ایمان آقایاری

«حتی تاریک‌ترین شب نیز پایان خواهد یافت و خورشید خواهد درخشید...»

جمله‌ی بالا را آرمیتا گراوند در یکی از استوری‌های اینستاگرامش نوشته بود. آرمیتا مثل هزاران قربانی دیگرِ جنایات حکومتی در ایران، نامی ماندگار شد؛ نامی که موجب تداعی رنج‌ها و رویاهای مشترک بسیاری می‌شود. پشت هر کدام از این نام‌ها یک زندگی، زنجیره‌ای از افکار و آرزوها، رشته‌هایی نامرئی که سرنوشتی جمعی را به هم پیوند می‌زنند و ویژگی‌هایی انحصاری که فردیت را می‌سازند، نهفته است.

یکی از نکات خیره کننده پس از آشنایی با زوایای شخصیتیِ اکثر قربانیان سال‌های اخیر که از قضا بسیاری از آنان به طور تصادفی شکار صیادان حکومت شده‌اند، وجوه ذهنی یا رفتاری برجسته‌ای است که در زندگی داشته‌اند. تیپ ظاهری متفاوت و جذاب، خلاقیت‌های هنری، علایق و سلایق خاص، باورهای عمیق آزادی‌خواهانه و طیفی از خصلت‌های فوق‌العاده، از این قربانیان، تصویری یگانه می‌سازد، چنان که گویی حکومت عامدانه و آگاهانه آنان را هدف قرار داده است. اما واقعیت از جنس دیگری است. کثرت این وقایع و اندکی معرفت نسبت به جامعه‌ی امروز ایران شاهدی است بر تحولاتی عمیق که تنها نمایی کمرنگ از آن را بر پوست جامعه رویت می‌کنیم.

این‌که در میان قربانیان، زیبایی و خلاقیت و خرق عادت موج می‌زند، معلولِ گزینشِ آنان توسط حکومت نیست، بل نتیجه‌ی بسامدِ بالای این خصال در بین نوجوانان و جوانان ایران است. از خلاف آمدِ عادت، تحت انقیادِ حکومتی تمامیت‌خواه و یکسان‌ساز، جامعه‌ای متکثر سر برآورد. در سیاه‌ترین روزگارانِ مُلک محنت‌ زده‌ی ایران، جوانان رنگین‌کمانی از رویا برکشیدند. صد البته وضعیت اجتماعی ایران آنومیک است، تمام ابعاد هستی ایرانیان در فشار حکومتی ظالم در مرز فروپاشی است؛ اما زیر سنگینی این جوّ طاقت فرسا چنین رویش‌هایی در حکم معجزه است. از این رو گفتن و نوشتن از این موضوع چند وجه مهم دارد: اولا به دست دادن توصیفی از واقعیت است. دیگر این‌که پر بها دادن به جنبه‌ای مطلوب در یک موضوع ممکن است چیزی شبیه به «اثر پیگمالیون²» ایجاد کند؛ یعنی به مرور موجب تقویت بیشتر آن جنبه از موضوع شود. سوم این‌که در نبرد با وضعیت حاکم، عاقلانه‌ترین کار، تاکید کردن بر عناصرِ ماهیتا ضدِ وضع موجود است.

در نبرد با استبداد که بنا بر قول معروف «نبرد حافظه است با فراموشی³»، به خاطر سپردن زیباترین جنبه‌های زندگی مردم که بدل به مبارزه‌ای روزمره با سلطه‌گری شده، امری ضروری است. وزنه‌ی این ضرورت را گاه دلایلِ فوق، سنگین می‌کند و گاه شکوهِ زندگیِ یک قربانی. تصاویر، فیلم‌ها، دل‌نوشته‌ها، خاطرات، نقل قول‌ها و نظراتی که از قربانیان جنایات جمهوری اسلامی منتشر می‌شوند به مثابه‌ی کتابی گشوده، چند وجهی و بی‌پایان است.

عطف به جمله‌ی آغاز متن باید گفت که این شب _ طولانی‌ترین شب ایران _ دیر یا زود پیش پای روشنای فرزندان آن دیار فرو خواهد افتاد؛ اما دریغ از ستارگانی که در پای آن ذبح شدند؛ دریغ از تو آرمیتا.

 

۱_ برگرفته از بخشی از شعر محمود درویش که می‌گوید: «شب عراق بلند است، بلند»

۲_ اثر پیگمالیون Pygmalion Effect برگرفته از اسطوره‌ای یونانی است که در روان‌شناسی در معنای تاثیر انتظارات بر عملکرد به کار می‌رود.

۳_ جمله‌ای از میلان کوندرا