شیرین عبادی

پرونده‌ی یکی دیگر از جنایتکاران علیه بشریت در جمهوری اسلامی روز گذشته، بار دیگر بدون محاکمه در دادگاه و پاسخگویی بابت جنایت‌ها بسته شد. ابراهیم رییسی، رییس جمهور برآمده از انتخاباتی نمایشی، با مرگش اگرچه از محاکمه‌ی عادلانه جست، اما خوشحالی فراوانی را برای مردم به وجود آورد! تحلیل دقیق آنچه امروز در فضای واقعی و مجازی ایران اتفاق می‌افتد، وظیفه‌ جامعه‌شناسان و پژوهشگران است؛ جامعه بین‌الملل نیز باید بداند مردمی که با مرگ یک رییس جمهور این گونه به طبل شادانه می‌کوبند، با سقوط نظام چگونه دست به جشن و سرور خواهند زد!

ابراهیم رییسی که در سن ۶۰ سالگی هم از تکلم، انشا و املای درست چند جمله ناتوان بود، در ۱۸ سالگی به بر مسند قضاوت نشست. جنایات او در دهه شصت و نقش او در هیئت مرگ در تابستان ۶۷ هرگز فراموش نخواهد شد. از روز گذشته واکنش‌های بسیاری از خانواده‌های دادخواه را رابطه به مرگ این جنایت‌کار دیدم؛ از مادران خاوران تا خانواده‌های پروازاوکراینی، تا دادخواهان آبان ۹۸ و جنبش زن زندگی آزادی؛ ترکیبی از افسوس و خوشحالی، آرامش و خشم، و عین حال امیدواری دوباره به تحقق عدالت.

فارغ از تحلیل‌های کلی درباره چگونگی این سانحه، آن چه برای ما روشن است سرنوشت مشترک تمام ناقضان حقوق بشر در سراسر دنیاست. نام ابراهیم رییسی پیش از انتصاب به مقام ریاست جمهوری، با جنایت در دهه شصت گره خورده بود، او بار دیگر به صحنه آمد تا به عنوان یکی از عاملان و آمران جنایت در جریان جنبش زن زندگی آزادی شناخته شود.

در کنار تمام خانواده‌های دادخواهی هستم که با هر اتفاقی، بی‌شک زخم‌هایشان سر باز می‌کند، در کنار خانواده‌های ناپدید شدگان قهری هستم و به ویژه دستان مادر سعید زینالی را می‌فشارم؛ به همه شما می‌گویم راه شما و آرمان ارزشمند شما ادامه دارد در حالی که جنایت‌کاران، یکی بعد از دیگری در میان شادی مردم از صحنه‌ی روزگار حذف می‌شوند.

به امید تحقق عدالت و دادخواهی