معنی شرف:

" (تلفظ: šaraf) (عربی) حرمت و اعتباری که از رعایت کردن ارزش های اخلاقی بوجود می‌آید. بزرگوار شدن؛ بلندقدر شدن؛ بلندمرتبه شدن. افتخاری که از امری نصیب شخص می‌شود."

معنی بی شرف:

" [ ش َ رَ ] (ص مرکب ) (از: بی + شرف ) بی حرمت . بی آبرو. فرومایه . مایه ٔ ننگ و عار."

بنابر گزارشات متعدد؛ در پی اسیدپاشی های زنجیره ای اخیر به بانوان در ایران که تا کنون موجب قتل یکنفرٍ ،  نابینا و معیوب کردن بسیاری دیگر شده، در کنار زنان ایرانی، بسیاری از مردان (عکس ↑) هم  دست به اعتراض زده اند.

بنابر گزارشات متعدد؛ مردانی هم با پاشیدن آب به صورت زنان، به بازسازی توحش اسیدپاشی پرداخته و وحشت هرچه بیشتر زنان را دستمایه تفریح خود کرده اند.

بنابر معنی لغوی شرف؛ در رابطه با فاجعۀ اسیدپاشی ها، مردان باشرف و بی شرف را میشود مشخص کرد.

 

دور نیست، رهایی اصلاً دور نیست.

"تنها حقیقت است که رهایی میبخشد"

 

تبریک

 

پ.ن. شوربختانه، واژه شرف برای برخی محدود شده به "ناموس" و آنهم وابسته به زنان و کاربرد گسترده که همان کسب اعتبار از طریق رعایت کردن ارزش های اخلاقی در همۀ جنبه های زندگی میباشد متروک شده است.   

 

شاهین نجفی، اسیدبازی ↓

حقوق بشر در ایران: از اسید تا اعدام ، بانو شادی صدر و احمد شهید↓