هر وقت که مهر ماهِ پائیزی می‌‌شود امکان ندارد به یادِ شادروان دکتر غلامحسین خان مصدق ( فرزند محمد مصدق سیاست‌مدار، دولت‌مَرد، نمایندهٔ چند دوره مجلس شورای ملّی، و نخست‌وزیر ایران) نیفتم، ایشان در مهر ماهِ ۱۳۶۹ خورشیدی در تهران درگذشت.

غلامحسین خان در محلّهٔ ما واقع در شمیران (سمتِ محلّهٔ حِصار بوعَلی، نزدیکِ منظّریهٔ ما) زندگی‌ می‌‌کرد و علاوه بر دوستی‌ که با پدرم داشتند؛ همسرِ ایشان (مرحومه شادروان مَلکه خانم) با ما نسبتِ خانوادگی داشت.

صورتِ مهربان و خُلق و خوی درستکار و شیرینِ ایشان هیچگاه از یادم نمی‌‌رود، عجب شخصیتی، عجب فروتنی...  وى مردى دانشمند، درستكار، جدّى و ملایم بود و به كار خود عشق می ‏ورزید. ایشان پزشک زنان و زایمان بودند. در دانشگاه تدریس می کرد و سالها كُرسى مامائى نظرى در دانشكدهٔ پزشكى با او بود. علاوه بر آن جراّح چندین بیمارستان بوده و مدتها ریاست بیمارستانِ نَجمیه را برعهده داشت.

دلم گرفته است، مردِ بزرگی‌ دیگر را ایران زمین از دست داد و حتّی امروزه دولتِ اِشغالگرِ اسلامی اجازهٔ مجلسِ یادبودی برای ایشان را نمی‌‌دهد، چه پَست و چه نامرد هستند اینها.

کتابی از ایشان باقی‌ مانده که مربوط به دو سالِ آخری است که از پدرِ خود (دکتر محمد مصدق) مراقبت می‌‌کرده است، نامِ کتاب در كنار پدرم می‌‌باشد.

تصاویری را که مشاهده می‌‌کنید ایشان را در دورانِ جوانی‌ و در آخرین سالِ زندگی‌ ایشان را نشان می‌‌دهند.

یادِ دکترغلامحسین خان مصدق بخیر باد.

یا حّق.