غلامحسین ساعدی نویسنده و نمایشنامه‌نویس و از پایه‌گذاران کانون نویسندگان ایران در مصاحبه ای با ضیاء صدقی (پروژه تاریخ شفاهی ایران در پاییز ۱۹۸۱ میلادی ــ۱۳۶۰ خورشیدی در مرکز مطالعات خاورمیانه دانشگاه هاروارد) در بهار ۱۹۸۴ میلادی؛ در برابر این پرسش قرار گرفته؛  آن چیزی که شما دیدید... ـــ می گوید:

 آره. به نظر من نمی‌شود. ولی از یک طرف می‌شود آن ملتی بود توهین شده از یک طرف یک رژیم دیکتاتوری وحشتناک و همیشه در حال اهانت. هر روز توی این مملکت مهمانی بود. ده میلیون پرچم فلان مملکت دور افتاده که هیچ‌کسی نمی‌شناخت می‌زدند برای اینکه مثلاً نخست‌وزیر آن می‌خواهد بیاید با شاه شام بخورد، هر دوی آنها را می‌پیچیدند، ده میلیون پرچم. من یکبار به یکی از بچه‌ها گفتم تعداد پرچم‌هایی که هر روز اینجا آویزان می‌کنند رنگ وارنگ از اینها می‌شود برای ملت ایران برای هر نفرشان بیست و پنج‌تا تنبان درست کرد. آخه یعنی چه؟ بعد جشن هنر راه می‌انداختند، خوب جشن هنر خیلی خوب بود ولی برای چه کسی بود؟ برای مردم که نبود، در واقع سره‌مونی بود. بعد سرگرمی‌های مضحک درست کردن و نمی‌دانم این قضایا. ...

شنیدنِ این مصاحبه؛ به تمامی علاقمندانِ تاریخ و به کسانی‌ که می‌‌خواهند بفهمند؛ چرا امروزه به خاک سیاه نشستیم ـــ توصیه می‌‌شود.