ورس 1 (داریا)
مغز من درگیره توی این لحظه‌ی تلخ
دردا همه بیدارن تو تاریکی شب

سورنا می‌گفت صدتو بذار تو کار
آره خیلی سخته زیر این همه فشار

من وقتی باختم که غرق توی برد بودم
چی بود چی شد نفهمیدم گنگ بودم

من اصلاً قبول نداشتم چون قد بودم
حتی برا منیکه با خودم با رک بودم

بعضی شبا اصلاً نمی‌دونم می‌رسم به صبح
بعضی وقتا نمی‌دونم می‌رسم به تو

فکر می‌کنی می‌تونستم به تو بدم قول؟
شرایط عجیبی برام می‌کنه حکم

منو ببخش اگه خیلی قوی نبودم
نخواستم حرفای بقیه رو بشنوم

من از خودی بیشتر می‌خورم تا غریبه
ولی میرم جلو بقیه رو می‌شکنم

هوک اول
حتی اگه جلو رامو بگیرن
حتی اگه آرزوهام بمیرن
حتی اگه جون منو بگیرن
متوقف نمی‌شم من ادامه میدم

حتی اگه جلو رامو بگیرن
حتی اگه آرزوهام بمیرن
حتی اگه جون منو بگیرن
متوقف نمی‌شم من ادامه میدم

ورس 2 (سورنا)
منو تو می‌شیم ما
منو تو قضاوت شدیم

تو این شهر لعنتی ببینم پیدا می‌کنی
دوتا با وجود تو مثل ما؟

ناموساً درکشم سخته برای شماها
من لای گرگا بزرگ شدم توی این شهر
هرچی سختی کشیدم محکم‌تر وایسادم رو پاهام

بی‌شرفا می‌گفتن سکوت کن
چوب لای چرخ ما می‌ذاشتن می‌گفتن نخون تو

می‌گفتن دستور اومد از بالا اینا رو بکنین سانسور
نمیکنم مماشات تف به این قانون

لعنت به من اگه من حقمو نگیرم
خیالت راحت صدای من هیچ‌وقت نمی‌شه خاموش

می‌دونی وقتی ریشه قوی باشه
تو نمی‌ری، هیچ بادی تو رو تکونت نمی‌ده

ما که خودساخته بودیم
رو پای خودمون وایسادیم و جنگیدیم

هوک دوم
حتی اگه جلو رامو بگیرن
حتی اگه آرزوهام بمیرن
حتی اگه جون منو بگیرن
متوقف نمی‌شم من ادامه میدم

حتی اگه جلو رامو بگیرن
حتی اگه آرزوهام بمیرن
حتی اگه جون منو بگیرن
متوقف نمی‌شم من ادامه میدم