مصطفى مهرآيين


۱. شاید بهتر بود عنوان این مطلب را می گذاشتم تحلیل طبقاتی مرگ جمهوری اسلامی. از مرگ اصلاح طلبان خواهم گفت تا به مرگ جمهوری اسلامی برسم.

۲. نیروهای سیاسی که امروز ما به عنوان اصلاح طلبی می شناسیم در دهه ۶۰ از منظر اقتصادی جز نیروهایی بودند که در میانه طبقه پایین و طبقه متوسط قرار می گرفتند.این نیروها البته به لحاظ فرهنگی به شدت محافظه کار و راست گرا بودند.این نیروی سیاسی در دولت سازندگی کماکان در همان جایگاه طبقاتی باقی ماندند اما تحت تاثیر اندیشه های عبدالکریم سروش و دیگر نواندیشان دینی از منظر فرهنگی تبدیل به نیروهای چپ گرا مدافع عدالت اقتصادی و عدالت سیاسی شدند.

در دولت خاتمی این نیرو به قدرت دست یافت و اندک اندک از جایگاه طبقاتی خود کنده شد و تبدیل به بخشی از طبقه بالا جامعه ایران یا متوسط رو به بالا شدند و اندک اندک ایده عدالت را از گفتمان خود خارج ساختند.

شاید به همین دلیل بود که جامعه ایران پس از پایان یافتن دولت خاتمی حامی احمدی نژاد عدالت گرا دارای پایگاه طبقاتی پایین شد. عملا می توان گفت اصلاح طلبان با تغییری که در پایگاه طبقاتی خود ایجاد نمودند پیوند خود با جامعه را از دست دادند و تبدیل به بخشی از جریان راست در ایران شدند که تنها گاه از منظر فرهنگی سخن از لزوم وجود آزادی در ایران می گفتند.

۲. این تحول در نیروهای راست یا محافظه کار جمهوری اسلامی البته جز در مورد جریان احمدی نژاد بدین گونه پیش نرفته است. جریان راست سیاسی در ایران همواره به لحاظ اقتصادی در جایگاه طبقه بالای ایران جای داشته است. این نیروی سیاسی- اقتصادی به لحاظ فکری همواره محافظه کار باقی مانده و همواره مخالفت خود با آزادی سیاسی و توسعه فرهنگی را اعلام داشته است.

۳. اکنون عملا همه نیروهای سیاسی جمهوری اسلامی به لحاظ طبقاتی در جایگاه بالای اجتماعی قرار دارند و به لحاظ فرهنگی نیز هیچکدام از نیروهای چپ و راست در پیوند با اندیشه آزادی و عدالت به عنوان خواسته های فرهنگی جامعه امروز ایران نیستند. عملا می توان گفت در وضعیت فعلی جمهوری اسلامی فاقد هر گونه پایگاه طبقاتی و فکری در جامعه است و می توان گفت اکنون ما در وضعیت مرگ جمهوری اسلامی از منظر حمایت طبقاتی روبرو هستیم.

شاید تنها نیروی حامی جمهوری اسلامی را شاید بتوان طبقه متوسط رو به بالا دانست که شامل نیروهای تازه به دوران رسیده اقتصادی است که دارای هیچ پیوند ایدئولوژیک با جمهوری اسلامی نیستند و فقط بواسطه منافع اقتصادی خود دم از حمایت از جمهوری اسلامی می زنند.