گل گلاب

رخدادهای منطقه ای و اتفاقات داخلی با چنان سرعتی ناگهان تغییر مسیر میده که مشخص نیست سرنوشت ما چه خواهد شد.

از دیروز رسانه های رسمی جمهوری اسلامی درحال تبلیغ روی حمله اسراییل به محل اجتماع سران حماس در قطر هستند.

بزرگواران با شور و هیجان زایدالوصفی بیان میکنند دیدید آمریکا به متحدان خودش هم رحم نمیکنه و دربست در اختیار اسراییل هست.

دیدید تسلیحات گران قیمت آمریکایی ارتش قطر مانع از تجاوز اسراییل نشد.

دیدید قطر نتوانست از خاک خودش دفاع کنه و...

مگه کسی جرات داره در رسانه ملی از این کارشناسان و مجریان سرخوش بپرسه شما که کل بودجه مملکت را صرف ساخت تسلیحات و سامانه های بومی و صنعت هسته ای برای ایجاد بازدارندگی کردید ، به آمریکا هم تکیه نداده بودید ، چه کاری در مقابل ترور هنیه در قلب تهران و بمباران و ترورهای تحقیرآمیز در روز اول جنگ ۱۲ روزه انجام دادید؟

اگر تسلیحات غربی و پیمان دفاعی با آمریکا به داد قطر نرسید ، تسلیحات بومی شما و پیمانتان با روسیه به چه دردتان خورد؟

نقش حماس و حامیان حمله ۷ اکتبر در ناامن شدن کل خاورمیانه و غرب آسیا و فوران این آتشفشان جنگ و خون چقدر است و..؟

رسانه هایی که از دیروز به تحلیل های باب طبع جمهوری اسلامی درباره تجاوز اسراییل به خاک قطر مشغولند ، هیچ خبر و تحلیلی درباره تجاوز روسیه با پهبادهای شاهد به خاک لهستان ندارند و پخش نمیکنند!

همون رسانه ها که دائم به تجاوز به حقوق اقلیت ها در غرب معترض هستند ، هیچگاه صحبتی از تجاوز چین به حقوق مسلمانان ایغور نمیکنند.

این رسانه ها حتی جرات ندارند به این فکر کنند که چرا روسیه در اوج تنش جمهوری اسلامی با غرب و در آستانه مذاکرات قاهره درباره مکانیزم ماشه ، اقدام به تجاوز به لهستان با پهبادهای ایرانی میکند؟

تا کی می توان چشم بر دستنشانده و تحت استعمار بودن جمهوری اسلامی توسط روسیه بست؟

تا کی باید خیانت های آمریکا را بزرگنمایی کرد و بر خیانت های بزرگ و پرتکرار روسیه چشم پوشید؟

خسارات این جنگ های زرگری بر سر منافع ملت ایران آوار میشود ، اما متاسفانه ملت ایران به فلاکت عجیبی گرفتار شده است و انگار متوجه آنچه بر سرش آمده و خواهد آمد نیست.

عده ای از هموطنان از سر بغض و دشمنی با جمهوری اسلامی به دامان اسراییل افتاده و عملکرد اسراییل در همه زمینه ها را تایید و توجیه کرده و به اسراییل به چشم منجی ایران نگاه میکنند.

این بزرگواران حتی اعتراضات و تظاهرات داخلی اسراییل به سیاست های نتانیاهو را نمیبینند و بدشان نمی آید آن معترضان را دست نشانده جمهوری اسلامی قلمداد کنند!

عده ای بخاطر مخالفت با جنگ غزه و سیاست های اسراییل ، درحال چشم پوشی و توجیه عملکرد جمهوری اسلامی و آب به آسیاب این حکومت مذهبی ریختن هستند.

برای این هموطنان فقط محکوم کردن نتانیاهو مهم هست و اصلا به سیاست ها و تحریک هایی که باعث دیوانه شدن نتانیاهو و دادن بهانه دستش برای به آتش کشیدن منطقه شد فکر نمیکنند.

عده ای کلا خودشون را از همه چیز کنار کشیدن و سرنوشت و آینده ایران براشون بی معنی شده.

اینان فقط به دنبال منافع شخصی و بیرون کشیدن خودشان از آتش هستند.

عده ای درحال فرار از مملکت و خالی کردن ذخیره نخبگانی و توان تولیدی و مالی و تخصصی ایران هستند و با توجیه اینکه ایران دیگر جای زندگی نیست و چاره ای جز رفتن ندارند خودشان را دلداری میدهند.

و در میان این تفرقه و چند دستگی ها ، جمهوری اسلامی با تمام توان درحال نابودی و ویرانی ایران است و پس از این حجم از شکست و تحقیر و خسارت ، باز به هیچ وجه به فکر بازنگری در راه اشتباهی که مملکت را به این ذلت و خفت کشانده است نیست.

حکومت های ایدئولوژیک از هیچ شکستی عبرت نمیگیرند ، چون هیچ شکستی را قبول ندارند و خود را دائما پیروز و درحال فتح قله ها میدانند.

تحقیر آمیز اینکه دلیل اصلی نابودی ایران هیچ ربطی به منافع ملی ایران نداشت!

ما برای موضوعی قربانی شدیم که به ما کاملا نامربوط بود: فلسطین!

مصائب و رخدادهای فلسطین نه تنها ایران را به دل ویرانی و تباهی کشاند ، بلکه به مرور درحال ویران کردن کل غرب آسیا و کشاندن دوباره منطقه به دوران جنگ های صلیبی هست!

خلاصه اینکه ایران در بد مخمصه ای گرفتار شده است.

ملت توان بازیابی قدرت خود و دفاع از منافع ایران را از دست داده است و هیچ چشم انداز روشنی پیش روی این ملت متفرق و متوهم نیست.

ما قربانی سکوت و بی تفاوتی و تفرقه خودمان شدیم.

ما با کوهی از ادعا و توهم ، حتی از ملت بی ادعای نپال هم بی عرضه تر بودیم!

بیچاره ایران ، بیچاره ایران...