رسانه ها کارگاه دروغ پراکنی!

آذر ماجدی

در چند سال اخیر، بویژه طی سال گذشته، میزان دروغ و سانسور در رسانه های بستر اصلی حیرت انگیز و باور نکردنی شده است. رسانه ها در غرب بغیر از تعدادی دولتی، بقیه متعلق به میلیاردر ها و شرکت های بزرگ اند. روایتی که به جامعه تحویل داده می شود روایتی است که هیات حاکمه بر آن توافق کرده است. طی بیش از یک سال نسل کشی و پاکسازی ملی اسرائیل در فلسطین، اخبار مربوط به جنایات اسرائیل کاملا سانسور شده است؛ اسرائیل بعنوان قربانی و حماس جنایتکار و تروریست تصویر شده است؛ تمام جنایات اسرائیل تحت عنوان "حق دفاع از خود" و مقابله با"آنتی سمیتیسم" پاکشویی و توجیه شده است. تبلیغات ضد مسلمان، ضد عرب، ضد پناهنده و مهاجر (که هدفش عمدتا مهاجرین از خاورمیانه و آفریقاست) وسیعا گسترش یافته است. میزان دروغ و تبلیغاتی که این رسانه ها تحویل مردم می دهند باور نکردنی است. فاشیسم سریعتر از آنچه تصور می شود در حال عروج است.

سی ان ان و تبلیغات جنگی 

حدود سه هفته پیش سی ان ان مقاله ای منتشر کرد که نقد و اعتراض بسیاری را برانگیخت. "او از غزه خارج شد ولی غزه هیچگاه از درون او خارج نشد: سربازان اسرائیلی از جنگ باز می گردند و با تروما و خودکشی دست و پنجه نرم می کنند" تیتر این مقاله است.

یک هفته پس از سالگرد یک نسل کشی تاریخی در فلسطین و بدست اسرائیل و با همکاری و حمایت کامل و همه جانبه آمریکا و غرب، سی ان ان برای اولین بار به جنایات جنگی و قصابی های اسرائیل اشاره می کند؛ اما نه از دید قربانی، نه از دید زن و مرد و کودک فلسطینی، نه از زاویۀ جنایت جنگی، قصابی و نسل کشی، بلکه از زاویۀ تاثیرات منفی این نسل کشی و جنایت بر سربازان اسرائیلی! حتی زمانی که سربازان اسرائیلی با بولدوزر از روی اجساد جان داده و نیمه جان کودک و سالمند فلسطینی عبور می کنند تا جنایات را زیر خاک کنند، باز این اسرائیلی ها هستند که "قربانی" اند. دلسوزی و سمپاتی باید نثار سربازان اسرائیلی گردد. هدف این رپرتاژ تغییر تصویر ارتش اسرائیل در جهان است: تبدیل تصویر جنایتکار جنگی به قوم مظلومین.  شرم ندارند. وقاحت مرز نمی شناسد.

این حق بجانبی امپریالیستی که در لباس نژاد و مذهب پوشیده می شود، پدیده جدیدی نیست، فقط ابعاد و عمق آن گسترش یافته است. تنها راهی که مردم آمریکا از جنایات آمریکا در افغانستان، عراق، لیبی و سوریه در 23 سال اخیر مطلع شده اند، از طریق طرح تروما و پی دی اس تی سربازان آمریکایی در جنگ بوده است. (فیلم های هالیوود اوج این شیوه برخورد است.) دلسوزی برای سرباز آمریکایی ای که مجبور شده است اینهمه جنایت کند! این روایت وارونه از جنگ و کشتار و قصابی و نسل کشی تازگی ندارد ولی ابعاد جنایت و نسل کشی اسرائیل در یک سال اخیر و از آنسوی دروغ های شاخدار رسانه های بستر اصلی این مساله مزمن را بشکل بحرانی بروز داده است.*

تروما و پی تی اس دی یک اختلال روانی جدی است. اکثر سربازان از جنگ برگشته از این عارضه رنح می برند. بسیاری خودکشی می کنند؛ معتاد می شوند. همین پدیده خود بیانگر جنایات دولت های سرکوبگر و قلدر است. اما کاری که سی ان ان در اینجا انجام می دهد، تلاش برای وارونه جلوه دادن حقیقت است. سربازان اسرائیلی دست به جنایت جنگی زده اند؛ اما مقصر حماس است که اسرائیل را مجبور به نسل کشی کرده است.

توضیح زیادی لازم نیست. خود متن از هر افشاگری عیان تر است.

ترجمه بخشی از متن:

"سربازان اسرائیلی که در این منطقه می‌جنگیدند به سی‌ان‌ان گفتند که شاهد خوف و وحشتی بوده‌اند که جهان خارج هرگز واقعاً نمی‌تواند درک کند. گزارشات آنها نگاهی نادر به خشونتی است که منتقدان آن را «جنگ همیشگی» بنیامین نتانیاهو...می خوانند و صدمات نامشهودی که بر سربازان شرکت‌کننده وارد می‌کند.

برای بسیاری از سربازان، جنگ غزه نبردی برای بقای اسرائیل است و باید به هر وسیله ای پیروز شود. اما این نبرد تلفات روانی نیز دارد که به دلیل بدنامی، تا حد زیادی از دیدگان پنهان مانده است. مصاحبه با سربازان اسرائیلی، یک پزشک و خانواده میزراحی، سرباز ذخیره ای که جان خود را از دست داد، دریچه ای است به بار روانی ای که جنگ بر جامعه اسرائیل تحمیل می کند..

گای زاکن، دوست میزراحی و کمک راننده بولدوزر، تصویر ملموس تری از تجربۀ آنها در غزه ارائه کرد. زاکن به سی ان ان گفت: «ما چیزهای بسیار، بسیار، بسیار سختی دیدیم. چیزهایی که پذیرفتن آنها دشوار است."

این سرباز سابق به طور علنی در مورد آسیب های روانی که سربازان اسرائیلی در غزه متحمل می شوند، صحبت کرده است. زاکن در شهادتی در کنست، پارلمان اسرائیل، در ماه ژوئن گفت که در بسیاری از مواقع، سربازان مجبور بودند "از روی صدها نفر از تروریست‌ها مرده یا زنده عبور کنند."

زاکن می‌گوید که دیگر نمی‌تواند گوشت بخورد، زیرا او را به یاد صحنه‌های وحشتناکی می‌اندازد که از بولدوزر خود در غزه دیده بود، و شب‌ها به سختی می‌خوابد، صدای انفجار در سرش می‌پیچد.

او با اشاره به اجساد به عنوان «گوشت» به سی‌ان‌ان گفت: «وقتی در بیرون گوشت زیاد و خون می‌بینید... هم مال ما و هم مال آنها (حماس)، وقتی غذا می‌خورید واقعاً روی شما تأثیر می‌گذارد......"

او با اشاره به توانایی جنگجویان حماس برای ترکیب با غیرنظامیان گفت: «بنابراین، چیزی به نام شهروندان وجود ندارد. این تروریسم است."

(توجه کنید! این تقصیر حماس است که ارتش اسرائیل دست به این جنایات غیر قابل تصور می زند. حماس باید برای این جنایات اسرائیل و ناراحتی روانی سربازان اسرائیلی محکوم شود!)

برگمن(یک متخصص علوم سیاسی) به سی ان ان گفت که رانندگان بولدوزر از جمله کسانی هستند که مستقیماً در معرض خشونت جنگ قرار دارند. «آنچه می بینند افراد مرده است و آنها را (همراه) با آوار پاک می کنند. "آنها (راننده های بولدوزر) از روی آنها (اجساد انسان های قتل عام شده) عبور می کنند."

دموکراسی حتی در بهترین حالت نه آزادی، بلکه توهم به آزادی است. اما در سال های اخیر تعمیق بحران، رشد فقر و جنگ و ویرانی همین دموکراسی را نیز کاملا معلول و عقیم کرده است. رسانه های بستر اصلی کاملا سانسور می شوند و رسما دروغ و تبلیغات تحویل مردم می دهند. سانسور بر مدیای اجتماعی هم شدید تر شده است.

آنچه بر پرده تلویزیون ها و بلندگوهای رادیویی می گذرد یک دروغ بزرگ است. واقعیات را معکوس و وارونه بیان می کند. روایت های دروغین برای آشفته کردن جامعه، ایجاد ترس و اضطراب و در نتیجه نفرت و تخاصم. اینها بوی فاشیسم می دهد. کما اینکه شاهدیم احزاب اولترا راست و فاشیستی بسیار قوی شده اند؛ احزاب راست افراطی در بسیاری کشورهای اروپا در قدرت اند. فاشیسم سریعا در حال عروج است. وقایع آمستردام بر این نگرانی مهر تائید می کوبد. حفظ هشیاری و سازمانیابی برای عقب راندن این مج ویرانگر باید در دستور تمام نیروهای چپ و سوسیالیست، پیشرو و آزادیخواه قرار گیرد.

*رویداد های چند روز گذشته در آمستردام و انعکاس آن در رسانه های غربی دروغ و تبلیغات را به یک سطح کاملا جدیدی می برد. در نوشته ای دیگر به آن پرداخته خواهد شد.