عمومی
عضو از ۵ شهریور ۱۳۹۹
دو عضو تیم دو و میدانی ایران به اتهام «تعرض جنسی» در کره جنوبی به حبس محکوم شدند
دادگاهی بدوی در کره جنوبی، دو عضو تیم ملی دو و میدانی ایران را در ارتباط با اتهام «آزار جنسی» یک زن در این کشور به «حبس کوتاه مدت» محکوم کرده است.
خبرگزاری صداوسیما گزارش داد که دو متهم دیگر این پرونده هم «تبرئه» شدهاند. آز آنجا که این حکم اولیه است، متهمان درخواست تجدیدنظر کردهاند.
بنابر گزارش این خبرگزاری، «رای صادره دادگاه کره جنوبی ظهر امروز به سفارت ایران در کره ابلاغ شد.»
این رای پس از برگزاری «پنج جلسه دادگاه علنی و غیرعلنی» صادر شده است و جزئیات آن تا نهایی شدن حکم، به طور عمومی اعلام نخواهد شد.
خردادماه سال جاری ۱۴۰۴ شمسی، گزارش شده بود که کره جنوبی، چند ورزشکار و یکی از مربیان تیم ملی دو و میدانی ایران را در ارتباط با «آزار جنسی» یک زن اهل این کشور در یک هتل بازداشت کرده است.
در آن زمان تیم ملی دو و میدانی ایران برای مسابقات قهرمانی آسیا در شهر گومی در کره جنوبی به سر میبرد.
برخی از گزارشها گفتهاند که این زن که گفته شده است در «دهه ۲۰» زندگیاش است، در یک میکده با یکی از ورزشکاران آشنا شده بود اما جزئیات بیشتری منتشر نشده است.
وکیل زنی که از اعضای تیم ملی دو و میدانی شکایت کرده است، به یکی از رسانههای داخلی کره جنوبی گفته بود: «این یک پرونده جدی تجاوز و آزار جنسی است که در یک رویداد ورزشی بینالمللی رخ داد. متخلفان صرفا به خاطر اینکه ملیت کشور دیگری را دارند نمیتوانند از مسئولیت قانونی شانه خالی کنند. ما اقدامات قانونی قوی را طبق رویههای عدالت کیفری جمهوری کره دنبال خواهیم کرد.»
دسته: تعیین نشده
رویای همسر ماهیگیر
دسته: تعیین نشده
ایران و عبور از گذشته: نقشهای برای عدالت در دوران گذار
اگر امکان تغییرات اساسی در ساختارهای کلان سیاسی ایران فراهم شود، مردم، حکومت و نهادهای مدنی و سیاسی چقدر آمادهی مواجهه با گذشتهای آکنده از جنایت و نقض حقوق بشرند؟
در بسیاری از کشورهایی که مسیر گذار از دیکتاتوری و سرکوب را طی کردهاند، این مواجهه از طریق سازوکارهای «عدالت انتقالی» انجام شده است. در ایران این مفهوم هنوز تازه است و حتی بسیاری از کنشگران و روشنفکران هم تصویر دقیق و جامعی از آن ندارند.
«نقشهی دادخواهی: راهنمای عدالت انتقالی برای ایران» برای پاسخ به همین نیاز تدوین شده است: راهنمای جامعی که پیشنویس آن با مشارکت گروهی از حقوقدانان، کنشگران و کارشناسان نوشته شده تا چارچوب و معیارهای عدالت انتقالی را روشن کند و سرنخهایی را برای قانونگذاری و نهادسازیِ اولیه ارائه دهد، سرنخهایی برای کشف حقیقت، تحقق عدالت و جلوگیری از تکرار نقض سیستماتیک حقوق بشر.
رها بحرینی، حقوقدانی که مسئولیت بازتدوین راهنما را برعهده داشته است، در مصاحبه با «آسو» میگوید: «مخاطب این نقشهی دادخواهی همهی نقشآفرینان دوران گذار هستند، از دادخواهان و گروههای جامعهی مدنی، حقوقی و دانشگاهی تا احزاب سیاسی و رسانهها.»
هدف اصلی عبارت است از کمک به ابتکاری جمعی بهعنوان نقشهی راه عدالت انتقالی در ایران. رها بحرینی توضیح میدهد که در این مسیر باید «با تمرکز بر نهادسازیهای ضروری» و با تکیه بر «برنامهای قابل اجرا و منطبق با حقوق بشر» پیش رفت. چنین برنامهای باید «صدای آسیبدیدگان، دادخواهان و جامعهی مدنی» را اصل قرار دهد و در عین حال سازوکارهای رسیدگیِ مؤثر و عادلانه به مظالم گذشته، روشنشدن حقیقت، جلوگیری از تکرار جنایت، تبعیض و بیعدالتی را مشخص کند تا مسیر حرکت به سوی برابری، آزادی و کرامت انسانی هموار شود.
این راهنما از بحث دربارهی اینکه گذار دقیقاً چگونه رخ میدهد پرهیز میکند، و به کارکرد گروههای سیاسی مختلف نمیپردازد زیرا قرار است که متنی غیرجناحی باشد و صرفاً بر اصل دادخواهی تأکید کند. با وجود این، در این راهنما نوشته شده است که «عدالت انتقالی فقط در چارچوب یک نظام سیاسیِ دموکراتیک ممکن است. با توجه به وضعیت ایران، این امر مستلزم تغییر نظام جمهوری اسلامی و تدوین قانون اساسی جدید از طریق فرایندی دموکراتیک و منطبق با موازین حقوق بشر است.»
عدالت انتقالی سازوکاری است که به روشن شدن حقیقت، اجرای عدالت و توقف چرخهی جنایت کمک میکند. روشن شدن حقیقت، اجرای عدالت، جبران آسیبها، بهیادسپاری آنچه بر جامعه گذشته و تضمین تکرار نشدن نقض حقوق بشر، پنج ستون اصلی این سازوکار است. یکی از اهداف اصلی عدالت انتقالی، مشروعیتزدایی از نظام سرکوبگر گذشته و ایجاد نظم سیاسی و حقوقیِ جدیدی مبتنی بر کرامت انسانی است. و چون شکلهای نقض حقوق بشر، توازن نیروهای سیاسی و ظرفیت نهادها در هر کشوری متفاوت است، نسخهی یکسانی برای تحقق عدالت در جوامع در حال گذار وجود ندارد.
این راهنما دقیقاً بر همین اساس عمل میکند: از یک طرف، مفاهیم و سازوکارهای عدالت انتقالی را بر اساس موازین بینالمللی معرفی میکند و بر آگاهی عمومی از الزامات حقوقی و نهادیِ دوران گذار میافزاید و از طرف دیگر، این سازوکارها را در بستر ایران و متناسب با نیازهای خاص این جامعه بررسی میکند.
تمرین مشارکت جمعی برای تدوین نوعی نقشهی راه
پیشنویس این راهنما حاصل فرایندی آموزشی است که با مشارکت مدرسان، تسهیلگران و دانشجویان یکی از دورههای آموزشی عدالت انتقالی آغاز شد و با همکاری گروهی از حقوقدانان، دانشگاهیان و کنشگران ادامه یافت. این دورهی آموزشی در سالهای ۲۰۲۳ و ۲۰۲۴ با همکاری دانشگاه سنتآنا، در ایتالیا، برگزار شد و بیش از هشتصد فعال مدنی و حقوقدان از داخل و خارج ایران در آن شرکت کردند. در ادامهی این مسیر، «جاستیداد»، بهعنوان یک پلتفرم مستقل، تخصصی و آموزشی در حوزهی عدالت انتقالی، مسئولیت جلب مشارکت گسترده برای مطالعه و نظرسنجی دربارهی این پیشنویس را برعهده گرفت. آرش محبی، از همکاران «جاستیداد» به «آسو» میگوید: «تجربهی سالهای گذشته نشان داده بود که متنها و منشورهای سیاسی و حقوق بشری هرقدر هم خوب نوشته شده باشند، تا وقتی جامعه و ذینفعان در فرایند تدوین آنها حضور نداشته باشند، با اقبال عمومی روبهرو نمیشوند.»
به گفتهی او که یکی از تدوینکنندگان این راهنما است، «اگر قرار است که متنی به پایهی کنشگری تبدیل شود، باید روش نگارش آن هم مشارکتمحور، شفاف و مبتنی بر پاسخگویی باشد و تدوینکنندگانش ذینفعان و اعضای جامعه را شریک متن بدانند.»
با توجه به همین رویکرد، پیشنویس اولیهی این راهنما به افراد و گروههای مختلف سیاسی، مدنی و دانشگاهی ارسال شد و علاوه بر دریافت و گنجاندن نظراتِ آنها در متن پیشنویس، جلساتی هم برای گفتوگو دربارهی این راهنما برگزار شد.
آرش محبی این بخش از کار را شکل دادن به نوعی «ارتباط گسترده و واقعی» میداند که سبب شد این متن از تجربه و دانش میدانیِ افراد تأثیر بپذیرد. او دربارهی واکنشهای گروههای مختلف به پروسهی بازخوردگیری میگوید: «در ابتدا معمولاً نوعی بیاعتمادی وجود داشت و بعضی تصور میکردند که شاید این هم متنی است که از پیش نهایی شده و الان فقط برای تأیید گرفتن به آنها فرستاده شده است. اما وقتی میدیدند که مثلاً ما منشورهای منتشرشده از سوی آنها را خواندهایم، نکتههای مثبتشان را وارد متن کردهایم، و حتی ساختار و واژگان متن با توجه به نظراتِ خودشان تغییر کرده است، فضا کاملاً عوض میشد و ارتباط بسیار خوبی شکل میگرفت.»
این چرخهی مشارکتمحور پس از انتشار پیشنویس راهنما هم ادامه خواهد یافت. این راهنما متنی زنده است و تدوینکنندگانش امیدوارند که با مشارکت فعال جامعه و توجه به تجربههای بومی و دانش تخصصی، به مبنایی برای تهیهی پیشنویس قوانین مؤسس فرایندهای عدالت انتقالی در ایران تبدیل شود. در این صورت، راه برای تدوین راهنماهای تخصصیِ مشابهی در مورد سازوکارهای گذار دموکراتیک هموار خواهد شد و بستری برای گفتوگوهای جمعی دربارهی آینده سیاسی ایران پدید خواهد آمد.
دسته: تعیین نشده
بازداشت دهها نفر در مراسم خسرو علیکردی؛ نگرانی از وضعیت نرگس محمدی و دیگر بازداشتشدگان
خانواده نرگس محمدی بعد از بازداشت برنده جایزه نوبل صلح در مراسم هفتم خسرو علیکردی، وکیل حقوق بشر، نگران سلامت او هستند. تقی رحمانی به بیبیسی فارسی گفت که همسرش به دعوت خانواده آقای علیکردی به مشهد رفته بود و «ماموران امنیتی او را با ضرب و جرح بازداشت کردند» و او نگران سلامت همسرش و دیگر بازداشتشدگان است.
مراسم هفتم خسرو علیکردی که وکالت بسیاری از فعالان سیاسی را بر عهده داشت، با تنش و خشونت همراه شد. در این مراسم که جمعه ۲۱ آذر برگزار شد، شرکتکنندگان شعارهای ضدحکومتی از جمله شعارهایی در حمایت از شاهزاده رضا پهلوی، ولیعهد پیشین ایران، سر دادند.
دادستانی انقلاب مشهد تایید کرده است که «۳۹ نفر» از جمله سپیده قلیان، هستی امیری، پوران ناظمی و عالیه مطلبزاده بازداشت شدهاند. فعالان حقوق بشر تعداد بازداشتشدگان را بیش از ۵۰ نفر عنوان کردهاند.
تقی رحمانی به بیبیسی فارسی گفت که همسرش «از زمان دستگیری با خانواده تماس نگرفته است و با وجود اینکه برادرش در مشهد زندگی میکند از وضعیت او هیچ اطلاعی در دست نیست.»
آقای رحمانی گفت: «دادستانی مشهد با برادر خانم محمدی تماس گرفته و گفته است که او در اداره اطلاعات مشهد است و شعبه ۱۰۹ دادسرا او را به 'لیدری' مراسم متهم کرده است.»
گزارش شده بود که مقامهای قضائی خانم محمدی و سپیده قلیان و جواد علیکردی، برادر خسرو علیکردی، را به سازماندهی این اعتراضات متهم کردهاند. مراجع قضائی هنوز اظهار نظر رسمی نکردهاند.
آقای رحمانی با ابراز نگرانی از سلامت خانم محمدی گفت که «اطلاعات مشهد گفته بود که او در بازداشت آنها نیست. نرگس عمل قلب کرده است و مشکل ریه دارد. چرا اجازه ملاقات و تماس نمیدهند؟ چرا او را گرفتهاند؟ این مراسم مجوز داشته است.»
گروههای بینالمللی حقوق بشر بازداشت «بیرحمانه» خانم محمدی را محکوم کردهاند و کمیته نوبل از مقامهای ایران خواسته است که فورا محل نگهداری او را مشخص کنند.
اتحادیه اروپا هم خواستار آزادی فوری نرگس محمدی شده است.
آقای رحمانی به نقل از برادر نرگس محمدی گفت: «ماموران امنیتی به محض اینکه او از وانت پایین میآید، او را مورد ضرب و شتم قرار میدهند و این نگرانکننده است.»
نسرین ستوده، حقوقدان و فعال حقوق بشر، که برای مراسم هفتم آقای علیکردی به مشهد رفته بود، به بیبیسی فارسی گفت که پیگیریهایش برای آگاه شدن از نهادی که خانم محمدی و تعدادی دیگر را را بازداشت کرده، نتیجهای نداشته است.
شیرین عبادی، دیگر برنده جایزه نوبل صلح، هم در کانال رسمیاش نوشت: «مطالبه روشن است، اعلام فوری محل نگهداری همه بازداشتشدگان، دسترسی به وکیل و خانواده، و آزادی بیقیدوشرط تمام کسانی که تنها 'جرمشان' حضور در مراسم یادبود یک وکیل حقوق بشری بوده است.»
مرضیه آدینهزاده که پدرش در بین بازداشتشدگان است امروز در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: «امروز خانوادهام برای پیگیری پرونده پدرم علی آدینهزاده به دادسرای انقلاب رفتند. ابتدا مانع ورود شدند اما پس از پیگیریهای مداوم اجازه یافتند. هیچ پاسخ روشنی درباره وضعیت او داده نشد. دو اتهام ساختند: تبلیغ علیه نظام و اجتماع و تبانی.»
بر اساس گزارشها و ویدیوهای منتشرشده، در مراسم هفتم خسرو علیکردی در مشهد شمار زیادی حضور داشتند و شعارهای متعددی علیه حکومت سر دادند از جمله «زن، زندگی، آزادی»، «جاوید شاه»، «مرگ بر دیکتاتور» و «پاینده ایران». گروهی هم سرود «ای ایران» را با همخوانی اجرا کردند.
«مرگ بر خامنهای»، «دیکتاتور، دیکتاتور نگاه کن، عزت خریدنی نیست»، «مرگ بر دیکتاتور»، «به خون سربداران، ایستادهایم تا پایان»، «میجنگیم، میمیریم، ایران را پس میگیریم» از دیگر از شعارهای سرداده شده در این مراسم بود.
شاهدان عینی از حضور ماموران لباس شخصی در میان جمعیت خبر داده بودند.
بنابر گزارشها، سپس نیروهای امنیتی به شرکتکنندگان حمله کردند و چند نفر را با خشونت بازداشت کردند >>>
دسته: تعیین نشده
خانواده ایرج پزشکزاد: مورخه کتابی جعلی و سوءاستفاده از شهرت دائی جان ناپلئون است
خانواده ایرج پزشکزاد، نویسنده سرشناس، در بیانیهای رسمی که در اختیار بیبیسی فارسی قرار دادند میگویند کتاب «مورخه» که بهعنوان جلد دوم یا ادامه رمان «داییجان ناپلئون» در برخی وبسایتها به نام ایرج پزشکزاد منتشر شده است، «جعلی» و بیاساس است.
خانواده آقای پزشکزاد تاکید کردند هیچ اثری با این عنوان در میان نوشتهها، یادداشتها، دستنوشتهها یا آرشیو رسمی ایرج پزشکزاد وجود ندارد و انتساب این متن به او «کاملاً نادرست و گمراهکننده» است.
رمان مورخه در برخی از سایتها بهعنوان اثری از ایرج پزشکزاد و ادامه رمان معروف او «داییجان ناپلئون» منتشر شده است، اما علاوه بر اعضای خانواده، نویسندگان و دوستان آقای پزشکزاد نیز اصالت آن را انکار و تاکید کردهاند که این متن، نوشته او نیست. با این همه، هیچ نشانی از نام و هویت فردی که این کتاب را به نام ایرج پزشکزاد «جعل» کرده است، در دست نیست.
ایرج پزشکزاد، نویسنده و طنزپرداز، بیش از همه با رمان داییجان ناپلئون شناخته میشود؛ اثری که نخستینبار در دهه ۱۳۵۰ منتشر شد و با روایت طنزآمیز از یک خانواده ایرانی، جایگاهی ماندگار در ادبیات معاصر یافت.
ناصر تقوایی، فیلمساز برجسته، براساس این رمان یک سریال تلویزیونی موفق و بسیار پرمخاطب ساخت که در گذر زمان به بخشی از حافظه جمعی ایرانیان تبدیل شد.
به همین دلیل، ماجرای انتشار متن «مورخه» بهعنوان اثری از ایرج پزشکزاد و ادامه رمان مشهور او، تنها افشای یک انتساب جعلی نیست، بلکه یادآور ضرورت مراقبت از میراث ادبی در روزگاری است که بازنشر دیجیتال میتواند مرز میان اثر اصیل و متن جعلی را مخدوش کند.
بهمن پزشکزاد: این کتاب از پدرم نیست
بهمن پزشکزاد، تنها فرزند و وارث ادبی ایرج پزشکزاد، در همین زمینه به بیبیسی فارسی گفت: «اینجانب بهمن پزشکزاد، فرزند زندهیاد ایرج پزشکزاد، با تاکید بر بیانیه خانوادگی که درباره کتاب فاقد اصالت مورخه صادر کردهایم، تایید و تصریح میکنم که این اثر فاقد اصالت است و هیچ انتسابی به پدرم ندارد.»
شهلا پزشکزاد: جعل نام، زخم بر حافظه جمعی
شهلا پزشکزاد، برادرزاده ایرج پزشکزاد، نیز در گفتوگو با بیبیسی، مسئله رمان جعلی «مورخه» را فراتر از یک انتساب نادرست یا دعوای ادبی دانست و آن را مستقیما به آسیبدیدن اعتماد عمومی پیوند زد.
او گفت: «وقتی نام یک نویسنده جعل میشود، موضوع فقط یک کتاب نیست، اعتماد جامعه آسیب میبیند. اعتمادی که سالها، آهسته و بیهیاهو، میان قلم نویسنده و ذهن خواننده شکل گرفته است.»
به گفته او، واکنش خانواده آقای پزشکزاد نه از سر حساسیت شخصی، بلکه پاسخی به همین اعتماد جمعی بوده است؛ اعتمادی که خوانندگان داییجان ناپلئون طی دههها با جهان طنز، تاریخ و نگاه انتقادی ایرج پزشکزاد ساختهاند.
شهلا پزشکزاد گفت که مخاطبان و دوستداران این نویسنده بارها از خانواده پرسیدهاند آیا متنی با عنوان «مورخه» واقعاً از اوست یا نه؛ پرسشی که خانواده را وادار به پاسخگویی کرده است.
او با تفکیک روشن میان تاثیرپذیری ادبی و جعل نام تاکید کرد: «سبک میتواند الهامبخش باشد، میتواند تکثیر شود و نسلها را تحت تاثیر قرار دهد؛ اما نام نویسنده چنین نیست. نام، میراث است، حامل تاریخ، اعتماد و حافظه.»
از نگاه او، جعل نام ایرج پزشکزاد ضربهای است به زیربنایی که رابطه مردم با داییجان ناپلئون و جهان طنز پزشکزاد را شکل داده؛ رابطهای که صرفا ادبی نیست، بلکه بخشی از حافظه همگانی است.
هادی خرسندی: مال هرکی باشد، مال من نیست
هادی خرسندی، طنزپرداز و از دوستان نزدیک ایرج پزشکزاد، به بیبیسی فارسی گفت که تا آخرین هفتههای زندگی پزشکزاد با او در لسآنجلس گفتوگوهای تلفنی منظم داشته و او در تمام این سالها هرگز اشارهای به جلد دوم داییجان ناپلئون نکرده است >>>
دسته: تعیین نشده
نرگس محمدی، سپیده قلیان و شماری دیگر از فعالان مدنی در مراسم خسرو علیکردی بازداشت شدند
مراسم هفتم خسرو علیکردی، وکیل دادگستری جانباخته در مشهد با برخورد شدید نیروهای امنیتی و انتظامی جمهوری اسلامی مواجه شده است. بر اساس گزارشها شماری از حاضران در این مراسم از جمله نرگس محمدی، فعال حقوق بشر و برنده جایزه صلح نوبل بازداشت شدهاند.
بنیاد نرگس محمدی جمعه ۲۱ آذر اعلام کرد که این برنده نوبل صلح در مراسم هفتم علیکردی در مشهد و با خشونت از سوی ماموران امنیتی و انتظامی بازداشت شده است.
این بنیاد همچنین خبر داد سپیده قلیان، هستی امیری، پوران ناظمی، عالیه مطلبزاده و چند تن دیگر از حاضران نیز در جریان این یورش بازداشت شدهاند.
همزمان جواد علیکردی، برادر خسرو علیکردی در یک فایل صوتی ضمن تایید خبر بازداشت محمدی و قلیان، اعلام کرد که ماموران لباسشخصی آنها را مورد ضربوشتم قرار داده و با خود بردهاند.
دسته: تعیین نشده
حکم اعدام وریشه مرادی نقض شد
مصطفی نیلی، یکی از وکلای وریشه مرادی، در شبکه ایکس خبر داد که پس از رسیدگی به فرجامخواهی حکم اعدام موکلش «به دلیل نقص در تحقیقات و عدم رعایت تشریفات قانونی (عدم تفهیم اتهام مبنای صدور حکم اعدام در مراحل رسیدگی) در دادگاه انقلاب تهران «نقض و پرونده مجدد به آن شعبه جهت رسیدگی» ارجاع شده است.
وریشه مرادی، زندانی سیاسی زن کرد روز یکشنبه ۲۰ آبان پارسال به اعدام محکوم شد. خانم مرادی بر اساس ماده ۲۸۸ قانون مجازات اسلامی به «بغی» متهم شده بود.
اتهام «بغی» به معنی «قیام مسلحانه علیه نظام جمهوری اسلامی» است.
یکی از نزدیکان وریشه مرادی به بیبیسی فارسی گفته بود که حکم اعدام در حالی صادر شده که در کیفرخواست اعمال ماده ۲۸۸ قانون مجازات اسلامی درخواست شده بود که مجازات آن بین پنج تا ۱۵ سال حبس است اما قاضی صلواتی حکم اعدام را بر اساس ماده ۲۸۷ قانون مجازات اسلامی صادر کرد.
طبق ماده ۲۸۸ قانون مجازات اسلامی، «هرگاه اعضای گروه باغی، قبل از درگیری و استفاده از سلاح، دستگیر شوند، چنانچه سازمان و مرکزیت آن وجود داشته باشد به حبس تعزیری درجه سه و در صورتی که سازمان و مرکزیت آن از بین رفته باشد به حبس تعزیری درجه پنج محکوم میشوند.»
اما در ماده ۲۸۷ این قانون آمده است: «گروهی که در برابر اساس نظام جمهوری اسلامی ایران، قیام مسلحانه کند باغی محسوب میشود و در صورت استفاده از سلاح، اعضای آن به مجازات اعدام محکوم میگردند.»
سعید دهقان، حقوقدان و وکیل حقوق بشر، پس از صدور حکم اعدام گفته بود که خانم مرادی به نحوی خشن بازداشت و شکنجه شده بود و ماهها در انفرادی بود.
آقای دهقان گفته بود که ماده قانونی که در دادنامه بر اساس آن حکم اعدام صادر شده است با مادهای که در کیفرخواست وجود دارد، متفاوت و روند دادرسی «غیرقانونی» بوده است.
دسته: تعیین نشده
یونسکو سبک مینیاتور کمالالدین بهزاد را به عنوان «میراث فرهنگی ناملموس بشری» برای افغانستان ثبت کرد
«سبک نگارگری کمالالدین بهزاد»، که یک سنت هنری تاثیرگذار و ریشهدار است، به عنوان میراث فرهنگی افغانستان در فهرست میراث فرهنگی ناملموس یونسکو ثبت شد.
این تصمیم در بیستمین نشست کمیته بیندولتی برای حفاظت از میراث فرهنگی ناملموس که از ۸ تا ۱۳ دسامبر ۲۰۲۵ (۱۷ تا ۲۲ آذر) در دهلی نو گرفته شد.
به این ترتیب یونسکو اهمیت هنری و فرهنگی این سنت فاخر را به رسمیت شناخت که به معنی محافظت و اشاعه بینالمللی آن از طرف این نهاد سازمان ملل است. این ثبت میراث کمالالدین بهزاد، یکی از تأثیرگذارترین استادان سنت نقاشی مینیاتور، را هر چه بیشتر برجسته میسازد.
بر اساس توضیح رسمی یونسکو، سبک مینیاتور بهزاد همچنان یک سنت زنده است که از طریق موسسات هنری، کارگاهها و مراکز فرهنگی در سراسر افغانستان آموزش داده شده و تمرین میشود. به گفته یونسکو این تعامل مستمر، ضامن حفظ تکنیکها، نمادگرایی و زیباییشناسی تاریخی این هنر است.
مینیاتور نقشی محوری در انتقال فرهنگ و تاریخ داشته است و هنرمندانی چون کمالالدین بهزاد تاثیر عمدهای بر آن گذاشتهاند و سبک او الگوی بسیاری از مکاتب جهانی است.
کمالالدین بهزاد نقاش سدههای نهم و دهم هجری از برجستهترین نگارگران تاریخ هنر و چهرهای اثرگذار در مکتب هرات و سپس مکتب تبریز بود. او با ترکیببندیهای بدیع، ظرافت در طراحی، استفاده هوشمندانه از رنگ و توانایی خارقالعاده در روایتگری تصویری، مینیاتور ایرانی را به اوج رساند.
بهزاد در دوره سلطان حسین بایقرا و وزیر هنردوست او، امیرعلیشیر نوایی، به شهرت رسید و بعدها به دعوت شاه تهماسب صفوی به تبریز رفت و ریاست کتابخانه سلطنتی را بر عهده گرفت. آثار او مانند «سقوط قلعه»، «یوسف و زلیخا» و «درویشان بر سر سفره» بهعنوان شاهکارهای نگارگری شرقی شناخته میشوند.
ثبت سبک مینیاتور بهزاد در فهرست یونسکو با استقبال گرم هنرمندان، چهرههای فرهنگی و مربیان شهر هرات روبهرو شده است؛ شهری که مدتهاست بهعنوان یکی از مراکز اصلی هنری افغانستان شناخته میشود. هرات میزبان شمار زیادی نقاش، خطاط، تذهیبکار و نگارگر است.
در همین نشست «سمنو» از تاجیکستان، ساز گلی «بوریندو» از پاکستان، نوعی بازی محلی عراقی به نام «محیبس» (بازی شبیه گل یا پوچ) و عبای «بشت» رایج در بسیاری از کشورهای عربی خاورمیانه نیز در فهرست میراث فرهنگی ناملموس یونسکو ثبت شدند.
دسته: تعیین نشده
سکوت حمید حامی برای خواندن تماشاگر زن
این ویدیو (اینجا) از کنسرت حمید حامی در روز ۱۵ آذر ۱۴۰۴ در شهر ساری بطور گسترده بازنشر شده است.
در حین خواندن آقای حامی، یکی از تماشاگران زن از میان جمعیت شروع به همخوانی میکند که در این لحظه آقای حامی برای او سکوت کرده و به او اشاره میکند که ادامه دهد.
این تماشاگر که نیوشا مفیدی نام دارد از میان جمعیت میخواند و پیانیست با او همراهی میکند. خانم مفیدی پیش از این هم ویدیوهایی از خواندن خود در اینستاگرامش منتشر کرده است.
در ویدیو به نظر میآید یکی از مسئولین سالن قصد ساکت کردن خانم مفیدی را دارد که حمید حامی به او میگوید «بگذارید بخواند.»
علیرغم ممنوعیت خواندن زنان و فشار حکومت از جمله بازداشت و مسدود کردن صفحات اجتماعی، بسیاری از زنان بصورت مستقل تصاویری از خواندن خود را در شبکههای اجتماعی منتشر میکنند.
دسته: تعیین نشده
شعار در تشییع خسرو علیکردی، وکیل حقوق بشری
مراسم خاکسپاری خسرو علیکردی، وکیل حقوق بشری در آرامستان سبزوار همراه با شعارهای تشییعکنندگان بسیاری همراه شد که امروز ۱۶ آذر به همراه جمعی از خانوادههای دادخواه در جو سنگین امنیتی، برادر و خانواده او را همراهی کردند. (ویدیو)
جواد علیکردی، برادر او در این مراسم بارها بر فشارهای امنیتی، پروندههای باز و سابقه بازداشت این وکیل تاکید کرد که سابقه دفاع از دهها معترض بازداشتی و متهم سیاسی از جمله خانواده ابوالفضل آدینهزاده و فاطمه سپهری را در کارنامه فعالیت حرفهای خود داشت.
در تصاویری که در شبکههای اجتماعی منتشر شده، گروهی از تشییعکنندگان شعارهایی سر میدهند، از جمله «ای خسروی پهلوان، راهت ادامه دارد»، «این گل پرپرشده، هدیه به میهن شده» و «پاینده ایران، جاوید شاه»
پیدا شدن جسد این وکیل ۴۶ ساله در محل کارش، واکنشهای بسیاری در میان فعالان و مخالفان جمهوری اسلامی برانگیخته است. بنابر گزارشها پلیس در دفتر وکالت او محدودیتهای امنیتی برقرار کرده و جسد او برای کشف علت مرگ به پزشکی قانونی منتقل شده است.
نرگس محمدی، برنده نوبل صلح درباره او نوشت: «خسرو سودای صلح و حقوق بشر داشت. آخرین کلام او که بارها تاکید کرد این بود که نگذارید زندانیان سیاسی به خصوص در شهرهای دورافتاده فراموش شوند.»
شیرین عبادی، دیگر برنده نوبل صلح هم نوشت: «خسرو علیکردی همواره در کنار خانوادههای دادخواه، خانوادههای زندانیان سیاسی و فعالان مدنی استان خراسان ایستاد. او صدای زندانیان گمنام و بیصدایی بود که نامشان هرگز در رسانهها تکرار نشد.»
بابک پاکنیا، وکیل با انتشار تصویری از گفتگویش با آقای علیکردی به تشکیل پروندهای دیگر برای او اشاره کرد و نوشت: «تا لحظه آخر دست از سر او برنداشتند».
دسته: تعیین نشده

