امشب یه پسر جوون اومد پول بفرسته. خیلی قیافه ش شرقی بود. تا کارت شناسایی شو نگاه کردم، پرسیدم : " عربین؟ "

-بله.

- عراقی هستین؟

-نه من اردنی هستم. شما کجایی هستین؟

-من ایرانی هستم. یه سوال عجیب بپرسم؟

شماها از ما ایرانی ها بدتون میاد؟

خندید: "نه ما اردنی ها دوستتون داریم. ولی همه ی بقیه ی عرب ها از ایرانی ها بدشون میاد."

-چرا بدشون میاد؟

-سر ماجرای شیعه و سنی بودن. و سر حمایت از عربستان.

-خب شما چرا از ما بدتون نمیاد؟

باز خندید: " چون ما خودمون هم با عربستان مشکل داریم. ما ایرانی ها رو دوست داریم."

-خب راستش به نظر من ما احمقیم که همه با هم خوب نیستیم.

گفت: " آره منم موافقم."

-من یه ذره عربی بلدم. بلدم بگم سلام، حالتون چطوره؟ من خوبم.

بازم خندید: " این خیلی کمه. بلد نیستین عربی."

-شما همین‌قدر فارسی بلدی؟

بازم خندید: "نه!"

-پس من بردم.

بازم خندید: "بله بردین و چقدر خوبه که اینجا فرصت این هست که آدمها همو ببینن و یاد بگیرن با هم دوست باشن. "حالت چطوره؟ من خوبم" به فارسی چی میشه؟ "

روی یه ورق کاغذ براش نوشتم.

وقتی رفت، همکارم ازم پرسید: " اونم ایرونی بود؟ هموطنت بود؟ "

-نه ولی همسایه مونه.

همکارم خندید!

#مژگان

April 19, 2018