تلگراف طولانی جرج کنان از مسکو
سیروس مرادی
جرج فراست کنان George Frost Kennan دیپلمات آمریکائی متولد سال 1904 و درگذشته سال 2005 ازسال 1933 که پرزیدنت فرانکلین روزولت شوروی را به رسمیت شناخت در کشورهای حوزه بالتیک و مسکو خدمت کرد. در طول جنگ و نخستین سالهای بعد ازآن جزود هیئت نمایندگی سفارت آمریکا در مسکو بود. به زبان روسی و ادبیات آن به ویژه نوشته های فیدور داستایوفسکی آشنائی کامل داشت. در سال 1946 ( یک سال بعد ازخاتمه جنگ ) JamesByrnes وزیر امورخارجه وقت آمریکا دردولت پرزیدنت هاری ترومن از وی خواست برآوردی ازوضعیت شوروی به عمل آورده و درطراحی سیاست آینده واشنگتن درقبال مسکو نقشی داشته باشد.
حاصل کار جرج کنان به تهیه متن طولانی ( 5500 تا 8000 کلمه) منجر گردید که در22 فوریه 1946 ازمسکو به واشنگتن ارسال گردید. اهمیت این تلگراف که درآن زمان در بین کارکنان ارشد وزارت امور خارجه به مقاله ایکس Article –X مشهور بود ابتداء خوب درک نشد تا اینکه در ژوئیه سال 1947 در نشریه امورخارجی Foreign affairs journalمنتشر شد. توصیه های جرج کنان ستون فقرات سیاست گذاری های ایالات متحده درسالهای جنگ سرد در مقابل شوروی گردید که به سیاست مهار و یا conatainment Policy مشهور گردید. این روزها با ظهور قدرت های منطقه ائی که قدرت جهانی آمریکا را ازآسیا جنوب شرقی تا خاورمیانه و آمریکای لاتین به چالش می کشند تلگراف طولانی جرج کنان بازاهمیت یافته است. جرج کنان 7 نکته مهم در باره شیوه رفتار شوروی را بازگو میکند.
-
شوروی اختلافات خود با دنیای سرمایه داری را قابل حل نهائی نمیداند و معتقد است امریکا و کشورهای غربی دیگر به دلیل ذات نظام سرمایه داری دیر یازود دچار بحران های داخلی شده و قدرت جهانی خود را از دست خواهند داد. روسها معتقد بودند که دیر و یا زود بحران بزرگی بین واشنگتن و لندن ایجاد خواهد شد.
-
مسکو برای بازسازی اقتصاد خود به همکاری های مقطعی با واشنگتن نیازدارد. تا جائی که ممکن است مسکو نباید وارد رویاروئی مستقیم با آمریکا شود. هر جا لازم است باید کوتاه بیاد. بحران موشکی کوبا و کوتاه آمدن خروشچف درستی دیدگاه های کنان را اثبات کرد.
-
روسها معتقدند که سه منبع بزرگ قدرت کشور عبارتند از نیروهای مسلح ؛ ایدئولوژی کمونیستی و احزاب کمونیستی برادر ( گوش به فرمان) سرانجام کادر رهبری قدرتمندی که شوروی و جهان کمونیستی را رهبری میکند.
-
نکته مهم اینه که مسکو همه نیروهای کمونیست مستقل درسراسر جهان را که رهبری مسکو را نمی پذیرند از کشورهای سرمایه داری هم برای ادامه بقاء خود خطرناک تر میداند.
نسخه PDF اصل تلگراف جرج کنان به سهولت در اینترنت قابل دسترسی است . نکته مهم اسن است که اصول سیاست مهار برای فروپاشی شوروی به خوبی جواب داده است بنابراین درمورد سایرقدرت های تمامیت خواه هم باید قاعدتا پاسخ دهد.
جرج کنان مدیریت سیاست مهار را هم به مدیران وزارت امور خارجه یاد آوری میکند. برای جلوگیری ازاطاله کلام برخی ازآنها در اینجا آورده میشوند
-
باید همواره با دول سرکش مذاکره کرده. بدترین اتفاق این است که باب گفتگو ( هر چند بی نتیجه ) بسته شود. این اصلی ترین گزینه غرب درطول 45 سال جنگ سرد بود. در بدترین لحظات روابط شرق و غرب درهای ارتباط بین دو بلوک هیچگاه قطع نشد. همه روسای جمهور آمریکا و نخست وزیران بریتانیا و روسای جمهور فرانسه از مسکو دیدار رسمی داشته و با رهبران شوروی مذاکراتی داشتند. خط سرخ تلفنی بین کاخ کرملین و کاخ سفید در سالهای دشوار جنگ سرد ازخیلی ازبرخوردهای احتمالی جلوگیری کرد.
-
توصیه بعدی جرج کنان درگیر کردن نیروهای شوروی در جنگ های منطقه ائی و سپس کمک به نیروهای محلی در مواجه با نیروهای ارتش سرخ بود. جنگ افغانستان بهترین نمونه از این گونه درگیری ها بود. آمریکائی ها ازکودتای کمونیستی نورمحمد ترکی رهبر حزب کمونیست خلق افغانستان اطلاع قبلی داشتند. شوروی در جنگ افغانستان در دامی افتاد که برایش تنیده شده بود. بیرون رفت از باطلاق افغانستان به برآمدن میخائیل گورباچف انجامید.
-
درگیر کردن شوروی در مسابقه تسلیحاتی از دیگر توصیه های جرج کنان بود که همه دولتهای بعد از جنگ در آمریکا و اروپا به آن عمل کردند. افزایش بودجه نظامی شوروی مجالی برای بهبود اوضاع اقتصادی باقی نگذاشت. در سال 1991 مقارن با فروپاشی شوروی روسها می توانستند با تسلیحات هسته ائی خود بیش از 10 بار آمریکا را نابود کنند با اینحال رژیم کمونیستی سقوط کرد.
-
اعطای برخی امتیازات به رژیم شوروی نه تنها باعث تقویت آن نشده بلکه باعث تشدید اختلافات داخلی خواهد گردید. در تابستان سال 1975 طی کنفرانس هلسینکی دول غربی , آلمان شرقی و همه واقعیت های بر آمده از جنگ جهانی دوم به نفع شوروی را به رسمیت شناختند . روسها مدیریت موفقیت را هرگزیاد نگرفته بودند. 16 سال بعد از آن درسال1991 رژیم شوروی فروپاشید.
اگربخواهیم در باره تلگراف طولانی جرج کنان صحبت کنیم مثنوی هفتاد من کاغذ شود. مقامات وزارت خارجه امریکا به جای واژه شوروی از جایگزین های چین ؛ ایران ؛ روسیه ؛ ونزوئلا و ............. استفاده میکنند. مهمترین ابزار پیروزی واشنگتن در این جنگ مذاکره است حتی اگر ملاقات ها عین دیدار ترامپ و. رهبر کره شمالی سمبلیک و بی نتیجه و صرفا برای گرفتن عکس یادگاری باشد. درست مثل عکس هائی که خروشچف با آیزنهاور و کندی گرفت. خروشچف ضمن دیدار با کندی برنامه استقرار موشک های دوربرد و تسلیحات هسته ائی در کوبا را برنامه ریزی میکرد اما واشنگتن پیروز نهائی این میدان شد.
73 سال بعد از ارسال تلگراف طولانی جرج کنان ازمسکو این نوشتار 5500 کلمه ائی اساس کار دولتهای غربی در برخورد با حکومت های توتالیتر است. این نسخه همیشه جواب داده.
در دهه 1970 سربازان کوبائی به نیابت ازشوروی در جنگ های منطقه ائی آنگولا شرکت کردند. هنری کیسنجر وزیر امور خارجه وقت آمریکا از این فرصت برای فرسودن اقتصاد شوروی استفاده کرد. جنگ های آنگولا تمرینی برای شکست کامل نیروهای شوروی در کشوری دیگر یعنی افغانستان در یک دهه بعد بود. آمریکا در حال حاضر ازحضور نظامی ایران در لبنان و یمن و عراق و سوریه به عنوان ابزاری برای فرسودن اقتصاد ایران استفاده میکند. دقیقا به همان صورتی که 50 سال پیش در آفریقا اتفاق افتاد.
کوتاه سخن آنکه طبق توصیه های جرج کنان مذاکره با دول متخاصم نه یک تاکتیک بلکه استراتژی پیروزی بر آنهاست. دیپلمات های آمریکائی میدانند که نهایتا این گونه مذاکرات به نفع آنها و به ضررکشورهای متخاصم با واشنگتن تمام خواهد شد. سقوط رژیم قذافی در لیبی با آغازمذاکرات آشتی بین دول غربی و طرابلس کلید خورد. بعد از اینکه تونی بلر ؛ برلسکونی و اغلب رهبران غربی به لیبی سفر رسمی کرده و از قذافی در کشور خود پذیرائی کردند پروژه حذف وی کلید خورد و نهایتا در در طی جنگ داخلی کشته شد.
شروع و ادامه مذاکرات بین واشنگتن و هرکدام از این کشورها سرانجام به نفع آمریکا خواهد بود. درحال حاضر با وجود اختلافات شدیدی که بین مسکو و واشنگتن وجود دارد ؛ دیدارهای دو طرف در مناسبت های مختلف تجدید می شود هر چند ویلادیمیرپوتین دردوره ریاست جمهوری ترامپ سفررسمی به واشنگتن نداشته اما طی کنفرانس های بین المللی دو رهبر ملاقات و مذاکره کرده اند. آمریکا میداند که روش مذاکره نهایتا به نفع واشنگتن خواهد بود.
سفر مخفیانه هنری کیسینجر به پکن در دهه 1970 که نهایتا به برقراری روابط رسمی سیاسی بین دو کشور منجر شد هم در راستای عمل به توصیه مذاکره با دشمن جرج کنان صورت گرفت. در حال حاضر با وجود اختلافات شدیدی که در زمینه های اقتصادی و نظامی بین دوکشور وجود دارد با اینحال باب مذاکرات همچنان مفتوح است. واشنگتن میداند که پیروز نهائی میدان مذاکره آمریکاست. دونالد ترامپ همزمان با اعلام بیرون رفتن از برجام پیشنهاد شروع مذاکره با تهران را مطرح کرد. مذاکره درست مثل دام عنکبوت است. پیروزی نهائی با شکارچی است.
نظرات