http://shahrgon.com/fa/:
چندی پیش یکی از دوستان در لس آنجلس در جلسهی معرفی کارهای من گفته بود “او شاعریست که علیه همه چیز شوریده است”. در نامهای به او نوشتم این من نیستم که شوریدهام: این دنیاست که شوریده است!… مرز؟ کدام مرز؟! مرز طلاب حاکم بر کشورمان چیست؟ برای ماندن از دست زدن به چه کاری ابا دارند؟ مرز جهانی که هر روز ۱۵۰ نوع موجود زنده را به نام “پیشرفت” از بین میبرد کدام است؟ میشود “مرز” داشت و ۱۵۰۰۰ موشک بالستیک اتمی تولید کرد که برای نابودی کامل ۵ بار جهان کافیست؟ بخواهم فهرست بدهم مثنوی هفتاد من کاغذ میشود. کدام مرز؟! مرز نویسندهی “آزادیخواهی” که در این دنیای بیمرز و در کشوری بیمرزتر از بسیاری کشورها تنها دغدغهاش گرفتن مجوز از دلقکخانهای به اسم ارشاد برای چاپ کتابی ادبیست، چیست؟… مرز؟ کدام مرز؟!… نه سپیده جان، من حالم خوب است، خیلی خوب. مریض جای دیگریست! کوروساوا میگفت: “در این دنیای دیوانه، تنها دیوانگان فرزانهاند”. در این جهان بیمرز، بیمرزی من عین مرز است!
برو به آدرس
بخش دوم و پاینی گفتوگو با نانام، به بهانهی انتشار سایت-کتابِ «اعترافات مردی که خود را مرتکب شده بود»؛