مرتضا سلطانی

خب، داداش از کجاش بگم. من مثلا سامی ام، سامیار؛سامی یاکوزا، اسم فیکمه البته. ولی یاکوزا رو واقعا بهم میگن؛ اینم خودش یه درامای جالبی داره ، اینکه یاکوزا میگن بهمُ میگم: یکیش واسه این میگن یاکوزا که - بدون لاف و گوز میگما - انیمه باز اسیدی تر از من پیدا کردی هر چی شما بگی درسته! انیمه بازا... انیمه های ژاپنی. بگم هزار تا انیمه دیدم دروغ نگفتم، کدومو بگم واست؟ اَتَک آن تایتان، دد نوت، اسلم دانک، نئون جنسیس اوانگلیون، وان پیس، کالکشنِ دورایمون، نوراتو، پوکِمون... دیگه انیمه های دارک و سنگین مث آکِرا هم اصلا عاشقشم که!... تمومی هم نداره... اینجور بگمت: شیش ترابایت انیمه، فقط با کووالیتیِ ۱۰۸۰ دارم، دیگه خودتون تا تهشو برید... چهارصدتا شماره مانگا دارم... چون مانگابازم هستم. دیگه بگمتون... دو ترابایتم فیلمای یاکوزایی و سامورایی... شمشیری دارم هیولا... یعنی برگ ریزون.

ولی اصل قضیه که میگن سامی یاکوزا: سر اینه که داداش من تو کار دراگ و قرص هم هستم... راحت بگمت ساقی ام: فقط بگو چی می خوای: کانابیس ... ماری.. کُک ...از اینا بشمار بیا تا قارچُ ماش رومُ متادون ۴۰ و ترامادول ۱۰۰ و ۲۰۰ و ۲۲۵ خارجی... برو تا آبکی خونه ساز و پلمب و خلاصه پکیج کامله... الان من و‌ شیریکم دیگه داره میره تو دو سال که تو این فازیم: پا همه چیشم وایسادیم. حالا شایدم کسی باورش نشه ولی جفت مون تین ایجم هستیم: چی میگن؟ نوجوونیم؛ یعنی فیزیکمون میخوره ۱۸،۱۹ ساله مون باشه ها ولی راستشو بگم ۱۶ ساله مونه. ولی روح مادرم با اینکه خودمون خب تین ایجیم، ولی جنس دست هر کون نشور دهه نودی هم نمی دیم... مورد داشتم طرف بخدا سیزده سالش هم نبود یه طور می گفت جنس میخام انگار کس خوار شیشه بازای عالمه... گفتم برو شاش ات کف کرد بیا. ولله بخدا، فردا مامی جونش چکُ نزده، که جنسُ از کی گرفتی؟ فوری لفظ میاد سامی یاکوزا. ما هم که تابلو برق هم بدتریم.  بعدشم خودمون نئشه باز نیستیما؛ چرا، درینکی، گُلی چیزی بطلبه، می چاقیم با بچه ها ولی نئشه باز سفت که بخایم نکشیم خماری پس بدیم نیستیم. 

حالا تعریف از خود حکم گوه خوردنُ داره ولی از این حرومیا هم نیستیم همینطوری ..یرم به طاقی فی رو می برن بالا، به روح مادرم ساقی می شناسم ترامادول ۲۲۵ رو که من خیلی تیز بدم ۲۰۰ تومنه، این حرومی میده هر خشاب ۴۵۰ تومن، پسر ۴۵۰ تومن... خب ما ناموسا اینطوری ..سخری نمی ذاریم روقیمت جنس‌؛ چرا بفهمیم طرف پره می چلونیمش ولی به هر بدبختی قیمت تیز نمی دیم. حالا گفتمم دو سال ولی من خودم قبلا باشگاه میرفتم هم برا چند تا بچه ها آمپول و کپسول: از کراتین بگیر و پروتئین و حجم ساز و اینها می گرفتم، یعنی کاسبی خودمو داشتم، یعنی میخام بگم قبلش هم تو این فازا بودم. بعدم الکی ادا تنگارو در نمیارم که نه بابا تو اینکار پول و سودی نیست. نه، من الکی ناس نمیزنم، الان تو همین دو سال از همین کار یه موتور خشک انداختم زیر پام، یه پلی سیکسِ این باکس گرفتم، لباس و اینا هم کمتر از مارک نمی پوشم، خداییش داشته واسمون... حالا اگر پخش و پلا حرف میزنم دیگه شما خودتون یه جور جفت و جورش کنین، ولی اینکه گفتم - همین صحبت که خودم تو فاز نئشه بازی نیستم - مبنی بر این نیست که حال این مشتریامُ و نئشه بازا رو حالیم نیست: یعنی طرف تو این وضع همین یه ذره دراگ هم نزنه خب روزی ده بار پنیک میکنه؛ وضع خیلی دارکه: قشنگ سیزن یازده «ووکینگ دد» جلوش بوق میزنه: بخدا زامبی بازاره اصلا؛ وضعیت بگاییه: همه مغزا گاییده، حشرا زده بالا، قلبا به گاج رفته، رفاقتا سرش گِرد شده؛ وضع دارکِ دارکه! خب تو این زامبی بازار یارو اگه یه سیگار نچاقه بکشه، یه تِرا بالا نندازه، یه ذره نسازه، های بشه، خب یارو خودکشی می کنه! من خودم یه وقتا یعنی واقعا تراپی لازم میشم، یهو همه جا ذهنم دارک میشه، قشنگ می فهمم که یکی نگیردتم یه انتحاری زدم خودمو به گاج دادم رفته؛ یه دفعه پنیک شدم، باور کنین تا نیم ساعت اصلا مخم رفته بود به اینکه یه چوب بیسبال بردورم به اولین کسی که تو خیابون می بینم اَتَک بزنم با چوب کله شو له کنم، تو دیگه تا تهشو  بخون. الان یه تین ایجر این مملکتم، اصلا چرا باید تو مخ من بره که برم تو فاز فروش دراگ و ساقی بازی!

ولی این وضع بگایی رو هم مگه خود ماها یه حرکتی بزنیم بساط این زامبی ها و عن و گوها رو جمع ش کنیم؛ میگم ما منظورم تایپ سنی ماهاست: تین ایجرا. سر زن، زندگی، آزادی ام ماها رفتیم تو دل خطر: منِ ساقی هم رفتم اتفاقا. باور کنین اون جلو هم بودم با بچه ها، قشنگ تو شیکم اون نینجاهاشون بودیم: هموناشون که لباس لاک پشت نینجایی پوشیده بودن، یکیشون جاکش همچین با تیر پلاستیکی زد تو کمرم که جاش تا ده روز تیر میکشید! حروم زاده ها با وینچستر تیرپلاستیکی میزدن، بعد دیدن با بچه کوچولوها طرف نیستن، تیرجنگی هم اومد وسط. یعنی فکر کن چقدر باید عندِ لِشاشت و لاشی گری باشی که واسه این عن و گوها بیفتی به جون هموطنات. خلاصه اینا رو مگه ماها برینیم به هیکلشون بیرون شون کنیم، گند امثال بابا و مادرامون رو هم ما باید تهش جمع کنیم، حتی کاری که دهه شصتیا تخم نکردن بکنن هم پا ماست. والا بخدا: چون ما گوشمون دیگه کیپه واسه دروغای اینا: دیگه رای دادن و این کسشعرا سرش گِرده: همین حالاش ما حتی تو مدرسه هم - من خودم سال سوم راهنمایی ام الان - ما یه وقت معلمامون کسشعر تلاوت کنن سوال پیچش می کنیم قشنگ بهشون میگیم دری وری می گن.حالا شما نیگا کن: ما رو که کسی ازمون نپرسیده، خودمونم که پدر و مادرمونو انتخاب نکردیم که، یعنی کسی ازمون نپرسیده: کجا می خای بدنیا بیای، بابا و مامانت میخای کی باشه، شترررق ول شدیم وسط این مملکت و یه مشت زامبی، خب خیلی زور داره که تازه غیر از این زامبی ها و کسشعرا و حرفای زورشون، تازه می بینی بابا ننه هامونم شدن یه پا حکومت:هی اون کارو بکن، اینکارو بکن... بگو آخه دیگه ادا تنگارو چرا درمیارین، شما که خودتون کون تون گوهیه همین سیستم تخمی رو عَن قُلاب کردین اوردین دیگه وابدین بابا! خب همیناست نسل ما رو به فاک داده دیگه. دیگه چی بگم کف کردم...