سپیده ی قُلی آن (قلیان) زادهٔ ۱۳۷۴: فعال مدنی و زندانی سیاسی ایرانی اهل اهواز است. به گزارش خبرگزاری هرانا ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، نخستین بار در شامگاه جمعه ششم اسفند ماه ۱۳۹۵ سپیده قلیان که در آن زمان دانشجوی سال چهارم رشته دامپزشکی بود، در منزل پدریاش بازداشت شده و به مکان نامعلومی برده میشود. این خبرگزاری دلیل بازداشت او را به نقل از یک منبع نزدیک به خانوادهاش «فعالیت در اینستاگرام» و «فعالیت مدنی» ذکر کرده است. در تاریخ ۲۷ آبان ۱۳۹۷ در جریان اعتراضات کارگری ۱۳۹۷ خوزستان سپیده قلیان به همراه شماری از کارگران معترض بازداشت میشود. او به همراه نمایندگان شرکت نیشکر هفتتپه، ابتدا به بازداشتگاهی در شهر شوش (شهر وقوع اعتراضات کارگران هفتتپه) منتقل شده و سپس توسط مأموران امنیتی به اهواز منتقل میشود. بر اساس برخی گزارشها به نقل از بستگان نزدیک قلیان، آنها ادعا کردند که سپیده در هنگام بازجویی مورد ضرب و شتم مأموران قرار گرفت. یکی از اتهامات او «اخلال در نظم عمومی» عنوان شدهاست. در تاریخ ۲۷ آذر ۱۳۹۷ منابع خبری از آزادی سپیده قلیان خبر دادند. این آزادی پس از یک ماه بازداشت او و بهواسطه گروی وثیقه ۵۰۰ میلیون تومانی صورت گرفت.
سپیده قلیان روز یکشنبه ۳۰ دی ۱۳۹۷ یک روز پس از پخش فیلم اقرار تلویزیونیاش از صدا و سیما، به همراه برادرش «مهدی قلیان» بازداشت شد. مأموران امنیتی به قصدِ بازداشت سپیده قلیان وارد منزل پدری او شده بودند که با مقاومت برادرش مواجه میشوند. به گزارش رسانه بیبیسی فارسی، «مأموران امنیتی با ضرب و شتم و بدون ارائه حکم وی را به همراه خانم قلیان بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل کردند.» پدر سپیده قلیان در گفتگو با مسیح علینژاد گفت: «ساعت ۷صبح ۱۲ مأمور مرد و دو مأمور زن با خشونت ریختند خانه، دندانهای پسرم را شکستند من و همسرم را کتک زدند گفتند دخترت را هم میکشیم. خواهش میکنم نگذارید بچههای ما را بکشند». در تاریخ ۳ بهمن ۱۳۹۷ رسانه بیبیسی فارسی از «تحت فشار بودن و تهدید شدن» خانوادهٔ سپیده قلیان از سوی نهادهای امنیتی٬ به دلیل مصاحبه هایی که درباره فرزندانشان انجام دادهاند خبر داد
درخواست سپیده قلیان برای برگزاری دادگاه علنی
سپیده قلیان، فعال اجتماعی پیش از بازداشت مجددش ویدئویی از خود ضبط کرده و همزمان نامهای نوشته است. در بخشی از این نامه و ویدئو که به طور اختصاصی دراختیار بیبیسی قرار گرفته است، خانم قلیان مجددا به مساله شکنجه در دوران بازداشتش پرداخته و از دادستان میخواهد که جلسه دادگاه او علنی و با حضور رسانهها برگزار شود
تهدید سپیده قلیان و سایر فعالان کارگری به خودداری از اطلاعرسانی
بنا به گزارش خبرنامه کمپین حقوق بشر در ایران در تاریخ چهار شنبه ۱ خرداد ۱۳۹۸: یک منبع آگاه به وضعیت هفت فعال کارگری و کارگر که در جریان اعتراضات کارگران نیشکر هفتتپه بازداشت شدند به کمپین حقوق بشر در ایران گفت آخرین دفاعیات آنها اخذ شده و پرونده همگی انها به شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی صلواتی برای تعیین وقت فرستاده شده است. این فعالان کارگری عبارتند از سپیده قلیان، اسماعیل بخشی، علی نجاتی، امیر امیرقلی، عسل محمدی، ساناز الهیاری و امیرحسین محمدی فرد. همگی آنها بین تاریخهای ۲۲ تا ۲۸ اردیبهشت ۹۸ به شعبه هفتم بازپرسی زندان اوین برای اخذ آخرین دفاعیات فراخوانده شدند. به گفته این منبع آنها در جلسه دفاع آخر خود با اتهام جدیدی مواجه شدند که تاکنون هرگز در بازجوییها به آن اشاره نشده بوده است: "بازپرس شاهمحمدی همه آنها را به اتهام جدید ارتباط با گروهها و احزاب معاند نظام متهم کرده است. در مقابل اعتراض آنها که اسمی از این اتهام در بازجوییهای انها برده نشده، گفته ما مستندات کافی برای این اتهام داریم و در دادگاه متوجه خواهید شد". اما هیچ توضیح دیگری نداده است
سروده هایی برای سپیده
(زبان حال سپیده قلیان)
هر شلاقی که فرود میآید دو صدا دارد
یک صدا را شلاقزن میشنود/ صدای دیگر را شلاق شده
ما صدای دوم شلاق هستیم
کدام صدا قویتر است؟/ نرون و جلادی که شلاق می زند صدای اول را میشنود
صدای دوم را ما میشنویم
عرقش را شلاقزن پاک میکند/ ما نیز عرق مان را پاک میکنیم
شلاق بعدی را که میزند میگوییم/ محکمتر از این هم میتوانید بزنید آقا
ما شما را محکمتر زدهایم
در فاصلهی دو شلاق یک سوال مطرح میشود
چه بکنیم که پیش از خشک شدن چاه های نفت/ شما از اینجا بروید
شلاق را محکمتر از این هم میتوانید بزنید آقا/ ما شمارا محکمتر زدهایم: رضا براهنی
*
رضا مقصدی سراینده ی ارجمند و نویسنده ی خردمند در سروده ی "بانوی سر بلند" نیز احتمالا به سپیده ی قُلی آن (سپیده قلیان) اشاره دارد: یک شعر ِعاشقانه به رنگ ِ سپیده بود
وقتی که دست های سپیدت زمانه را/ معنای تازه داد
آیینه ها ز دور ترین جای این جهان/ هریک به میهمانی ِ دست تو آمدند
تا عطر ِ شادمانه ی آن جان ِ تشنه را / برباغ ِ ما دوباره ببارانند
آیینه ها زدور ترین جای ِ این جهان/ هریک به میهمانی ِ دست تو آمدند
بانوی سربلند ! بانوی درد وُ "بند" !/ در روبروی تیره ترین روزگار ِ تلخ
دست تو از تبار ِ زُلال ِ سپیده هاست.
بگذار از برابرت ، سرمست بگذریم./ زیباست. آواز ِ دست های تو زیباست
تهیه و تدوین
دکتر منوچهر سعادت نوری
*
منابع و مآخذ
*
==================
نظرات