اما اینطورها هم نیست. دولت ایران اگرچه به مستمندان کمکی نمیکنه، اما جلوی نیکوکاران رو هم هیچوقت نمیگیره.
تا زمانیکه با افراد دولت گلاویز نشی و ٔبر علیه دولت مطلب و عکس پخش نکنی، کاری به کارت ندارند.
ما باید این افکار و اعمال نیکوکارانه رو تشویق کنیم و از اون حمایت کنیم. اگر قرار باشه که همیشه با بدبینی به این مسائل نگاه کنیم، هرگز پیشرفتی در این زمینه نخواهیم کرد. نا امیدی و تشویش در این مورد، باعث پس روی میشه.
خوشبختانه الان در ایران دیگه سالهاست که مردم این رو فهمیدند. نیکوکاری در ایران خیلی پیشرفت کرده و انسانها به درد همدیگه میرسند. خیلی بیشتر از پیش.
ما خودمون یک گروهی هستیم از فامیل که سالهاست به افغانیهای محروم در ایران کمک میکنیم. میدونید که اینها حتی حق ندارند حساب بانکی داشته باشند. برای اونها پول جمع میکنیم، برای اسم نویسی بچه شون در مدارس خیلی تلاش میکنیم، حتی با رشوه! سال گذشته یکی از این افغانها که همسرش رو در یک تصادف با کامیون از دست داده بود، مبلغ قابل توجهه به عنوان دیه گرفت. اما نتونست که با اون برای خودش و بچه هاش خونه بخره چون اجازه این کار رو نداره. کازین من به اسم خودش یک خونه برای او خریده و هم اکنون اون افغانی با بچه هاش دارند اونجا زندگی میکنند. این خودش یک معضلی هست که باید حلش کنیم. شاید بگید که چراغی که به خونه رواست به مسجد حرامه. در جائی که اینهمه ایرانی مستمند هستند، چرا کمک به افغانی؟ من با شما موافقم، اما در اون موقع که ما این حرکت رو شروع کردیم، مسائلی به وجود اومده بود که ما رو در این جریان قرار داد.
هم اکنون، دوستان و اقوام من در اروپا و آمریکا، کار بسیار زیبائی رو شروع کردند. هر وقت که یک از اونها به ایران میره، همگی جمع میشیم و مبلغی کمک میکنیم تا برای کودکان کار، معتادین و پرورشگاهی ها، هدایائی از قبیل پوشاک و کفش و حتی مداد رنگی و کتاب نقاشی.... و غیره ببرند. در تابستانی که گذشت، یکی از کازینهای من در آلمان، فقط ۳ تا چمدون هدیه جمع کرده بود که به ایران برد. به جای سوغاتی بردن برای اقوام در ایران، بهترین کاری که میتونیم بکنیم همینه که به این مستمندان کمک کنیم.
از اون گذشته، یک گروه دیگه از دوستان و فامیل من در ایران، هر روز جمعه میرن تو پارکهای جنگلی و اونجا رو تمیز میکنند. آشغالها رو برمیدارند و به مردم هم گوشزد میکنند که نظافت رو رعایت کنند.
من فکر میکنم که اینها همه نشانههای یک پیشرفت معنوی و انسانی در ملت ایران هست. جریانی که داره به موازات جریان سرکوبگرانه رژیم همچنان به جلو میره و چه بسا در خیلی موارد در آینده، بتونه در مقابل فشارهای رژیم ایستادگی کنه و تقلیلی در اون به وجود بیاره.
"مهربان" نازنین نوشته که این نیکوکار به زودی سر از اوین درخواهد آورد؛ یا مضمونی نزدیک به این... بعید نیست... آنرادر صورتی محتمل میدانم که پهلوی چی های دربدر شده, گورخواب, سرگردان و آشفته روزگار یا دستگاه عریض و طویل تبلیغاتی کالت مجاهدین, این هموطن نیک سگال را مذبوحانه به خود منسوب دارند... بعید نیست...
Please login or register to be able to flag this cartoon.
لطفا دسته بندی که ارتباط نزدیکتری با نظر شما در مورد این مطلب دارد را انتخاب نمایید. ما آن را بررسی نموده و تصمیم گیری خواهیم نمود. ضمنا از این قابلیت سوء استفاده ننمایید. از آن در مواردی استفاده نمایید که نگرانی شدیدی در مورد محتوای یک مطلب دارید.
"درود به شرف این ایرانی واقعی که به جای لغز پرونی در اینترنت، وقت و پولش رو به هدفهای انسانی صرف میکنه."
مهربان عزیز
مرسی از توجه شما به این مطلب
اما اینطورها هم نیست. دولت ایران اگرچه به مستمندان کمکی نمیکنه، اما جلوی نیکوکاران رو هم هیچوقت نمیگیره.
تا زمانیکه با افراد دولت گلاویز نشی و ٔبر علیه دولت مطلب و عکس پخش نکنی، کاری به کارت ندارند.
ما باید این افکار و اعمال نیکوکارانه رو تشویق کنیم و از اون حمایت کنیم. اگر قرار باشه که همیشه با بدبینی به این مسائل نگاه کنیم، هرگز پیشرفتی در این زمینه نخواهیم کرد. نا امیدی و تشویش در این مورد، باعث پس روی میشه.
خوشبختانه الان در ایران دیگه سالهاست که مردم این رو فهمیدند. نیکوکاری در ایران خیلی پیشرفت کرده و انسانها به درد همدیگه میرسند. خیلی بیشتر از پیش.
ما خودمون یک گروهی هستیم از فامیل که سالهاست به افغانیهای محروم در ایران کمک میکنیم. میدونید که اینها حتی حق ندارند حساب بانکی داشته باشند. برای اونها پول جمع میکنیم، برای اسم نویسی بچه شون در مدارس خیلی تلاش میکنیم، حتی با رشوه! سال گذشته یکی از این افغانها که همسرش رو در یک تصادف با کامیون از دست داده بود، مبلغ قابل توجهه به عنوان دیه گرفت. اما نتونست که با اون برای خودش و بچه هاش خونه بخره چون اجازه این کار رو نداره. کازین من به اسم خودش یک خونه برای او خریده و هم اکنون اون افغانی با بچه هاش دارند اونجا زندگی میکنند. این خودش یک معضلی هست که باید حلش کنیم. شاید بگید که چراغی که به خونه رواست به مسجد حرامه. در جائی که اینهمه ایرانی مستمند هستند، چرا کمک به افغانی؟ من با شما موافقم، اما در اون موقع که ما این حرکت رو شروع کردیم، مسائلی به وجود اومده بود که ما رو در این جریان قرار داد.
هم اکنون، دوستان و اقوام من در اروپا و آمریکا، کار بسیار زیبائی رو شروع کردند. هر وقت که یک از اونها به ایران میره، همگی جمع میشیم و مبلغی کمک میکنیم تا برای کودکان کار، معتادین و پرورشگاهی ها، هدایائی از قبیل پوشاک و کفش و حتی مداد رنگی و کتاب نقاشی.... و غیره ببرند. در تابستانی که گذشت، یکی از کازینهای من در آلمان، فقط ۳ تا چمدون هدیه جمع کرده بود که به ایران برد. به جای سوغاتی بردن برای اقوام در ایران، بهترین کاری که میتونیم بکنیم همینه که به این مستمندان کمک کنیم.
از اون گذشته، یک گروه دیگه از دوستان و فامیل من در ایران، هر روز جمعه میرن تو پارکهای جنگلی و اونجا رو تمیز میکنند. آشغالها رو برمیدارند و به مردم هم گوشزد میکنند که نظافت رو رعایت کنند.
من فکر میکنم که اینها همه نشانههای یک پیشرفت معنوی و انسانی در ملت ایران هست. جریانی که داره به موازات جریان سرکوبگرانه رژیم همچنان به جلو میره و چه بسا در خیلی موارد در آینده، بتونه در مقابل فشارهای رژیم ایستادگی کنه و تقلیلی در اون به وجود بیاره.
به هر حال، باید مثبت بود و پشتکار داشت.
"مهربان" نازنین نوشته که این نیکوکار به زودی سر از اوین درخواهد آورد؛ یا مضمونی نزدیک به این... بعید نیست... آنرادر صورتی محتمل میدانم که پهلوی چی های دربدر شده, گورخواب, سرگردان و آشفته روزگار یا دستگاه عریض و طویل تبلیغاتی کالت مجاهدین, این هموطن نیک سگال را مذبوحانه به خود منسوب دارند... بعید نیست...