مریم فومنی، آسو

زنانی سیاه‌پوش، با عبایه‌هایی که از سر تا قوزک پایشان را پوشانده، در زیر هرم آفتاب جنوب ایران، با چهره‌هایی خسته و مستأصل ــ این تصویر رایجی است که از زنان عرب ایران در رسانه‌ها می‌بینیم. کمی بیشتر که بگردیم، داستان این زنان به قتل‌های ناموسی، ازدواج‌های اجباری، خودکشی‌های از سر ناچاری، کم‌آبی و فقر و کم‌سوادی گره خورده است. این رنج‌‌ها و آن عبایه‌های سیاه گرچه بخشی از واقعیت زندگی بسیاری از این زنان است اما همه‌ی ماجرا نیست.

همان‌طور ‌که شیما سیلاوی می‌گوید، زنان عرب ‌صرفاً به‌علت عرب‌بودن، زندگی یکسانی ندارند: «تعداد زیادی از مردم عرب کشاورز و دامدارند و در مناطق روستایی زندگی می‌کنند، تعدادی هم شهرنشین هستند و با چالش‌های متفاوتی مواجه‌اند. در کلیشه‌های ساخته‌شده اما زن عرب توسری‌خور است، صدایش درنمی‌آید، به‌زور شوهرش می‌دهند و سرش را می‌برند.» اما به گفته‌ی این فعال حقوق بشر، بسیاری از زنان عرب می‌کوشند تا از این قالب‌های ازپیش‌ساخته خارج شوند.

زنان ایرانی اهل هر جا که باشند و هر هویتی که داشته باشند از تبعیض‌های قانونی و شرعی و عرفی در امان نیستند. برای زنان عرب و دیگر زنان گروه‌های اقلیت که سایه‌ی سنت‌های قومی و قبیله‌ای را نیز بر بالای سر دارند، تبعیض‌ها سنگین‌تر و چندلایه‌تر است.

هدی کریمی، فعال مدنی و روزنامه‌نگار آبادانی، در گفت‌وگو با «آسو» ماندگاری این تبعیض‌های مضاعف را نتیجه‌ی پشتیبانی حکومت از آیین‌‌ و رسوم و قواعد نانوشته‌‌ی قبیله‌ای می‌داند. همدستی حکومت با ساختار مردسالارانه‌ی قبیله‌ای، گاه به صورت سکوت در برابر سنت‌هایی همچون «نهوه» ــ که عاملیت زنان در ازدواج را به رسمیت نمی‌شناسد ــ دیده می‌شود، گاه در قالب حمایت‌های قانونی و تخفیف در مجازات مردانی تجلی می‌یابد که به بهانه‌ی «ناموس» زنان خانواده و قبیله‌ را به قتل می‌رسانند، و گاه به تلاش برای تحکیم رسوم قدیمی‌ای مثل «خون‌بس» می‌انجامد که زنان را غرامتی برای حل نزاع می‌شمارد و آنها را مجبور به ازدواج ناخواسته می‌کند.

تلاش زنان عرب برای مقابله با پدرسالاری در حکومت و قبیله

شیما سیلاوی می‌گوید: «حکومت از یک طرف ما را قبیله‌محور و قوم‌گرا می‌خواند و از طرف ‌دیگر وضعیتی را که در آن به سر می‌بریم مثل چماق به سرمان می‌کوبد. در واقع، حکومت ترجیح می‌دهد که اصلاً به بعضی مسائل نپردازد. به ما می‌گوید که شما در قبیله‌ی خودتان این مشکل را حل کنید. ولی ما در کشور مدرنی زندگی می‌کنیم که باید در آن دادگاه و نظام تحقیق و تفحص و رسیدگی قضائی وجود داشته باشد. نمی‌توانیم اجازه دهیم که مشکلاتمان را قبیله حل کند. اما از قضا جمهوری اسلامی از واگذار کردن مسئله‌ی قتل‌های ناموسی یا زن‌کشی به قبیله خیلی استقبال می‌کند.»

در چنین شرایطی زنان عرب، به‌ویژه در سال‌های اخیر، کوشیده‌اند تا ساختارهای مردسالارانه‌ی کهن موجود در حکومت و قبیله را به هم بریزند.

لیلا، مدیر یک مدرسه‌ی دخترانه در اهواز، می‌گوید که هم زنان تغییر کرده‌اند و هم نگاه به زنان عوض شده است: «زمانی بود که یک زن عرب جرئت اظهارنظر در مورد هیچ‌چیزی را نداشت و فقط وظیفه داشت در خانه‌ مادری و همسرداری کند ولی الان این‌طور نیست و این نگاه خیلی کم‌رنگ‌تر شده است. بی‌فرهنگی‌ و ظلم‌ و خشونت‌ علیه زنان خیلی کمتر شده است.»

به‌ گفته‌ی رانیه، دانش‌آموخته‌ی رشته‌ی مطالعات جنسیت، زنان عرب شاید با سرعتی کمتر از جاهای دیگر تغییر کرده‌اند اما در سال‌های اخیر سن ازدواج و بارداری در میان زنان عرب‌ طبقه‌ی متوسط شهری بالاتر رفته است و در این بخش از جامعه خبری از قتل‌های ناموسی به گوش نمی‌رسد.

حبیب، نویسنده‌ی اهوازی، نیز به «آسو» می‌گوید که در بین دوستان و نزدیکانش که اغلب تحصیل‌کرده و از طبقه‌ی متوسط شهری هستند، دیگر دیده نمی‌شود که زن‌ها را در خانه نگه‌ دارند و به آنها آزادی ندهند و برایشان ارزشی قائل نباشند. به گفته‌ی او، نه تنها آمار ورود به دانشگاه در میان عرب‌ها بیشتر شده و وضعیت قبلی را تغییر داده بلکه تعداد دختران تحصیل‌کرده هم افزایش یافته است.

این نویسنده‌‌ی عرب، دسترسی به تلویزیون‌های ماهواره‌ای و شبکه‌های اجتماعی مجازی را هم در ایجاد این تغییرات مؤثر می‌داند: «با فراگیر شدن تلویزیون‌های ماهواره‌ای، ما با دیگر شکل‌های زندگی عربی آشنا شدیم و دیدیم که عراقی‌ها، سوری‌ها و عرب‌های اطراف خلیج‌فارس سبک دیگری از زندگی دارند. فیلم‌ها و سریال‌هایی که درباره‌ی این زندگی‌های متفاوت می‌دیدیم روی مردم ما هم تأثیر گذاشت. در سال‌های اخیر هم شبکه‌های اجتماعی، و به‌ویژه اینستاگرام، چنین کارکردی داشته است. ما به‌واسطه‌ی زبانمان با دیگر خرده‌فرهنگ‌های جهان عرب مرتبط می‌شویم، با آن‌ها دوستی و گفت‌وگو می‌کنیم و در این میان خیلی چیزها رد و بدل می‌شود.» >>>