لینک منبع

 

همانگونه که آگاه هستید امروز کشور ما دوران تاریخی حساسی را سپری میکند. در این شرایط که جمهوری اسلامی مقدمات انتصابات خویش را طرح ریزی میکند، اپوزسیون ما به جای فراهم کردن مقدمات سازماندهی مردم ایران برای اعتراضات خیابانی به جان یکدیگر افتاده اند.

شوربختانه فرهنگ بد (دیگی که برای من نجوشید سر سگ بجوشد) در ما ایرانیان رواج پیدا کرده است.

اگر در جریانی نباشیم بیکباره کلیات آن جریان را زیر پرسش میبریم و بر علیه آن کارشکنی می کنیم.

هدف از این نوشتار حملات شدید اپوزسیون به شورای ملی است، که بعضی وقتها انسان خردمند را به فکر فرو می برد.

شورای ملی ایران با تعدادی از فعالین سیاسی و یا کسانی که مدعی هستند سیاسی می باشند، کلید خورده است، اما شوربختانه در این اوصاف دو گروه بوجود آمده اند که عبارتند از:

1_موافقین شورای ملی

2_مخالفین شورای ملی

هر کدام از این دو گروه از روشهای غیر اصولی می خواهند، حرف خود را به کرسی بنشانند، کسانی که موافق شورای ملی هستند به کسانی که پادرورز (مخالف) و یا چراغ خاموش موضع بی طرفی به خود گرفتند، یورش میبرد و با انگ و افترا، و حتا روشهای غیر اخلاقی تلاش در سرکوب دگراندیشان خودشان دارند.

از سوی دیگر مخالفین شورای ملی همان روش نادرست موافقین را در پیش گرفتند و شمشیر را برای شورای ملی از رو بستند و با حملات سرکوبگرانه خویش شورای ملی را زیر پرسش می برند.

دیدگاه من به عنوان یک کنشگر سیاسی و فرهنگی در ارتباط با شورای ملی و هودارانش و مخالفینش دعوت به آرامش و سکوت می باشد.

روش کاری موافقین شورای ملی در ارتباط با فشار قرار دادن مخالفین کار بسیار نادرست و غیر سیاسی است و نبایستی موافقین شورای ملی به دگراندیشان اتهام همکاری با جمهوری اسلامی را نسبت دهند.

از این طرف نیز روشهای مخالفین شورای ملی از نظر من بسیار اشتباه می باشد، زیرا به قول معروف اگر خیرت نمیرسد شرت نیز نرسد.

من شخصا با این شورای ملی موافق نیستم، دلیل موافق نبودنم نیز بی شمار است و مایل به انتشار آن نمی باشم، اما موضع سکوت را پیش گرفتم، تا در این ارتباط خوراک تبلیغاتی برای رژیم اسلامی را فراهم نیاورم، براستی چه دلیلی دارد، اگر مخالف شورای ملی هستید به صورت علنی اعلام کنید، به چه نتیجه ای میخواهید برسید.

به دیدگاه من هر کس بایستی کار خویش را به سرانجام برساند، نه اینکه به کار یکدیگر دخالت کنیم و تمام انرژیمان را در راه سنگ اندازی خرج کنیم.

من از مخالفین شورای ملی خواهش میکنم، اگر به مانند من با این شورا ملی موافقتی ندارند، حداقل به خاطر شهریار رضا پهلوی که پسر و نوه پادشاهان ایرانساز پهلوی میباشند، سکوت اختیار کنند، و پروانه دهند شهریار رضا پهلوی در آرامش به کار خویش ادامه دهند، و اگر سخنی مبنی بر مخالفت با شورا داشتید، در جلسات خصوصی مطرح کنید و برای شخص نخست ایران شهریار رضا پهلوی مطلبتان را ارسال کنید.

در صورت بی توجهی شهریار ایران مبنی بر مخالفت شما عزیزان، دلیل نمیشود این مسائل را رسانه ای کنید تا دل جمهوری اسلامی شاد شود، از شما دوستان مخالف پرسشی دارم، رسانه ای کردن مخالفتتان با شورای ملی به سود شهریار رضا پهلوی تمام میشود یا به ضرر ایشان؟

من به شخصه به این نتیجه رسیده ام، رسانه ای کردن مخالفتهایمان با شورای ملی، دسته کم تا زمانی که شهریار رضا پهلوی به عنوان سخنگوی شورا می باشند، نه تنها کار درستی نیست بلکه بسیار کار غیر سیاسی و اشتباهی میباشد، وخوراک تبلیغاتی رژیم اسلامی را برای بیماران اسلامی فراهم میکند.

از موافقین به شورای ملی نیز درخواست میکنم، به کار خویش ادامه دهند و برای سازندگی شورا گام بردارند، و از توهین و افترا به مخالفین پرهیز کنند، زیرا همانطور که مخالفین با رسانه ای کردن مطالبشان به سود جمهوری اسلامی کار می کنند، شما نیز با توهین به مخالفین به مراتب بیشتر از آنان به سود جمهوری اسلامی فعالیت میکنید.

پس بهترین راه سکوت در برابر یکدیگر است.

امیدوارم هر اتحادی که به سود ایران در هر کجای کره خاکی در بین هر قشر سیاسی بوجود می آید، پیروز و موفق باشد، تا بتوانیم در فردای ایران همه با هم به صورت دمکراتیک کنار یکدیگر زندگانی مسالمت آمیزی داشته باشیم.

نگارنده: امید دانا