شیرین عبادی
چیزی تا دومین سالگرد قتل ژینا مهسا امینی باقی نمانده است. دختری که به دقیقترین معنا چنان که گفتهاند :«زندگیاش هدیه، مرگش فاجعه و میراثش معجزه» بود. این میراث ارزشمند، که جامعهی ایران را از کردستان تا بلوچستان و از خوزستان تا خراسان را به لرزه درآورد و طنینش در سراسر جهان شنیده شد، نیازمند پاسداری و مراقبت است.
هزاران جانباختهی استبداد، در دهههای گذشته، که در زندانها، خیابانها، در تبعید و حتی در گوشهی خلوت خود، قربانی ستم نظاممند جمهوری اسلامی شدند، بیهوده جان عزیزشان را از دست ندادهاند. مجموعهی مبارزات، جنبشهای اجتماعی و مدنی، با هزینههای بسیار سنگین، ما را امروز به اینجا رسانده است. امروز چگونه میتوانیم از این میراث ارزشمند، که با اسم رمز «ژینا» وارد عصر دیگری شده، مراقبت کنیم؟
فراموش نکنیم که تمام جانهای عزیزی که در دهههای گذشته توسط حکومت جهل و استبداد روانه خاک شدهاند، میتوانستند یکی از عزیزان ما، فرزندان، خواهران یا برادرانمان باشند. جانباختگاهی همچون ژینا مهسا امینی، و صدها جوان نازنین دیگر، با خاموش شدن شمع زندگیشان، چراغ راهی دیگر را برافروختند، که مقصد آن، سعادت، آزادی و برابری برای همگان است.
گروههای مختلف و تشکلهای گوناگون، احزاب مخالف کرد و جامعه مدنی در کردستان خواستار برگزاری اعتصاب سراسری در روز ۲۵ شهریور، سالگرد قتل ژینا مهسا امینی شدهاند. کردستان پیش از این نیز نشان داده که توانایی برگزاری اعتصاب را با قدرت داراست. وقت آن است که با اعتصاب سراسری، در سراسر کشور، قدمی در راستای آن «میراث» معجزهگونه برداریم.
از سراسر مردم کشور، از تبریز تا تهران، از شیراز تا مشهد و اصفهان، از اهواز تا زاهدان و شهرکرد، از رشت و ساری تا بیرجند و چابهار، و تمام شهرهای کشور، صمیمانه میخواهم با همراهی در اعتصاب سراسری در روز ۲۵ شهریور به خانوادههای دادخواه نشان دهند که تنها نیستند. امثال انسانهای آزادهای همچون ماشالله کرمی، ناهید شیرپیشه و منوچهر بختیاری، تنها نیستند. همراهی با اعتصاب سراسری، مصداق فشردن دست مادرانی است که هرگز سزاوار تحمل داغ فرزند نبودند.
نظرات