آذر ماجدی
یک هفته از ترور اسماعیل هنیه در ایران توسط اسرائیل می گذرد. یک هفته حدس و گمان و پیش بینی یک جنگ گسترده منطقه ای در رسانه ها و سوشیال میدیا و در عالم سیاست. خبر مذاکرات مخفی بین جمهوری اسلامی و آمریکا در کرج، یا نامه سفیر رژیم به دولت سوئیس برای ارسال یک پیام به آمریکا در مورد یک حمله نمایشی دیگر، در سوشیال میدیا در گشت و گذار است. این اخبار نه تائید و نه تکذیب شده اند. اما کلیۀ این مباحث و حدس و گمان و خبر و شایعه بیانگر یک تنش بسیار وسیع و خطرناک در منطقه است. اذهان بر واکنش رژیم اسلامی به حمله اسرائیل متمرکز شده است.
جمهوری اسلامی در شرایط بسیار حساسی قرار دارد. اگر واکنش نشان ندهد، نه تنها آبرو و اعتبارش نزد جریاناتی که رژیم اسلامی را مدافع و حامی فلسطین می دانند بشدت ضربه خواهد خورد؛ بلکه هیبتش بعنوان یک قدرت منطقه ای در انظار بین المللی فرو می ریزد. برای حفظ آبرو مجبور به واکنش است. اسرائیل هم با علم به این واقعیت است که جمهوری اسلامی را به درگیر شدن در جنگ تحریک می کند. مساله اینجاست که این واکنش مانند واکنش پیشین در ماه آوریل یک شو یا مانور نظامی خواهد بود، یا یک جنگ واقعی با نتایج ملموس؟ این معضلی است که رژیم اسلامی با آن دست به گریبان است: حفظ آبرو ولی نه به قیمت فروپاشی. این یک طناب باریکی است که جمهوری اسلامی روی آن راه می رود.
روند اوضاع، تصمیم گیری های سیاسی – نظامی، اظهاریه های رسمی و غیر رسمی دیگر باید به خوش بینانی که جنگ را کوتاه مدت ارزیابی می کردند، سطحی گرانه این نظریه را پذیرفته بودند که نسل کشی غزه واکنش اسرائیل به عملیات ۷ اکتبر حماس بود، یا هنوز تداوم جنگ را به فرد نتانیاهو و جاه طلبی های سیاسی او ربط می دهند، اثبات کرده باشد که نسل کشی و پاکسازی مردم فلسطین در غزه تداوم پروژۀ تاریخی پاکسازی کل فلسطین از فلسطینی ها و اشغال کامل آن توسط اسرائیل است. مخازن گاز در ساحل غزه که بیش از بیست سال است موضوع مناقشه میان اسرائیل و نیروهای فلسطینی است، یک محرکه جدی و تعیین کننده دیگر در تداوم جنگ تا پاکسازی کامل فلسطین است. این جنگ ضمنا پردۀ جدید تداوم ویرانی خاورمیانه است که در سی و چند سال اخیر توسط آمریکا، اسرائیل و کشورهای ناتو به پیش رفته است.
زمان آن رسیده که پشت بازی های دیپلماتیک و فریب و دروغ سیاستمداران غرب و رسانه های بستر اصلی را ببینیم. اسرائیل، آمریکا و غرب نه تنها خواهان پایان نسل کشی در غزه نیستند، بلکه خواهان گسترش جنگ اند. بازی های دیپلماسی و انتخاباتی کاملا هریس را نباید جدی گرفت. آوستین، وزیر دفاع و بلینکن، وزیر امور خارجه آمریکا بلافاصله پس از ترور فواد شکر، رهبر نظامی حزب الله و محمد دف از رهبران حماس در بیروت، رهبر نظامی حماس در خان یونس و اسماعیل هنیه در ایران اعلام کردند که خواهان گسترش تنش نیستند ولی در صورت گسترش جنگ پشت اسرائیل خواهند بود. آمریکا اعزام چند هزار نیرو مسلح به پایگاهی در خاورمیانه برای دفاع از اسرائیل در صورت بالا گرفتن جنگ را آغاز کرده است.
از آنسوی رئیس شورای امنیت روسیه به ایران سفر کرده و پوتین از رژیم اسلامی خواسته است که در حمله اش به اسرائیل محتاط رفتار کند تا غیرنظامیان آسیب نبینند. این صحنه یک جنگ است که دارد چیده می شود. خاورمیانه و باید گفت دنیا در شرایط تاریکی قرار گرفته است. خطر جنگ خانمان برانداز در لبنان و ایران رعشه بر اندام هر انساندوست، با وجدان و عدالت خواه می اندازد. عوارض چنین جنگی برای مردم این دو کشور، برای مردم منطقه و در سطح بین المللی بسیار عمیق و گسترده خواهد بود. گسترش جنگ در منطقه، در خاورمیانه باقی نمی ماند. این آغاز جنگ جهانی سوم است.
بشریت آزادیخواه و انساندوست باید علیه این کشتار و ویرانی که غرب و اسرائیل به دنیا نوید می دهند بایسیتد. مبارزه طبقاتی بشدت حاد شده است. متاسفانه در این نبرد وسیع که در چهارچوب کشورها و در سطح جهانی دارد به پیش می رود، صدای طبقه کارگر، افق انقلاب کارگری و سوسیالیسم بسیار ضعیف است. باید این صدا را در بطن ساختن یک مقاومت وسیع بین المللی در مقابل نسل کشی، قتل عام و جنایت، سرکوب و اشغال، ویرانی و آوارگی که سرمایه جهانی به دنیا وعده می دهد، بسازیم و قدرت ببخشیم. بورژوازی وسیعا جامعه را به عقب رانده است. کشتار در خاورمیانه و آفریقا و اوکراین و روسیه یک وجه سیاه آنست، سرکوب آزادی های سیاسی و مدنی، کنترل رسانه های بستر اصلی و اجتماعی، ممنوعیت اعتراض و تظاهرات، به میدان آمدن راست افراطی، فاشیسم، راسیسم وحشیانه و مسلمان ستیزی، بالا رفتن جنایت علیه مسلمانان و پناهندگان در کل اروپا با درجات و بروزات مختلف، وجه ترسناک دیگر این واقعیت تلخ است.
اما این تمام صحنه نیست. در بطن این جنگ یک بیداری وسیع در دنیا نسبت به حقایق تاریخی و سیاسی، دروغ ها و افسانه های ساخته شده توسط تروریسم دولتی با ویترین تمدن غرب در مقابل اسلام شکل گرفته است. دنیا به این حقایق آگاه می شود. پرده های دروغ و ریا دریده شده است. یک جنبش وسیع میلیونی در سراسر جهان در دفاع از مردم فلسطین و محکومیت اسرائیل و آمریکا و غرب شکل گرفته است. ما کمونیست ها باید بکوشیم پرچم آزادیخواهی و برابری طلبی و سوسیالیسم را در آین جنبش میلیونی عدالت خواه و انساندوست برافراشته سازیم. قطب سوم را متحدتر، همبسته تر و رادیکالتر در صحنه نگاه داریم و به پیش برانیم. این تنها پاسخ است.
نظرات