ژینوس صارمیان
«دست شما بوی دست همسایه را میدهد
بوی دست تمامی مردم شهر
بوی صابون نخل و زیتون، این بوی آشنای دیرپا»
این یکی از تبلیغاتی بود که سالها پیش از تلویزیون پخش میشد و من همیشه با خودم فکر میکردم، «بوی آشنای دیرپا» چه جور بویی باید باشه؟؟؟
چند روزه که انفلوانزای سختی دارم، شاید هم کوید باشه. شبها از شدت سرفه خوابم نمیبره و روزها سردرد و آبریزش هم بهش اضافه میشه. امروز در حالیکه با ماسک یک گوشه آزمایشگاه نشسته بودم و سعی داشتم کسی رو آلوده نکنم، یکی از تکنسینها اومد و گفت: اینطوری که نمیتونی کار بکنی.
امشب کف پاهات «پماد ویکس» بزن و بعدش جوراب بپوش. دلیل علمیشو از من نپرس چون نمیدونم ولی خودت میبینی که چطور سرفههات بهتر میشه.
با تعجب پرسیدم «پماد ویکس»؟ مگه اینجا هم پماد ویکس دارند؟ بیشتر از بیست سال بود که این اسم رو نشنیده بودم. تو همین موقع عکسش رو از تو گوشیش سرچ کرد و بهم نشون داد و گفت: تو همه داروخانهها میفروشن.
بلافاصله رفتم به داروخانه نزدیک بیمارستان و از یکی از کارکنان پرسیدم پماد ویکس دارین؟ به سمتی اشاره کرد و دیدم از پماد و پچ و قلم بینی و خلاصه هر چی دلتون بخواد با مارک ویکس پیدا میشد.
تمام روز رو با این امید سر کردم که زودتر به خونه برسم و پماد ویکس رو امتحان کنم. چون با ذهنیتی که از قبل داشتم میدونستم که نباید پماد رو بخاطر بوی تندش در حضور دیگران باز کنم.
امشب بالاخره در پماد رو باز و «بوی آشنای دیرپا» رو با تمام وجود حس کردم. بوی تن مادربزرگها، بوی سرماخوردگیهای دوران کودکی، بوی پخته شدن شلغم روی بخاری علاءالدین گوشه اتاق، بوی اسپندی که برای ضدعفونی هوا توی اتش انداخته میشد، بوی آب پرتقال تازه و سوپ جوجه، بوی مراقبت مادر، بوی دوست داشته شدن، ….
نظرات