قربانی تجاوز، فقر و قانون

لوا زند

 

این داستان رو تعریف می‌کنم واسه اونایی که خورده می‌گیرن به زنان در خارج از کشور که چرا موارد تعرض رو گزارش نکردن چرا که "اونجا که دیگه قانون با زن‌هاست".

دفعه بعد که خواستید به یکی خارج از ایران بگی چرا نرفتی شکایت نکردی همون موقع، این رشته تویت رو بخونید.

چند سال قبل هموطن فعال‌ حقوق بشر و شناخته شده در سطح بین‌المللی به یکی از دوستانم تجاوز کرد. تعرض نه. تجاوز. پیغام داده بود که من برای کنفرانسی اینجا هستم و اگه میشه پیش شما بمونم که هزینه‌هام کمتر بشه. دوستم قبول کرد. همونطور که من هم قبول می‌کردم یا هر انسان دیگه‌ای. که فکر می‌تونه کمک حال کسی باشه. 

هموطن میاد. دو روز میره کنفرانس و شب‌ها میاد تو هال می‌خوابه. شب آخر که صبحش پرواز داشته، نصفه شب میره تو اتاق دوستم و کنارش می‌خوابه. وقتی دوستم وحشت زده از خواب بیدار میشه، با دستش دهن دوستم رو می‌گیره و با فشار کار خودشو می‌کنه.

بعد هم چمدونشو جمع می‌کنه میره.

دوستم یک هفته بعد داستان رو به من می‌گه. میگفت میزان وحشت و شوک بهش اینقدر زیاد بوده که حتی فکر نکرده بره دکتر. می‌گفت تا صبح خوشو تو حموم می‌شسته چون حس لزج این آدم از تنش بیرون نمیرفته. خودشو سرزنش می‌کرد که چرا همون موقع نرفت دکتر.

ما نشستیم عقل‌هامونو گذاشتیم کنار هم که چه کنیم و بالاخره با این در و اون در زدن یک وکیل پیدا کردیم. اول خواستیم از مرکز قانونی کمک به زنان قربانی خشونت کمک بگیریم. اما اونا تا دو سه ماه دیگه نوبت نمی‌دادن. وکیل خصوصی جلسه اول رو -که ۱۵ دقیقه بود- مجانی حساب کرد اما بعد از حق مشاوره‌اش ساعتی چهارصد دلار بود.

ما فهمیدیم که اثبات تجاوز (حداقل در آمریکا) از سخت‌ترین کارهاست و  معمولا وکلا پرونده رو قبول نمی‌کنن مگه اینکه شواهد غیرقابل انکار باشه.  دادگاه طرف رو بی‌گناه می‌دونه مگه اینکه خلافش ثابت بشه.

وکیل در همون ۱۵ دقیقه به ما گفت اگه طرف وکیل خوبی بگیره، با توجه به اینکه مدرک دوستم فقط این بود که بعد از هفت روز به من گفته، خیلی بعیده که بشه اثبات کرد و اگه طرف بی‌گناه تشخیص داده بشه دوستم باید علاوه بر خرج وکیل، خرج دادگاه و هیت منصفه رو هم بده. علاوه بر اینکه اون طرف بعدش می‌تونه شکایت کنه که شما به من تهمت زدید و  منو از کار و زندگی انداختید و ابروی منو بردید و ...

به ما گفتن یه چیزی بین صد تا سیصدهزار دلار ممکنه خرجش بشه. ما در یک هفته با سه تا وکیل حرف زدیم. هر سه گفتن که شانستون خیلی کمه و پرونده رو قبول نمی‌کنن. همه گفتن که متاسف هستند که این اتفاق افتاده اما برنده دادگاه همیشه کسی نیست که راست می‌گه...ما بعد از سه ماه با اون مرکز دولتی هم حرف زدیم. اما جواب مشابه بود. دوستم بی‌خیال شد.

هیچ‌ دلیلی نداره رفیق من بیاد همچین چیزی رو از خودش ببافه. حال روحی‌اش تا مدت‌ها خراب بود. از کارهای بشردوستانه‌اش برای ایران کاملا بیرون کشید خونه‌اش رو عوض کرد چون دیگه نمی‌خواست اون اتاق و اون تخت رو ببینه. از تنش متنفر شد.

از اون طرف فعال حقوق بشر هموطن همین الان هم داره راست راست تو نیویورک راه می‌ره.

رفیق من هم قربانی این آدم شد، هم قربانی فقرش، هم قربانی قوانینی که لزوما برای پشتیبانی از زنان و فقرا نوشته نشدن.

در آمریکا از هر ۱۰۰۰ مورد تجاوز، کمتر از ۴۰۰ مورد به پلیس گزارش داده می‌شه، از این تعداد نزدیک به ۶۰ نفر دستگیر میشن، از اون‌هایی که دادگاهی می‌شن ۷ نفر به جرم فدرال و ۶ نفر دادگاه‌های محلی میرن. دوباره می‌گم. از هزار نفر فقط ۱۳ نفر محکوم می‌شن.

این دادگاه‌ها چیزی بین یک تا دوسال طول می‌کشن. تو این مدت قربانی باید پول وکیل بده، هر دفعه که دادگاه تشکیل می‌شه بره تو سالن و با متجاوز رو به رو بشه و به هزار سوال پاسخ بده چرا که (در این مورد دوست من) خواسته به هموطنی که گفته پول هتل نداره، جای خواب بده.

اون آمار رو از اینجا گرفتم.

دفعه بعد که خواستید نظر مششع بدید در مورد کارکرد سیستم قضایی آمریکا که به قول شما طرفدار زن‌هاست،  اینا رو یادتون بیاد.

(قبل از اینکه بپرسید، اگه کسی بخواد اسم اون طرف رو بگه دوستم هست نه من. این مطلب از حساب توییتر برداشته شده. )