گل گلاب

حاکمیت داره خلاف جهت آب حرکت میکنه و تبعات این ایستادن در مقابل جریان اجتماعی براش مهم نیست.

اعتماد بین ملت و حاکمیت به طرز وحشتناکی خدشه دار شده و قابل ترمیم نیست.

اکثریت ملت دیگه روایت های حاکمیت را قبول ندارن و توی هیچ موردی نمیتونن به حکومت اعتماد کنن.

این چندروز کمتر شخصی میبینید که روایت ج اسلامی از سقوط بالگرد رییس جمهور و همراهانشو قبول داشته باشه.

با صحبت های دیروز رییس دفتر رییس جمهور که خودش سرنشین یکی از سه بالگرد بوده ابهامات جدیدی به پرونده افزوده شده و واقعا کاسه ای زیر نیم کاسه هست.

آقای اسماعیلی روایتی از سقوط و عملیات جستجو گفت که چندان با اسناد و شواهد و روایت های موجود هماهنگ نیست و میشه چندین مورد دروغ و خلاف واقع گویی (با توجه به اخبار رسمی رسانه های ج اسلامی) از داخلش در آورد.

حکومت طی این سال ها اونقدر روایت های ناقص و خلاف واقع به خورد ملت داده که دیگه کسی به روایت ها و ادعاهای صحیحش هم اعتماد نداره و دقیقا شده مصداق چوپان دروغگو.

در انتخابات اسفندماه کمتر کسی نتایج اعلامی و نرخ مشارکت مورد ادعای حکومت را باور کرد و نتایج انتخابات میان دوره ای دوهفته قبل مشخص کرد که بی اعتمادی ملت چندان بی راه هم نبوده.

در ماجرای حضور در سوریه ، با موضع گیری های اسد و اتفاقات میدانی مشخص شد که حکومت از ابتدا خلاف واقع میگفته و داستان دفاع از حرم و ... بهونه ای بیشتر نبوده.

در ماجرای کمک به روسیه در جنگ اوکراین هم واقعیت ها بر خلاف ادعاهای حکومت بود و امیرعبدالهیان نتونست سیاست های اشتباه هسته سخت ج اسلامی و روسوفیل ها در اوکراین را برای جامعه بین الملل توجیه کنه و ضربات سختی از این موضوع بر پیکر ایران وارد شد.

در ماجرای ترور دانشمندان ، دستگیری و محاکمه متهمان به ترور ، سرقت اسناد هسته ای ، تورقوز اباد ، انفجار ملارد ، سقوط هواپیمای اوکراینی ، حمله به عین الاسد و ده ها مورد دیگه ، حکومت ادعاهایی کرد که پس از مدتی مشخص شد چندان صحیح و متقن نیست.

همیشه اینگونه خلاف گویی ها با برچسب امنیتی بودن ماجرا ، نفوذ ، جاسوسی و ... بدون رسیدگی و شفاف سازی به بایگانی رفته و حکومت دلیلی برای اقناع افکار عمومی و شفاف سازی نمیدیده ، اما متوجه نبوده و نیست که خلاصه اسناد هر اتفاقی دیر یا زود فاش میشه و روسیاهی و عدم اعتماد برای حاکمیت میمونه.

در همین ماجرای سقوط بالگرد هم حکومت داره روی یکسری از سرنخ ها و ابهامات خاک میریزه و با تهدیدهای مکرر و تبلیغات سنگین و چسباندن این حادثه به دین و اهل بیت و شهادت و... سعی در فراموشی اجباری ماجرا برای جامعه داره.

از الان هم و غم حکومت رفته سراغ برگزاری انتخابات و انتصاب یه رییس جمهور هماهنگ و بله قربانگوی جدید و ادامه ی پروژه یکدست سازی حاکمیت. مشخصا مثل همیشه حکومت از بی اعتمادی و نارضایتی جامعه درس عبرت نمیگیره و همون حرکت در خلاف جریان را ادامه میده.

کلا این حکومت اسما جمهوری اسلامی و مردمسالاری دینی هست ، اما رسما به یک خلافت اسلامی/نظامی تبدیل شده و خواست و نظر مردم براش مهم نیست و در توهم اتصال به غیب و نصرت الهی و یاری و نظر اهلبیت سیر میکنه.

زیستن در لایه های شدید امنیتی و دور افتادن از بطن ملت و دلخوش بودن به مشتی پامنبری و مستمع گلچین شده و منتفع از برکات حکومت باعث این حجم از شکاف و بی اعتمادی بین ملت و حکومت شده.

زندگی ایزوله و مدیریت شده ی حاکمان پشت دیوارهای رفیع و قطور امنیتی و جدا افتادن از دل جامعه و بالاکشیدن مدیران بله قربان گو و حذف منتقدان و وطن پرستان باعث نزول این بلاهای ترسناک بر سر ملت و مملکت شده.

بجز پول و زور ، مهره ی دیگه ای برای ادامه ی حکمرانی ج اسلامی باقی نمونده و دیر یا زود این دوتا مهره هم کارکرد خودشو از دست میده و روز موعود و حسابرسی فرا میرسه‌ و...

متاسفانه آینده از امروز ترسناک تر هست...