمایتهای قانونی از زنان در برابر خشونت، یکی از عوامل موثر در افزایش این خشونتها است.
دسته: تعیین نشده
از «کوروش کبیر» تا «زن و بچه»؛ سینمای ایران چگونه بر پرده جشنواره کن درخشید

شبنم مجیدی, بیبیسی
در تاریخ سینمای جهان، جشنواره کن یکی از مهمترین سکوهای معرفی فیلمسازان مستقل و جریانساز بوده است. برای سینمای ایران، جشنواره کن نه تنها محلی برای دیدهشدن، بلکه بستری برای تحسین و تایید نگاههای متفاوت، انسانی و شاعرانه فیلمسازان ایرانی بوده است.
مسیری که با تردید و با حضوری کمرنگ آغاز شد، و با وجود محدودیتها و فشارها، امروز به نقطهای رسید که دو فیلم از داخل ایران همزمان در بخش مسابقه اصلی جشنواره کن حضور دارند.
نخستین گامها: از حاشیه تا اعتبار جهانی
در دهه ۴۰ سینمای ایران زیر سلطه فیلمفارسی قرار داشت؛ آثاری عامهپسند، که اغلب به تعبیر امیرهوشنگ کاووسی از اولین منتقدان سینمایی ایران، از اندیشه و واقعیتهای اجتماعی فاصله داشتند. در این میان، گروهی از فیلمسازان ایرانی که اغلب تحصیل کرده فرانسه بودند، با نگاهی تازه و تأثیرپذیرفته از موج نوی فرانسه و نئورئالیسم ایتالیا، زمینهساز ظهور موج نوی سینمای ایران شدند.
مصطفی فرزانه، احمد فاروقی قاجار، فرخ غفاری، ابراهیم گلستان، داریوش مهرجویی ساموئل خاچیکیان و سهراب شهید ثالث از جمله پیشگامانی بودند که با رویکردی مدرن و متفاوت، سینمای ایران را از کلیشههای رایج فاصله دادند.
به گفته کارشناسان و منتقدان، در موج نوی سینمای ایران، سینمایی دغدغه مند پایه گذاری شد که هدفش جایگزینی و رواج سینمایی اجتماعی و واقعگرا به جای سینمای غیر واقعی فیلمفارسی بود؛ اما قدرت و نفوذ کمپانیهای فیلمفارسی ساز به حدی بود که آنها توانایی به چالش کشیدن شان را نداشتند و غالبا این آثار فرصت نمایش چندانی بر پرده سینماها نداشتند یا حتی با نمایش، با اقبال کمی روبرو می شدند. فیلمهای سهراب شهید ثالث به گفته منتقدان به دلیل آنکه عامهپسند و پرمخاطب نبود هرگز مورد توجه قرار نگرفتند.
اما راه دیگری برای تاثیرگذارتری وجود داشت، که هم باعث می شد آثار فیلمسازان ایران دیده و شناخته شود، هم فرصتی برای فروش این فیلمها پیدا شود و هم راه سرمایهگذاری روی فیلمهای آیندهشان باز شود. و آن حضور در جشنوارههایی همچون کن بود.
این جشنواره پس از جنگ جهانی دوم رفته رفته به عنوان مهمترین و معتبرترین جشنواره فیلم جهان شناخته شد و با حضور پیشگامان سینمای روشنفکری ایران در دهه ۶۰ میلادی، راه رسیدن دیگر آثار ایرانی به این جشنواره هموار شده.
نخستین حضور ایران در جشنواره کن به سال ۱۹۶۱ بازمیگردد؛ زمانی که فیلم کوتاه «کوروش کبیر» ساختهٔ مصطفی فرزانه به نمایش درآمد. احمد فاروقی قاجار به عنوان اولین ایرانی، جایزه جشنواره کن را در سال ۱۹۶۴ از طرف شورای عالی تکنیک این جشنواره برای فیلم مستند- داستانی «طلوع جدی» دریافت کرد. پس از آن فیلم «شب قوزی» از فرخ غفاری نخستین فیلم بلند ایرانی بود که در کن روی پرده رفت. این حضورها، اگرچه در حاشیه بود، اما زمینه را برای شکلگیری رابطهای جدیتر میان جشنواره فیلم کن و سینمای ایران فراهم کردند.
فیلمسازان صاحب سبکی چون چون داریوش مهرجویی، فرشید مثقالی، بهمن فرمان آرا، نورالدین زرین کلک، بهرام بیضایی و امیر نادری دورهٔ تثبیت این جریان را رقم زدند؛ و فیلمهایی با نگاه اجتماعی و هنری تولید کردند که در جشنوارههای جهانی بیشتر دیده شدند >>>
دسته: تعیین نشده
اجرای حکم مطلب احمدیان باید فورا متوقف شود: ۱۵ سال حبس بس است

۳۷ زندانی محبوس در زندان اوین تهران، با انتشار نامهای سرگشاده، با هشدار نسبت به وضعیت سلامتی مطلب احمدیان، زندانی سیاسی، خواستار توقف فوری تداوم اجرای حکم حبس و اعزام او به مراکز درمانی تخصصی شدند.
در این نامه با اشاره به تاثیرات ۱۵ سال حبس همراه با فشارهای جسمی و روانی بر مطلب احمدیان آمده:
«اکنون یکسال است که با وجود تشدید بیماریها و تأیید پزشکان بر لزوم درمان فوری، دادستانی با وثیقههای سنگین از توقف حکم جلوگیری میکند. بهرغم دردهای شدید و نیاز به جراحیهای حیاتی، امکان درمان در خارج از زندان فراهم نشده است.»
به نوشته ۳۷ زندانی امضا کننده این نامه «پزشکی قانونی و بهداری زندان تاکید کردهاند که امکان درمان و نگهداری مطلب احمدیان در زندان وجود ندارد. اما با وجود پیگیریهای وکیل و خانواده، دادستانی با تعیین وثیقه ۸ میلیارد تومانی و عدم توانایی در تأمین آن، مانع درمان او شده و وضعیت بیماریاش وخیمتر شده است.»
این زندانیان در پایان نامه خود <خواستار اجرای دستورات پزشکی و توقف حکم» مطلب احمدیان شده و هشدار دادهاند «مسئولیت جان و سلامتی او بر عهده دادستانی، نهادهای امنیتی و سازمان زندانها است.»
به گزارش دادبان به گزارش دادبان، وضعیت جسمانی مطلب احمدیان مصداق بارز شرایط عدم تحمل کیفر موضوع ماده ۵۰۲ قانون آیین دادرسی کیفری است. بنا بر این ماده هرگاه محکوم به مجازات (اعم از حبس و غیره) به بیماری جسمی یا روانی مبتلا باشد و اجرای مجازات، سبب تشدید بیماری یا تاخیر در بهبودی شود، اجرای مجازات باید تا زمان بهبودی متوقف شود.
دسته: تعیین نشده
یاسمین انصاری نماینده کنگره آمریکا طرح ممنوعیت تغییر نام خلیج فارس را به جریان میاندازد

یاسمین انصاری، نماینده دموکرات ایرانیتبار کنگره آمریکا میگوید طرحی را به کنگره آمریکا ارایه میکند که هدف آن ممانعت از هرگونه اقدام دولت فدرال و در راس آن دونالد ترامپ، رئیسجمهور آن کشور برای تغییر نام خلیج فارس است.
دفتر خانم انصاری دوشنبه شب به بیبیسی فارسی گفت: «از تلاش برای تغییر نام خلیج فارس تا پذیرفتن هواپیمای اختصاصی لوکس، همه به هم ربط دارند.»
این دفتر گفت این طرح بنا دارد «دونالد ترامپ را که با انگیزه سیاسی در تلاش برای تغییر نام این آبها است متوقف کند. این قانون دولت را از هرگونه استفاده بودجه فدرال برای این تغییر نام منع میکند و به دولت آمریکا اجازه نخواهد داد که در هیچ مکاتبه و مدرک دولتی نامی جز خلیج فارس به کار ببرد.»
خانم انصاری که در جریان انتخابات نوامبر سال گذشته به عنوان نخستین نماینده ایرانیتبار وارد کنگره آمریکا شد همزمان با ارایه این طرح به کنگره گفته است: «از تلاش برای تغییر نام خلیج فارس تا پذیرفتن هواپیماهای لوکس به عنوان هدیه شخصی از دولت قطر، که امری بیسابقه بوده، همه به هم مرتبطند.»
او میگوید: «فساد دونالد ترامپ به سطح جدید و اعجابآوری رسیده است. دونالد ترامپ ترجیح میدهد وقت خود را برای شیرین کاریهای سیاسی مضحک بگذارد و خواستههای دول خارجی را اجابت کند تا این که به مشکلات واقعی که آمریکاییها با آن هر روز سر و کله میزنند بپردازد. به عنوان نخستین نماینده ایرانی - آمریکایی راه یافته به کنگره، این یک موضوع برای من بسیار شخصی است. برای همین هم به مبارزه خود به هر نحو ممکن علیه فساد دونالد ترامپ ادامه خواهم داد.»
دسته: تعیین نشده
تشدید فشارهای امنیتی بر سازندگان فیلم جعفر پناهی پیش از جشنواره کن

دادبان
گزارشها از اعمال فشارهای امنیتی بر سازندگان فیلم «یک تصادف ساده»، اثر جعفر پناهی، پیش از جشنواره کن حکایت دارند.
شماری از رسانههای سینمایی در شبکههای اجتماعی با انتشار مطالبی در این زمینه از احضار افرادی که در تولید این فیلم مشارکت داشتهاند، توسط نهادهای امنیتی خبر دادهاند.
تماس هایی نیز با برخی دیگر از افراد مشارکت کننده در تولید این فیلم از سوی نهادهای امنیتی برقرار شده است.
محمد رسولاف، کارگردان شناختهشده ایرانی نیز با انتشار پستی در صفحه اینستاگرام خود، افزایش فشارهای امنیتی بر سازندگان فیلم «یک تصادف ساده» را تایید کرده است.
جزییات این تماسها از سوی نهادهای امنیتی مشخص نیست اما این فشارها در آستانه آغاز جشنواره کن و نمایش این فیلم در آن اعمال شده است.
دسته: تعیین نشده
وخامت حال جسمی حامد قرهاوغلانی در پی یک ماه اعتصاب غذا

حامد قره اوغلانی، زندانی سیاسی محبوس در زندان ارومیه در اعتصاب به سر میبرد. وضعیت جسمانی این زندانی وخیم است و در سلول انفرادی نگهداری میشود.
بر اساس اطلاعات دریافتی هرانا؛ حامد قره اوغلانی از بیماری رنج میبرد و توان تحمل حبس را ندارد. وی با مطالبه آزادی از زندان، از تاریخ ۲۲ فرودینماه دست به اعتصاب زده است. وضعیت جسمانی آقای قره اوغلانی وخیم گزارش شده و وی در سلول انفرادی نگهداری میشود. این زندانی امروز با ویلچر به بهداری زندان منتقل شد و بهرغم ضعف شدید، از دریافت سرم خودداری کرد. او سپس بار دیگر به سلول انفرادی بازگردانده شد.
آقای قره اوغلانی از اواخر دیماه سال گذشته، در اعتراض به عدم توجه به درخواست آزادی مشروط دست به اعتصاب زده بود. وی در تاریخ ۲۹ بهمن ۱۴۰۳ با وعده مسئولان مبنی بر رسیدگی به مطالباتش به اعتصاب خود پایان داد. با این حال، با توجه به عدم تحقق وعدهها، او بار دیگر دست به اعتصاب زده است.
حامد قره اوغلانی در تاریخ ۷ تیرماه ۱۳۹۹ توسط نیروهای وزارت اطلاعات بازداشت و به بازداشتگاه این نهاد امنیتی در ارومیه منتقل شد. وی نهایتا در تاریخ ۲۶ تیرماه با پایان مراحل بازجویی به زندان ارومیه منتقل شد و از آن زمان تاکنون در این زندان به سر میبرد.
وی از بابت اتهام شرکت در گروه باغی به ۱۳ سال حبس و به اتهام توهین به رهبری به ۱۳ ماه حبس، در مجموع به ۱۴ سال و یک ماه حبس محکوم شده است. در تاریخ پنجم مردادماه ۱۴۰۰ درخواست اعاده دادرسی حامد قره اوغلانی طی مدت پنج روز از سوی دیوان عالی کشور رد شد.
وکیل آقای قره اوغلانی بر اساس دفاعیه ای که نسخه ای از آن پیشتر توسط هرانا منتشر شده، به حکم صادره اعتراض کرده بود. او در دفاع از موکل خود وی را فردی با مشکلات جسمی و روحی دست و پنجه نرم می کند معرفی کرد. همچنین این زندانی بر اساس بیماری روحی خود مسئولیت عمل انجام نشده را پذیرفته است.
حامد قره اوغلانی، متولد ۱۷ تیر ۱۳۶۵، دانشجوی ارشد معماری و ساکن ارومیه است.
دسته: تعیین نشده
بیش از ۹ هزار مزاحمت تلفنی برای اورژانس تهران در یک هفته

محمداسماعیل توکلی رئیس اورژانس استان تهران گفت: در هفته گذشته (۱۳ الی ۱۹ اردیبهشت ماه ۱۴۰۴) تعداد ۷۲،۳۵۷ تماس با مرکز دیسپچ اورژانس استان تهران برقرار شد که از این تعداد متأسفانه ۹،۱۶۸ تماس مزاحم (معادل ۱۲.۷ درصد کل تماسها) با این مرکز بوده و این موضوع باعث اختلال در خدماترسانی به موارد اورژانسی واقعی میشود.
رئیس اورژانس استان تهران از شهروندان خواست تنها در موارد واقعاً اورژانسی با شماره ۱۱۵ تماس بگیرند تا خطوط ارتباطی برای نیازمندان واقعی آزاد بماند.
دسته: تعیین نشده