ندا سانیج، بی بی سی

چند ساعت بعد از پخش مستند «ترانه»، اسکرین‌شاتی از او در شبکه‌های اجتماعی دست به دست می‌شد: ترانه علیدوستی روی مبل نشسته و سرش بالاست، با لبخندی عمیق بر لب‌، طوری که «مصمم، مغرور و شکست‌ناپذیر» توصیفش کردند. این تصویر چرا نمادین شد؟ چرا میلیون‌ها نفر مستند را تماشا کردند؟ استقبالی که طبق آمار، حتی برای خود بی‌بی‌سی فارسی هم کم‌سابقه بود.

در پنجاه دقیقه حرف‌های ترانه علیدوستی همراه با تصاویر جنبش «زن، زندگی، آزادی» چه نهفته بود که به شکل‌گیری احساسی جمعی انجامید؟

ترانه علیدوستی همه معیارهای لازم را برای جلب توجه دارد: شهرت، سرمایه اجتماعی، روایتگری صادقانه، بازگشت بعد از غیبتی طولانی و گشودن راز یک بیماری بی‌علاج. اما فراتر از توجه معمول به مستندی که بعضی از کاربران و اهالی سینما از ساختار آن هم تمجید کردند، چه شد که بسیاری گفتند با آن بغض کرده و گریه‌شان گرفته و هم‌زمان امیدی در دل‌شان زنده شده است؟
«ما هنوز هستیم»

ترانه علیدوستی در این مستند، رک و بی‌پرواست. او ترس‌، خشم، بیماری، زندان و کلا قصه‌ زندگی‌اش را طوری صادقانه تعریف می‌‌کند که حتی بعضی از منتقدانش را هم به تحسین وا می‌دارد.

حمید شاکری، جامعه‌شناس مقیم بریتانیا، در اینستاگرامش نوشت: «استقبال گسترده مردم از این مستند را باید نشانه یک نیاز جمعی دانست؛ نیاز جامعه‌ای که از نمایش‌های پرهیاهو خسته است و به دنبال چهره‌هایی می‌گردد که بدون فریاد، قابل باور باشند.»

خانم علیدوستی بدون اشاره به کلمه «مقاومت»، با رفتارهایش بر «ایستادگی مقابل ظلم» پافشاری می‌کند؛ در حالی که داخل ایران است و در دسترس نهادهای امنیتی.

به گفته شهلا شفیق، جامعه‌شناس در پاریس، روایت شخصی ترانه علیدوستی که در دل موضوع جامعه‌شناختی «انقلاب زن، زندگی، آزادی» تعریف می‌شود، «همدلی» بر می‌انگیزد: «این همدلی، فراتر از احساس همدلی شخصی به ترانه است. استقبال به این معناست که ما در کنار این انقلاب ایستاده‌ایم و این انقلاب تمام نشده است.»

ترانه علیدوستی در مستند به عمد و با تاکید از کلمه «انقلاب»‌ به جای «جنبش» یا «خیزش» استفاده می‌کند. واژه‌ای برای توصیف «دگرگونی شدید و بنیادین نظم پیشین» >>>