ژینوس صارمیان
هنوز داغِ فقدان دردناک دکتر «مسعود داوودی» بر دلمان سنگینی میکرد که صحنهٔ اعدامِ قاتل و تبدیل او به «قهرمان» بار دیگر نشان داد چرخهٔ باطل نفرت بیمار از پزشک همچنان پابرجاست.
از منظر پزشکی که خارج از کشور فعالیت میکند، اشاره به چند نکته میتواند در روشنتر شدن ابعاد موضوع مؤثر باشد
۱. پزشک تنها بخشِ نظام درمانی نیست.
یک سیستم سلامت کارآمد بدون تجهیزات مناسب، پرستاران آموزشدیده، آزمایشگاه قابل اعتماد و داروهای استاندارد امکانپذیر نیست. با این حال، در ساختار فعلی سلامت، گروهی با نیتمندی یا از سر بیمسئولیتی تلاش میکنند تمام کاستیها را متوجه پزشک جلوه دهند تا ضعفهای خود را پنهان کنند.
۲. خطای پزشکی پدیدهای اجتنابناپذیر است.
در همهٔ نظامهای سلامت—حتی پیشرفتهترین آنها—خطا بخشی از واقعیتِ کار بالینی است. نرخ خطا در مراکز درمانی پیشرفته تا حدود ۳۰٪ برآورد شده و سالانه بین ۲۵۰ تا ۴۰۰ هزار مرگ در اثر خطاهای پزشکی گزارش میشود. بنابراین انتظارِ «خطای صفر» در مناطق محروم با امکانات محدود، انتظاری غیرواقعبینانه است.
۳. در سیستمهای استاندارد، پزشک قربانیِ ساختار معیوب نمیشود.
در بسیاری از کشورها، پزشکان تحت پوشش بیمهٔ بیمارستانها هستند و هزینهٔ خطا مستقیماً متوجه فرد پزشک نیست. بیمارستان در مقام کارفرما مسئولیت دارد با سیستمهای کنترل کیفیت، بر عملکرد پزشکان نظارت کند و در صورت مشاهدهٔ اشکال، همکاری را متوقف سازد.
۴. شفافسازی و بررسی علمی محور رسیدگی به خطا است.
در کشورهای پیشرفته، در مواردِ مشکوک به خطای پزشکی، خودِ بیمارستان—حتی پیش از طرح شکایت—درخواست کالبدشکافی و بررسی علت مرگ را ارائه میدهد تا روند مشخص و مستند باشد.
۵. جایگاه گفتوگو با بیمار در نظام سلامت ما
باز هم در کشورهای غربی بارها شاهد بودهام که تیم درمان با صبر و حوصله وضعیت بیمار، محدودیتها، و گزینههای جایگزین درمانی را توضیح دادهاند؛ اما در کشور ما چنین گفتوگویی ساختارمند و نهادینه نشده است. ارتباط مؤثر و پاسخگویی به سوالات بیماران یکی از مهمترین عوامل کاهش سوءتفاهم و خشونت است.
۶. بدون اصلاحات اساسی، مهاجرت و ناامنی ادامه خواهد داشت.
تا زمانی که نظام سلامت از نظر امنیت شغلی، مالی و جانی ارتقا نیابد، خروج نیروهای متخصص ادامه پیدا میکند و برگزاری تشییع جنازههای باشکوه برای پزشکان یا اعدام قاتلین در ملأعام نیز مانع تکرار این فجایع نخواهد شد.
نظرات