In Search of Rudaki
Majid Naficy

 

Once again
I hear “The Scent of Mowlian Brook
With the voice of Marzieh and Banan,
And suddenly see Rudaki*
Who plays the harp and sings
In the groves of Herat
At the summer camp of the Emir of Bukhara.

He is blind
Singing of smell and touch
Of the scent of Mowlian Brook in Bukhara,
Of walking on the pebbles of Amu River
And the joy of water
Reaching the chest of his horse.

The Emir becomes restless
To see his city.
He jumps on his horse barefoot
Puts his poet companion behind him
And gladly rushes toward Bukhara
Like the moon in the sky
Like a cypress in a grove.

I take my white cane
And riding it
I go toward the Pacific
In search of the Adam of Poets.

June 24, 2023

*- Rudaki 858-940, the founding father of poetry in new Persian language. 

 


در جستجوی رودکی

مجید نفیسی


بار دیگر
"بوی جوی مولیان" را می‌شنوم
با صدای مرضیه و بنان
و ناگهان رودکی را می‌بینم
که در بیشه‌های هرات
بهنگام ییلاق امیر بخارا
چنگ می‌زند و آواز می‌خواند.

او نابیناست
و از بوئیدن و لمس کردن می‌گوید
از بوی جوی مولیان در بخارا
از راه رفتن بر ریگهای آمو دریا
و نشاط آبی که
به سینه‌ی اسب می‌رسد.

امیر از شوق دیدار شهرش
بی‌تاب می‌شود
پا‌برهنه بر اسب می‌جهد
و ندیم شاعرش را
پشت خود می‌نشاند
و شادمان به سوی بخارا می‌شتابد
چونان ماهی به آسمان
چونان سروی به بوستان.

من عصای سفیدم را برمی‌دارم
و سوار بر آن
به سوی آبهای آرام می‌آیم
در جستجوی آدم‌الشعرا.


بیست‌و‌چهارم ژوئن دوهزار‌و‌بیست‌و‌سه