گفته می شود ناامیدی اجتماعی و ندیدن روزنه و مفری برای برون رفت از وضعیت موجود بیان حال و روز کنونی بیشتر مردم در ایران است. امید اجتماعی چیست و در شرایط ایران امروز به چه چیزهایی می توان امید بست؟

بسته به اینکه چگونه به ایران نگاه می کنید و با چه کسانی صحبت می کنید یکی از این دو تصویر را صحیح می دانید. جامعه ای ناامید به آینده که عمده ی مردمانش مفری برای خروج از وضعیت کنونی نمی بینند یا جامعه ای آشنا با سختی و جنگ و تحریم که زیست روزمره ای پیشه کرده که مشخصه اش استفاده ار حداکثر امکانات موجود است و اینجا و آنجا نشانه هایی از امید و انگیزش اجتماعی از خود نشان می دهد. امید اجتماعی بیش از هر چیز پدیده ای سیاسی ست. در زمان هایی که همراهی عمومی در تعیین سرنوشت خود وجود دارد اساسا امید اجتماعی مسئله نیست. پس اگر شرایط موجود در ایران امید اجتماعی را مسئله ی روز کرده است مایه ی شگفتی نیست.

ولی آیا همین شرایط، یعنی انسداد سیاسی امیدکش، باعث نشده نیروها، استعدادها و اراده های امیدبخش به زوایای کم تر سیاسی در جامعه ی متکثر و پرمنفذ ایران بروند؟ در ایران ما با فقدان امید اجتماعی روبرو هستیم یا اگر دقیق شویم می توانیم در حوزه هایی چون محیط زیست، اعتراض صنفی، امدادگری، پراکنش اطلاعات و سازمان های مردم نهاد حدی از امید و انگیزش اجتماعی را ببینم؟ این موضوع را با مهمان های این برنامه در میان می گذاریم.

علیرضا بهتویی جامعه شناس در سوئد می گوید جامعه ی ایران متفاوت است از آن چیزی که در نظر اول به چشم می آید و در سطح خرد و نه کلان رد پای امید را می شود دید .

عرفان ثابتی پژوهشگر مطالعات اجتماعی می گوید چه در نظر اول و چه در نظر دقیق تر آنچه در ایران به وضوح دیده می شود این است که "ما"یی وجود ندارد که امیدآفرین باشد.