عمومی

دنبال کن


عضو از ۵ شهریور ۱۳۹۹

یک صندلی از آنِ خود، سرگذشت گلی ترقی

 

بی‌تا ملکوتی، آسو

«تابستان بدی بود». این جمله، شروع داستانی است از گلی ترقی با عنوان «خانه‌ای در آسمان» که در مجموعه داستان خاطرات پراکنده منتشر شده است. اخیراً این جمله و این داستان برای دوستداران و علاقه‌مندان آثار گلی ترقی معنای واقعی‌تری یافته است، با انتشار این خبر که این نویسنده‌ی توانا و سرشناس ایرانی را به یک آسایشگاه سالمندان در حومه‌ی پاریس برده‌اند.

داستان «خانه‌ای در آسمان»، شرح سرنوشت مهین‌بانو، زن هفتاد و خرده‌ای ساله‌ای است که در خانه‌ی اجدادیِ بزرگش در خیابان پهلوی تهران، با پسر، عروس و دو نوه‌اش زندگی‌ می‌کند. زندگی برای مهین‌بانو شیرین است، خانه بزرگ و روشن و نورانی است. قالی چند متریِ تبریز، یادگار اجدادی، در سرسرا پهن است. چراغ‌های پایه‌بلند روسی روی میز‌ها روشن‌اند و کاسه‌های گل سرخ در آشپزخانه سر جای خود نشسته‌اند. تا اینکه تابستانِ بد از راه می‌رسد. تابستانی که جنگ ایران و عراق شروع می‌شود. داغ است، بی‌آبی و بی‌برقی است. ترس و تاریکی است. جنگ «مسعود»، پسر خانواده، را آشفته و گیج و کلافه کرده. ترس از ویرانی و مرگ در سرش به خونِ داغ تبدیل شده و آمده تا جلوی چشمانش. بدون فکر و مشورت شروع کرده به فروختن تمام اسباب و اثاثیه‌ای که مادرش یک عمر از کودکی تا سالمندی با آنها خاطره ساخته است. خانه‌ی بزرگ فامیلی را هم مفت فروخته، چون به یاد نمی‌آورد که گرچه مادرش خانه را به نامِ او کرده اما قرار بر این بوده که تا مهین‌بانو زنده است، خانه را نفروشد.

راوی داستان، بر استیصال مسعود تأکید می‌کند، اما از سوی دیگر بارها اشاره می‌کند که پسر مهین‌بانو، مادرش را فراموش کرده و حتی بقچه‌های ترمه و آینه‌ی سفره‌ی عقد مادرش را هم فروخته و وقتی به فکر چاره افتاده که دیگر مادرش جایی در این جهان نداشته است. اول تصمیم می‌گیرد که برای مادرش و خدمتکاری که از کودکی با او بوده، آپارتمان کوچکی اجاره کند. اما نوه‌ی خدمتکار، «ننه»، در جنگ کشته می‌شود، پسرش را به تیمارستان می‌برند و ننه برای همیشه به ده زادگاهش بازمی‌گردد.

هرچند داستان «خانه‌ای در آسمان» به طور مستقیم به دوران جنگ ایران و عراق نمی‌پردازد اما در جای جای آن می‌توان تأثیر ویران‌گر جنگ را حس کرد. جایی که مهین‌بانو به‌طور موقت مهمان خانه‌ی خواهرش می‌شود تا مسعود در پاریس جا و مکانی پیدا کند و مادرش را ببرد. اما جنگ تا خانه‌ی خواهر هم آمده و شوهر خواهرش، دکتر یونس خان، بر اثر بمباران‌ها و موشک‌باران‌ها، مالیخولیایی شده. آن‌قدر شدید که زندگی را برای مهین‌بانو مثل زهر مار کرده است. شوهر خواهرِ متوهم فکر می‌کند که مهین‌بانو وسایلش را می‌دزدد. به‌طوری که بارها وسایل شخصی و حتی تخت‌خواب مهین‌بانو را می‌گردد. از زمان فروش خانه‌ی اجدادی، انگار مهین‌بانو دیگر حریم شخصی ندارد و هر کسی به خودش اجازه می‌دهد که به حریم او تجاوز کند و تازه این اول ماجرا است.

ویرجینیا وولف در کتاب معروفش اتاقی از آن خود[1] به فضای شخصیِ ضروری‌ای اشاره می‌کند و از آن با عنوان «اتاقی از آن خود» یاد می‌کند. به این معنی که هر زنی باید اتاقی از آن خود داشته باشد، نوعی حریم شخصی که کسی نتواند به آن وارد شود و استقلالش را سلب کند. در داستان «خانه‌ای در آسمان»، راوی بارها به صندلی‌ای از آنِ خود اشاره می‌کند، صندلی‌ای که تنها در هواپیما مال اوست، به نام اوست و کس دیگری نمی‌تواند آن را از وی بگیرد.

در پاریس هم مهین‌بانو جای خودش را ندارد. آپارتمان پسرش دوخوابه است. یک اتاق خواب برای بچه‌ها و یکی برای زن و شوهر. مهین‌بانو اول در اتاق بچه‌ها می‌خوابد، بعد در اتاق نشیمن و بعد کارش می‌کشد به راهرو و آشپزخانه و حتی وان حمام. دخترش منیژه که در لندن زندگی می‌کند و در آنجا او را مگی صدا می‌زنند، از مادرش می‌خواهد که پیش آنها برود. آنجا هم وضع همین است. آپارتمان کوچک و یک‌خوابه است و مهین‌بانو باید در اتاق نشیمن با یک سگ بزرگ بخوابد. وقتی هم که مهمان دارند، باید برود به اتاق دختر و دامادش و آن‌قدر بی‌خوابی بکشد تا مهمانی تمام شود و بتواند در اتاق نشیمن بخوابد. تازه در فصل تابستان‌ که دختر و داماد به سفر می‌روند، خانه را اجاره می‌دهند تا کمک‌خرج‌شان شود.

بسیاری از داستان‌های گلی ترقی برگرفته از زندگیِ شخصیِ او هستند، داستان‌هایی از کودکی و نوجوانی‌اش در محله‌ی محمودیه در خیابان پهلوی سابق. خاطرات مدرسه‌اش، رفتن به کلاس رقص و دوچرخه‌سواری‌ کردن‌. عشق‌ها و ناکامی‌ها، سفر‌ها و مهمانی‌ها و سبک زندگیِ تا حدودی اشرافیِ دختر لطف‌الله ترقی، مدیر مجله‌ی «ترقی»

بله «تابستان بدی بود» و این نحسی ادامه دارد. دوباره تابستان شده و مهین‌بانو جایی برای ماندن ندارد. مجبور است که در انباریِ پشت لباس‌شویی فیروزه خانم، دوست مگی، بماند. اتاقی نمور و تاریک که حتی یک پنجره به بیرون ندارد. او که «یک عمر در خانه‌ای وسیع با اتاق‌های آفتاب‌گیر و منظره‌ی آسمان و آفتاب داغ و باغ و باغچه زندگی کرده بود.»[2] او که به بوی عطر پیچ امین‌الدوله‌ی پای پنجره‌‌ی اتاقش در خانه‌ی خیابان پهلوی و دیدن درخت بلند تبریزی عادت داشت، باید تمام تابستان را در انباری تنگ و تاریک و نمور سر کند. جایی که شلوغیِ خیابان امان را می‌برد و عبور مترو از زیر زمین، زمین و زمان را می‌لرزاند >>>

کشته‌شدن عباس نیلفروشان، معاون سپاه و از سرکوبگران اعتراضات ایران

 

رادیو فردا

شماری از رسانه‌ها و مقامات ایران، روز شنبه ۷ مهر ۱۴۰۳ گزارش کردند عباس نیلفروشان، معاون عملیات سپاه پاسداران نیز در جریان حملات اسرائیل به بیروت کشته شده است.

کانال تلگرامی صابرین نیوز، نزدیک به سپاه پاسداران در این‌باره نوشت: «سردار رشید اسلام عباس نیلفروشان در حمله» اسرائیل به ضاحیه بیروت کشته شد.

یک مقام قضایی ارشد قضایی جمهوری اسلامی هم کشته شدن سرتیپ عباس نیلفروشان را در حمله اسرائیل به ضاحیه بیروت تایید کرده است.

احمدرضا پورخاقان، معاون قوه قضاییه و رئیس سازمان قضایی نیروهای مسلح گفته نیلفروشان «مهمان مردم لبنان بوده که در حمله اسراییل به لبنان» کشته شد.

ایالات متحده عباس نیلفروشان را در سال ۱۴۰۱ و در پی اعتراضات «زن، زندگی، آزادی» به دلیل نقشی که او به شکل مستقیم در سرکوب معترضان آن سال و پیش از آن داشت، تحریم کرده بود.

عباس نیلفروشان سابقه حضور در مسئولیت‌های مختلف در لشکر‌های ۱۴ امام حسین  و ۸ زرهی نجف اشرف ، معاونت عملیات نیروی زمینی سپاه، فرماندهی دافوس سپاه را در کارنامه خود داشت.

نیلفروشان بعد از کشته شدن محمدرضا زاهدی در ۱۳ فروردین امسال بر اثر حمله منسوب به اسرائیل به ساختمان کنسولگری ایران در دمشق، جانشین او در سمت فرماندهی نیروی قدس در حوزه سوریه و لبنان شده بود.

کارگران را در معدن طبس کشتند

می‌ترسم بعد از مرگ هم کارگر باشم...

سرخط

واگن واگن جسد بیرون آورده می‌شود. کارگران را در معدن طبس کشته‌اند.

۵۲ کارگر زیر آوار سودِ سرمایه سوخته و له و تکه تکه شده‌اند.

این یک حادثه نیست. چیزی به نام «حادثه‌ی کاری» وجود ندارد. سرمایه‌داران از «ایمنی محیط کار» و «ایمنی کارگران» به خاطر «هزینه‌ی تولید» می‌پرهیزند و از دل کارخانه‌ها و معادن و ساختمان‌ها جسد پُشت جسد بیرون می‌آید تا «سود» آن‌ها همیشه تضمین شده باشد.

گاه می‌شود که حتی جسد هم بیرون نمی‌آید. امروز کسی از کارگر مدفون شده‌ی معدن شازند خبر نمی‌گیرد. جسدش متلاشی شده، بو گرفته و حتی بخت سوگواری شدن را پیدا نکرد.

تمامی پرسش‌ها و مباحث فنی مربوط به اینکه «گاز-سنجی» در این معدن انجام نشده و ... برای آنکه دست آخر «سهل‌انگاری» و یا در بهترین صورت‌بندی «فساد» را نتیجه بگیرند، جملگی برای پنهان کردن این است که جنایاتی از این دست ذاتی منطق سرمایه‌داری است.

آمارها به ما می‌فهماند که ماجرا چیزی بیش‌ از «خطا»، «سهل‌انگاری» و «فساد» است:

-سالانه حدود ۲ میلیون و ۷۰۰ هزار نفر در جهان در اثر حوادث ناشی از کار فوت می‌کنند و در ایران سالانه از حدود ۱۰ هزار مورد حوادث ناشی از کار ۸۰۰ مورد به فوت منجر می‌شود.

-در سال ۱۴۰۲ حدود ۲۱۱۵ کارگر در حین کار جان باختند و ۲۷ هزار کارگر مصدوم شدند.

- از اردیبهشت پارسال تا اردیبهشت امسال دستکم ۱۶۸۰ کارگر حین کار جان‌شان را از دست داده‌اند.

- تنها در پاییز ۱۴۰۲ حدود ۵۴۸ کارگر جانشان را به خاطر کار از دست داده‌اند.

واقعا این چه جهان و جامعه‌ی کثافتی است که در آن زندگی می‌کنیم؟ این چطور زندگی‌ای ست که به آن خو گرفته‌ایم؟

حالا «طبس» و «شازند» بخت خبری شدن پیدا کردند. آن یک نفر کارگری که در فلان معدن می‌میرد و آن بهمان کارگری که در چاه مدفون می‌شود و آن دیگری که از ساختمان می‌افتد و متلاشی می‌شود، چه؟ سهمش از این جهان شاید یک خط خبر باشد و بس.

اخبار را می‌خوانیم، خشمگین می‌شویم، کپشن و توئيت می‌نویسیم، حتی سرود می‌سازیم و شعر می‌سراییم، اما بار دیگر سر در لاک به زندگی روزمره‌‌ی تحت این منطق ادامه می‌دهیم تا «خبر بعدی»، «کشته‌ی بعدی»، «کارگر بعدی» و ... >>>

قتل یک زن جوان در اندیمشک توسط خواستگارش

اطلاعیه تشکل انقلاب زنانه در محکومیت قتل روناک توسلی‌پوری

بار دیگر نظام مردسالار و قوانین ضد زن جمهوری اسلامی قربانی دیگری گرفت. روناک توسلی‌پوری، زن ۲۸ ساله‌ای از اندیمشک، به دست فردی که به درخواست ازدواج او جواب رد داده بود، به شکلی بی‌رحمانه و در ملاء عام به قتل رسید و روز دوشنبه ۲۶ شهریور ۱۴۰۳ به خاک سپرده شد. این جنایت نشان‌دهنده ریشه‌های عمیق زن‌ستیزی در حاکمیتی است که نه تنها مردان را برای خشونت علیه زنان تربیت می‌کند، بلکه با قوانین و سیاست‌های خود از آنان حمایت می‌کند.

قتل روناک و هزاران قتل ناموسی دیگر، تجسم واقعی نظامی است که حقوق و حق انتخاب و ارزش‌های انسانی زنان را انکار و مردان را برای اعمال مالکیت، سلطه و خشونت تقویت می‌کند. این شرایط نه‌تنها محصول آموزش و پرورش و تربیت مردسالارانه است، بلکه به واسطه حمایت قانونی و دولتی و سیستم قضایی‌ای که زنان را محکوم و مردان را محق میداند، تداوم می‌یابد.

اما این ظلم و خشونت‌ها تنها سبب خشم بیشتر زنان شده است. انقلاب زن، زندگی، آزادی موجی از بیداری و مقاومت و و عصیان و شورش را در میان زنانی که خواهان برابری هستند، ایجاد کرده است که برای تحقق آن باید این انقلاب به پیروزی برسد. هر روز که می‌گذرد، این انقلاب عمیق‌تر و گسترده‌تر می‌شود، و خواسته‌های ما روشن‌تر: پایان دادن به زن‌ستیزی زن کُشی و پیروزی بر نظام مذهبی و سنتی و مردسالار.

انقلاب زنانه بر ضرورت اعتراض جمعی به این قتل هولناک و تمامی قتل های ناموسی تاکید دارد. ما به‌عنوان زنان، مردان و همه انسانهایی که به آزادی و برابری و عدالت باور داریم، موظفیم به مبارزه ادامه دهیم. منشور مطالبات پیشرو زنان ایران یکی از اسناد اصلی این مبارزه است که خواسته‌های پیشرو، رادیکال، سکولار و مدرن ما را نمایندگی می‌کند و زن را در قالب هویت انسانی، آزاد و برابر با حق انتخاب تعریف میکند. ما برای این ارزشها نه تنها اعتراض می‌کنیم، بلکه برای پیروزی انقلاب زن، زندگی، آزادی مصمم هستیم، چراکه این، راه رهایی زنان ایران از چنگال مردسالاری و هرگونه تبعیض و نابرابری است.

تشکل انقلاب زنانه
۲۷ شهریور ۱۴۰۳

تیم ملی کشتی فرنگی جوانان ایران قهرمان جهان

 

رادیو فردا

تیم ملی کشتی فرنگی جوانان ایران، جام قهرمانی مسابقات جهانی ۲۰۲۴ در اسپانیا را به دست آورد.

ایران با کسب ۴ مدال طلا، یک نقره و یک برنز، با ۱۳۵ امتیاز روی سکوی نخست جهان ایستاد. این پنجمین قهرمانی ایران در کشتی فرنگی جوانان جهان است.

علی احمدی‌وفا در ۵۵ کیلو، محمدمهدی غلامپور در ۶۰، احمدرضا محسن‌نژاد در ۶۷ کیلو بدون از دست دادن امتیاز، و علیرضا عبدولی در ۷۷ کیلوگرم به مدال طلا دست یافتند.

ابوالفضل فتحی تزنگی در دسته فوق سنگین و عرفان جرکنی در ۶۳ کیلو، دیگر شاگردان مدال‌ آور حمید باوفا بودند که نشان‌های نقره و برنز را به گردن آویختند.

بختیار تقوی‌نیا، ملک‌محمد بویری، محمدعلی چمیانی، مهدی علیاری، روح‌الله دل‌انگیز هم مربیان تیم ملی در پونته‌ودرای اسپانیا بودند.

فریبا «ملکهٔ زباله‌ها» عامل بزرگ‌ترین فاجعهٔ زیست محیطی تاریخ سوئد

 

رادیو فردا

فریبا ونکور، چهرهٔ تاثیرگذار اینترنتی ساکن کالیفرنیا که به برنامه‌های تمرینی بدن‌سازی و پیغام‌های انگیزشی و امیدبخش معروف است، در سوئد به نمادی برای فاجعه‌های زیست‌محیطی تبدیل شده است.

شرکت خانم ونکور در سوئد که با نام Think Pink (صورتی بیاندیش) فعالیت می‌کرد با برندینگ شاد و خوش‌رنگ و لعاب خود، در کانون یکی از بدترین فجایع زیست‌محیطی سوئد قرار دارد.

فریبا ونکور که با نام اصلی ایزابلا خطیبی قباق‌تپه در ایران به دنیا آمده است، در دهه ۱۹۸۰ به سوئد مهاجرت کرده است.

حرفهٔ او در ابتدا ارتباطی به مدیریت زباله نداشت و مسیر زندگی‌اش که با تغییر نام‌های پیاپی همراه بوده، بیشتر حول ادارهٔ کلوب‌های شبانه می‌گذشت که مشکلات قانونی متعددی از جمله «فسادهای مالی» را به دنبال داشته است.

فریبا ونکور که در حال حاضر با نام بلا نیلسون فعالیت می‌کند، در اوایل دهه ۲۰۱۰ میلادی و با تغییر حرفه‌ای غافلگیرانه، شرکتی با عنوان تینک پینک را در سوئد تأسیس کرد و خود را «ملکهٔ زباله‌ها» نامید.

این شرکت که در زمینه مدیریت زباله فعالیت می‌کرد، وعده داده بود تا رویکردی تازه نسبت به بازیافت زباله‌ها ارائه دهد و در ادامه با جلب‌توجه بسیار، این شرکت توانست قراردادهایی را با چندین شهرداری سوئدی بدست آورد.

اما پشت این رنگ و لعاب صورتی و شاد، حقیقتی تیره پنهان بود. مدتی بعد فاش شد که تینک پینک نه فقط به وعده‌های خود دربارهٔ بازیافت زباله‌ها عمل نمی‌کند،‌ بلکه برعکس، ده‌ها تن زباله را به طور غیرقانونی در چندین مکان مختلف در سوئد دفن یا رها کرده است.

اولین زمینه‌های فروریختن کاخ صورتی خانم ونکور در سال ۲۰۲۰ رخ داد. ساکنین نزدیک محل‌های دفن غیرقانونی زباله‌های شرکت تینک پینک، استشمام بوهای عجیب و نامطبوعی را گزارش کردند که سلامتی آن‌ها را به خطر انداخته بود.

کمی بعد، گزارش‌های تحقیقی که توسط نشریه سوئدی «کالا فاکتا» منتشر شد، روش‌های «غیرقانونی» شرکت تینک پینک را افشا کرد. در پی آن، مقامات محلی نیز تحقیقاتی را آغاز کردند که نتیجهٔ آن کشف یک رسوایی زیست‌محیطی حیرت‌آور بود.

اگرچه هنوز ابعاد کامل آسیب‌های زیست‌محیطی ناشی از فعالیت‌های شرکت تینک پینک روشن نشده است، اما گزارش‌ها نشان می‌دهد که محل‌های دفن غیرقانونی این زباله‌ها، حاوی مواد خطرناکی مانند آرسنیک، سرب و دی‌اکسین‌ها هستند.

این سموم می‌توانند خاک و منابع آب را آلوده کنند و خطرات جدی را برای سلامت جوامع نزدیک به آن ایجاد کنند. فرآیند پاکسازی آن‌ها از طبیعت نیز بسیار هزینه‌بر و طولانی خواهد بود.

در پی این رسوایی، فریبا ونکور از سوئد گریخت و در کالیفرنیا ساکن شد. او اگر چه متهم اول این فاجعهٔ زیست‌محیطی است، اما دیگرانی از جمله همسر سابق فریبا ونکور و برخی از مقامات شهری که بدون انجام تحقیقات کافی با تینک پینک قرارداد بستند نیز تحت پیگرد قرار دارند.

این حادثه همچنین شهرت سوئد را به عنوان کشوری پیشرو در پایداری زیست‌محیطی لکه‌دار کرده است.

ادامهٔ اعتراضات پرستاران با وجود وعدهٔ پزشکیان برای پرداخت مطالبات

 

رادیو فردا

اعتراض و اعتصاب پرستاران که نزدیک به یک ماه پیش آغاز شده با وجود وعدهٔ مسعود پزشکیان، رئیس جمهور ایران، مبنی بر پرداخت مطالبات آن‌ها از صندوق توسعهٔ ملی همچنان ادامه دارد.

پرستاران بهبهان در استان خوزستان یک‌شنبه ۱۱ شهریور در ادامهٔ موج جدید اعتراضات پرستاران در برابر فرمانداری این شهر تجمع کردند.

ویدئوهای منتشرشده نشان می‌دهد در این تجمع شعارهایی چون «پرستار می‌میرد، ذلت نمی‌پذیرد»، «با کرونا جنگیدیم، حمایتی ندیدیم» و «پرستار داد بزن، حقت را فریاد بزن» سر داده شد.

این در حالی است که ساعاتی پیش از آن مسعود پزشکیان، رئیس جمهور ایران، شامگاه شنبه، ۱۰ شهریور، در نخستین گفت‌وگوی زندهٔ تلویزیونی خود اعلام کرد: «در حال حل مشکل فرهنگیان، پرستاران، داروسازان و کشاورزان هستیم.»

آقای پزشکیان در ادامه گفت از علی خامنه‌‌ای، رهبر جمهوری اسلامی، «اجازه گرفتیم یک مقدار از صندوق توسعه ملی برداریم و یک مقدار از بدهی‌ها را تسویه کنیم».

آقای خامنه‌ای روز یک‌شنبه با پیشنهاد رئیس دولت چهاردهم برای کاهش موقت سهم ۲۰ درصدی صندوق توسعهٔ ملی از درآمد فروش نفت و گاز کشور موافقت کرد.

بر اساس مصوبهٔ مجلس در بخش اول لایحه بودجه سال ۱۴۰۳، سهم صندوق توسعه ملی از درآمد نفت و گاز ۴۰ درصد تعیین شده بود؛‌ سهمی که حالا با موافقت علی خامنه‌ای، به نصف کاهش یافته است.

مسعود پزشکیان در گفت‌وگوی زندهٔ تلویزیونی اما توضیح نداد چه مقدار از این مبلغ را برای پرداخت مطالبات پرستاران استفاده خواهد کرد.

وزیر بهداشت، درمان و آموزش یک هفته پیش از این گفت‌وگو اعلام کرده بود دولت ۷۵۰۰ میلیارد تومان به پرستاران بدهکار است.

محمدرضا ظفرقندی روز شنبه سوم شهریورماه به وب‌سایت جماران گفت که جمع مطالبات پرستاران حدود ۷.۵ همت (هزار میلیارد تومان) است که مصوب شده تمام حق و حقوق و مطالباتشان در اسرع وقت پرداخت شود.

دور جدید تجمعات اعتراضی پرستاران از ۱۳ مرداد با اعتراض و اعتصاب پرستاران بیمارستان‌های شیراز آغاز شد و به شهرهای دیگر گسترش پیدا کرد.

پرستاران هم به عدم رسیدگی به مطالبات‌شان و هم به سختی شرایط کار ازجمله «اضافه‌کار اجباری با دستمزد بسیار پایین، کار طاقت‌فرسا همراه با توهین و تهدید» در محیط کار اعتراض دارند.

دامنهٔ این اعتراضات روز چهارشنبه ۳۱ مرداد به تهران، پایتخت کشور، هم رسید و گروهی از پرستاران تهرانی مقابل ساختمان وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی تجمع کردند.

شورای هماهنگی اعتراض پرستاران روز چهار‌شنبه خبر داد که زهرا تمدن، سرپرستار بخش ۱۰ بیمارستان مسیح دانشوری تهران، همراه با برخی از پرستاران این بیمارستان سه‌شنبه ۳۰ مرداد به دلیل اعتراض به شرایط سخت کار توسط مأموران امنیتی بازداشت شدند.

میانگین معدل دانش‌آموزان ایرانی سال آخر دبیرستان «۱۰.۸۹» اعلام شد

 

رادیو فردا

رئیس مرکز سنجش و ارزیابی کیفیت آموزش و پرورش می‌گوید میانگین معدل سه رشتهٔ علوم تجربی، ریاضی‌ و علوم انسانی ایران در پایهٔ دوازدهم، سال آخر دبیرستان، «۱۰.۸۹» است.

محسن زارعی روز چهارشنبه ۳۱ مرداد با «مطلوب» ارزیابی کردن این نمرات گفت: «۵۵ صدم در مجموع سه رشته ارتقای نمره صورت گرفته است.»

آقای زارعی همچنین اعلام کرد میانگین معدل پایهٔ دوازدهم در رشتهٔ تجربی به «۱۲»، در رشتهٔ ریاضی به «۱۱.۸۲» و در رشته انسانی به «۹.۱۳» رسیده است.

او در ادامه اعلام کرد: «عملکرد دانش‌آموزان پایه دهم نسبت به دو پایهٔ یازدهم و دوازدهم بهتر بوده است.»

به گفتهٔ این مقام آموزش و پرورش میانگین نمرات مدارس غیردولتی در امتحانات نهایی در هر سه پایه از مدارس دولتی پایین‌تر است.

محسن زارعی در حالی نمرات امسال دانش‌آموزان دبیرستانی در ایران را «مطلوب» ارزیابی کرد که برخی از روزنامه‌نگاران و فعالان صنفی معلمان این نمرات را حاصل ضعف در «سیاست‌گذاری» این وزارتخانه دانسته‌اند.

محمد حبیبی، فعال صنفی و زندانی سیاسی سابق، روز چهارشنبه ۳۱ مرداد با بیان اینکه «بیش از یک میلیون و ۱۹۰ هزار دانش‌آموز» از تحصیل بازمانده‌‌اند، در شبکهٔ اجتماعی ایکس (توئیتر سابق) نوشت در آغاز وزارت علیرضا کاظمی در وزارت آموزش و پرورش میانگین معدل «۱۰.۸۹» را ثبت می‌کنیم.

آقای حبیبی همچنین به کمبود «بیش از ۲۰۰ هزار نیروی آموزشی» اشاره کرد و نوشت: «سهم آموزش و پرورش در لایحهٔ بودجهٔ عمومی «۹.۸۳ درصد» است.

فهیمه طباطبائی، روزنامه‌نگار، نیز در شبکهٔ اجتماعی ایکس وضعیت علم در ایران را «افتضاح» توصیف کرد و نوشت: «مبارک سیاست‌گذاران کشور باشد.»

پیش از این سیاست‌های آموزش و پرورش از سوی بسیاری از نهادهای صنفی با انتقاد شدید روبرو شده بود.

از جمله شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی فرهنگیان ایران دی‌ماه سال گذشته در مورد اقدام وزارت آموزش و پروزش در «جایگزینی» معلمان مدارس با طلاب و روحانیون هشدار داد و آن را حرکتی «ارتجاعی» و بازگشت به دوران «مکتب‌خانه» دانست.

این تشکل به خانواده‌های ایرانی نسبت به عواقب حضور سیستماتیک روحانیون در مدارس و خطرات آن برای کودکان‌شان هشدار داد.

غار چهل دخترون در جهرم با ۵۰ نقاشی صخره‌ای ثبت ملی شد

میراث آریا

مدیرکل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی استان فارس از قرار گرفتن غار چهل دخترون در شهرستان جهرم خبر داد و گفت: صرف‌نظر از پیشینه تاریخی از ویژگی‌های مهم این غار وجود بالغ‌بر ۵۰ نقاشی صخره‌ای با موضوع حیوانی، انسانی، انتزاعی و گیاهی است.

به گزارش میراث آریا، محمد ثابت اقلیدی بابیان اینکه غار چهل دخترون با شماره ثبتی ۳۴۱۵۴ در فهرست آثار ملی قرار گرفته است، گفت: طبق شواهد موجود در این غار استقرار از دوره پیش‌ازتاریخ تا دوره تاریخی (ساسانی) دیده می‌شود.

مدیرکل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی استان فارس افزود: مهم‌ترین یافته موجود در غار چهل دخترون نقوش ایجادشده با استفاده از گل اخرا در بدنه جنوبی غاراست که تعداد این نقوش بالغ‌بر ۵۰ عدد و شامل نقوش انتزاعی، حیوانی، انسانی و گیاهی است.

ثابت اقلیدی بابیان اینکه درصد بیشتر این نقوش اشکال هندسی انتزاعی هستند که بارها در این غار تکرار شده‌اند، گفت: بسیاری از نقوش فرسایش یافته که از این‌ب ین ۸ عدد نقش دارای یک طرح مشترک شامل دو بازوی کشیده از دو جهت، یک نیم‌دایره (به‌ندرت چهارگوش) در مرکز هستند و در اطراف این نقوش نیز گاها در داخل قسمت مدور زیرین و یا درست در پایین نقش تعداد زیادی نقطه و بعضاً یک یا چند حیوان در حالت گله‌ای ترسیم‌شده‌اند.

او ادامه داد: این نقوش که در کمتر منطقه‌ای حداقل در مقیاس فارس دیده‌شده‌اند بسیار شاخص است و در دو مورد از این نقوش طرح خورشیدی مانندی در فاصله کمی از زیر آن‌ها ترسیم‌شده‌اند.

مدیرکل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی استان فارس اظهار کرد: ازحیوانات ترسیمی در این نقوش احتمالاً گوزن است، هر چند فرسایش نقوش می‌تواند دید مارا به این‌سو گمراه کند همچنین نمونه دیگر نقوش حیوانی چهارپایانی بدون شاخ هستند که در بعضی موارد به‌صورت تکی و در موارد دیگر به‌صورت گروهی ترسیم‌شده‌اند. از حالت گله‌ای آن‌ها گمان می‌رود شکارهایی باشند که ترسیم و طلسم می‌شده‌اند.

ثابت اقلیدی بابیان اینکه نکته جالب‌توجه ترسیم این حیوانات گله‌ای به‌صورت انتزاعی و نوعی دیگر حیوانی با سر مدوراست، افزود: این حیوانات با سری کاملاً مدور و با دهانه باز و نقاطی منظم و محدودکننده در اطراف شاید تصوری از سگ را در ذهن ما ایجاد کند. این نقوش نیز به‌ندرت در منطقه دیده‌شده‌اند.

او ادامه داد: آخرین نمونه‌های حیوانی ترسیم‌شده در این غار تصویر انسانی را سوار بر حیوانی نشان می‌دهد که می‌تواند اسب باشد. از نمونه تصاویر سگ و اسب و گله‌های ترسیمی تصاویر، می‌تواند به این نکته پی برد که تصاویر مربوط به هزاره اول قبل از میلاد و به زمان رام کردن حیوانات بازمی‌گردد.

مدیرکل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی استان فارس گفت: نقوش انسانی در این غار شاید کمتر از سایر نقوش و در حدود ۴ شکل مشاهده شد و نقش خورشید و یا آتش در دو جا و یک‌بار جسمی شبه ستاره ترسیم‌شده است.

ثابت اقلیدی به دیگر ویژگی‌های این غار اشاره کرد و افزود: علاوه بر نقوش بسیار زیبای موجود در بدنه غار، تعدادی حوضچه سنگی در انتهای غار وجود دارد که محل جمع‌آوری آب چشمه درون غار است به‌طوری‌که سه حوضچه کوچک نامنظم در این محل حفرشده که بر ارزش این غار زیبا می‌افزاید.

بنابراین گزارش غار چهل دخترون در استان فارس، شهرستان جهرم، دره تنگ چهل دخترون، واقع شده است در این غار استقرار از دوره پیش‌ازتاریخ تا دوره تاریخی (ساسانی) دیده می‌شود و نام آن برگرفته از تنگه چهل دخترون است. عمق آن ۱۵ متر و مساحت آن حدود ۲۰۰ مترمربع است. ارتفاع سقف آن دردهانه ۱۲ مترو با توجه به شیب‌دار بودن کف غار، در انتهای آن به ۴ متر می‌رسد. این غار با دهانه وسیع در بدنه شرقی دره چهل دخترون و در ارتفاعات کوه قرار گرفته است.

در این غار حوضچه‌های متعددی دیده می‌شود که حوضچه اول بافاصله ۱۴۰ سانتی‌متری از چشمه درشیب رو پایین غار حفرشده است. این حوضچه دارای شکل نامنظم است و محیطی در حدود ۳۳۵ سانتی‌متر و عمق ۱۸ سانتی‌متر دارد. حوضچه دوم با عمق متغیر ۲۲ تا ۲۸ سانتی‌متر و حوضچه سوم با ابعاد ۱۹۰ در ۱۵۰ سانتی‌متر مربع است. حوضچه سوم در دو جبهه دارای دیواره‌هایی ساخته‌ شده با مصالح است تا با شیب‌گیری آن توانایی جمع‌آوری آب بیشتری داشته باشد.

پنج زن کنشگر دیگر در گیلان به حبس در زندان لاکان رشت محکوم شدند

رادیو فردا

پنج کنشگر مدنی در استان گیلان که آبان ماه سال گذشته در رشت بازداشت شده بودند، در مجموع به بیش از ٢٠ سال زندان محکوم شده‌اند.

نینا گلستانی، آناهیتا حجازی، آناهیتا دوستدار، رزیتا رجایی و نگین عدالت‌خواه پنج کنشگر زن اهل گیلان هستند که در حوزهٔ فرهنگ و محیط ‌زیست فعال بودند.

این پنج زن که ۲۰ آبان گذشته از سوی مأموران اطلاعات سپاه رشت بازداشت شدند، حالا از سوی دستگاه قضائی جمهوری اسلامی در مجموع به تحمل بیش از ٢٠ سال و هفت ماه حبس تعزیری محکوم شده‌اند.

به‌گزارش منابع رادیوفردا، این پنج کنشگر مدنی هریک به اتهام‌ «اجتماع و تبانی» به سه سال و شش ماه و برای اتهام «تبلیغ علیه نظام» به هفت ماه و ۱۶ روز حبس محکوم شدند.

این حکم از سوی شعبه سوم دادگاه انقلاب رشت به ریاست قاضی مهدی راسخی ابلاغ شده است.

رادیوفردا آبان‌ماه سال گذشته از بازداشت دست‌کم ۲۰ تن از سوی مأموران اطلاعات سپاه شهر رشت و انتقال آن‌ها به مکانی نامعلوم خبر داده بود.

نینا گلستانی و رزیتا رجایی هر دو نویسنده، آناهیتا حجازی مدیر یک خانه امن حیوانات در رشت، به همراه آناهیتا دوستدار و نگین عدالت‌خواه نیز در بین بازداشت‌شده‌‌ها بودند که چندی بعد به صورت موقت از زندان لاکان رشت آزاد شدند.

شهر رشت، مرکز استان گیلان، در جریان اعتراضات «زن زندگی آزادی» که در پی جان‌باختن مهسا امینی در پاییز ۱۴۰۱ آغاز شد، شاهد اعتراض‌های گسترده و سرکوب شدید آن توسط مأموران جمهوری اسلامی بود.

پس از سرکوب این اعتراضات، بسیاری از کنشگران و فعالان مدنی زن نیز در استان گیلان احضار و بازداشت شدند.

برای نمونه ۲۵ مرداد سال گذشته، ۱۲ کنشگر زن ساکن استان گیلان در فومن، انزلی و لاهیجان بازداشت شدند.

این فعالان در مجموع به «بیش از ۶۰ سال حبس» محکوم شدند که این حکم هشتم خردادماه امسال در دادگاه تجدید نظر استان گیلان تأیید شد و شماری از آنان راهی زندان لاکان رشت شدند.

بیشتر