گل گلاب

در روزهایی که ظاهر امر نشون میده حال آقای خامنه ای چندان مساعد نیست، ترامپ رسما زمام امور در کاخ سفید را به دست گرفته.

جهان به دورانی جدید وارد شده، مملکت دچار ابربحران های بیشمار هست و پافشاری شخص آقای خامنه ای به راهی که چند دهه پیموده باعث شد ما در یک بن بست خطرناک قرار بگیریم.

اوضاع و احوال اقتصاد مملکت که نیاز به شرح نداره ، هرروز قیمت ها بالا میره و گروه گروه به جمع فقرای مملکت اضافه میشه و مافیا قوی تر از قبل میشه.

ناترازی ها به جاهای باریک کشیده شده و داد صنایع، ادارات دولتی و خدمات دهنده های عمومی و بخش های خانگی در اومده.

با حضور ترامپ چشم انداز ایران در همه زمینه ها تاریک تر از امروز خواهد بود، اما هسته سخت نظام و کاسبان تحریم همچنان سیاهی را سفید جلوه داده و با ارعاب در حال پیمودن همان راه ویرانگر همیشگی هستند.

چند روز قبل جلسه ای در خدمت یکی از دانشمندان بزرگ علوم پایه ایران بودم.

دانشمندی که در رشته خودش شهرتی جهانی داره و جزو ده دانشمند برتر جهان هست.

ایشون با غم و اندوه توضیح داد که از جمع دانشجوهای ارشد و دکتری و پسا دکترایی که داره، هیچ کدوم قصد ماندن در ایران را ندارن و همه دارن دست و پا میزنن تا بورسیه ای بگیرن و فرار کنن!

از بی سوادی وحشتناک نسل جدید دانشجوها مینالید و برای آینده ایران به شدت بیمناک بود.

میگفت همه چیز به تست و نمره و مقاله برای گرفتن بورسیه و مهاجرت ختم میشه و ارتباطی بین دانشگاه و نیازهای جامعه وجود نداره...

فکر کنم با روحیه ای که ایشون داشت، دیر یا زود یا مهاجرت میکنه و یا از غصه سکته میزنه و دق مرگ میشه و دردی بر دردهای مملکت افزوده میشه!

توی این اوضاع به شدت خراب مملکت، صحبت از بحث جانشینی داغ شده.

میزگردی از آقایان جلایی پور و سرافراز دیدم ، قسمت زیادی از مباحث میزگرد حول مبحث جانشینی آقای خامنه ای بود.

توی این میزگرد آقای جلایی پور بعنوان یک اصلاح طلب نام و نشان دار، مدافع وضع موجود بود و سعی در ماست مالی و توجیه موقعیت کنونی جمهوری اسلامی داشت.

بنظرم ایشون آدم نمک نشناسی نیست و میدونه قسمتی از مشکلات مملکت زیر سر خود اصلاح طالب ها هست و اگر روز حسابی فرار برسه ، اصلاح طلب ها هم چندان در امان نخواهند بود.

به همین دلیل اکثر اصلاح طلب ها به در و دیوار میزنن که در سیستم حکمرانی موجود تغییرات انجام بدهند و از تغییر حکومت به شدت هراسناک هستند.

سرافراز علیرغم وابستگی قبلی به هسته سخت نظام و بیت رهبری، صراحت و صداقت بیشتری داشت و به این مهم رسیده بود که به سیستم موجود هیچ امیدی نیست و این حکومت امتحان خودشو کامل پس داده و فاصله چندانی با فروپاشی و سقوط نداره.

گزینه اول جانشینی، پسر آقای خامنه ای هست.

تعدادی از دوستان مدعی هستند آقای خامنه ای نمیتونه چنین جانشینی برا خودش انتصاب کنه و ملت جلو این عمل ایستادگی و اعتراض میکنن.

ولی من معتقدم اگر فردا صبح از رسانه ها اعلام بشه مجتبی خامنه ای رهبر ایران شده، هیچ اعتراض و شورش قابل توجهی ایجاد نمیشه و ملت در مقابل این انتصاب و موروثی شدن حکومت سکوت میکنن.

دقیقا مثل سکوت های مرگباری که طی این چند دهه در مقابل سیاست های ویرانگر جمهوری اسلامی انجام دادن و اجازه دادن مملکت به چنین وضع خفت باری برسه.

این ملت به یک خفت و ذلت تاریخی مبتلا هست و در دوره های قبل بارها و بارها در مقابل انتصابات فامیلی در حکومت های صفویه و قاجار و پهلوی و... سکوت کرده و با سکوت در دوران انتقال چندان بیگانه نیست.

تاریخ چند صده اخیر ایران پر از روایت شاهان بی کفایتی هست که فوت کردن و شاهزاده ای بی کفایت تر از خودشون جاشون نشسته و ملت سکوت و تمکین کرده اند.

طی این سال های طولانی و خفت بار اتفاق خاصی در دل جامعه ایران نیفتاده و ملت همچنان به آن زوال تاریخی و سلطه پذیری و تحمل شر مبتلا هستند و دوباره و صدباره در مقابل این انتصاب های غیر دموکراتیک تمکین خواهند کرد.

دیشب جشنواره Joy در عربستان برگذار شد.

بزرگترین هنرمندان سینمای جهان در این جشنواره حضور داشتند و عربستان این جشنواره را با چه عظمتی برگذار کرد.

عربستان حدود ۵ ساله راهی که ۵۵ سال قبل شاه ایران درحال انجامش بود را شروع کرده.

داره با پول نفت برا خودش جایگاه و پرستیژ و مشروعیت میخره و امیدوار هست کشورش به جرگه کشورهای توسعه یافته با اقتصادی تنیده در اقتصاد جهانی تبدیل بشه.

درواقع عربستان درحال مهندسی افکار عمومی جهان در زدودن نگاه بنیادگرایانه قبلی با کمک ورزش و هنر و معماری و فستیوال و همایش و... هست و مبلغ کلانی در زیرساخت های خودش هزینه کرده.

ملت ایران شاهد رشد و صعود عربستان و امارات و قطر و سقوط وحشتناک خودش هست.

نگاهی که ملت های همسایه در ۵۰ سال پیش به برنامه های ایران داشتند را امروز مردم ایران به همون کشورها دارن.

زمونه برای ما بد عوض شده.

چه تحقیری بالاتر از اینکه ببینی اونا که یه روز حسرت برنامه های مملکت تو رو میخوردن، امروز به چشم بدبخت و فلاکت زده بهت نگاه میکنن و تو باعث عبرتشون شدی!

چه روزگار دهشتناکی...