۳۵ سال آزگار است که باورمندان به دین بومی ایرانی بهائی که جز خوش نامی برای ایران و ایرانی در اقصی نقاط جهان جرمی مرتکب نشده مورد ظلم مضاعف حضرات در ایران قرار میگیرند.
سلب حق تحصیل تنها یکی از سیاستهای سامان داده شدۀ فاشیست ها علیه ایرانیان بهائی میباشد.
در شرایطی که بهائیان زنده و مرده مورد تعرض دائم هستند، شیرزن پاک نهاد بهائی، بانو پریدخت انوری، نامۀ سرگشاده ای به یکی از بهائی ستیز ترین ها نوشته اند.
متن کامل نامه که توسط هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران منتشر شده را در زیر بخوانید تا بیشتر با روش و ابعاد فاجعه پاکسازی دینی علیه این ایرانیان پاک نهاد آشنا شوید:
ریاست محترم ستاد حقوق بشر قوه قضائیه
جناب لاریجانی به عنوان یک مادر ایرانی از شما به عنوان ریاست ستاد حقوق بشر گلهای دارم که ذیلا مطرح مینمایم:
اینجانب پریدخت انوری ۷۲ ساله دارای چهار فرزند بین سنین ۴۰ تا ۵۰ سال میباشم که همگی استعداد، هوش، علاقه و پشتکار لازم برای ورود به دانشگاه را داشتند که متاسفانه به علت انقلاب فرهنگی سال ۱۳۵۸ یا از ورود به دانشگاه محروم شدند و یا آنکه در حین تحصیل اخراج شدند. بعد از چندین سال پیگیری و دادخواهی و امید و انتظار برای اجرای عدالت اسلامی توسط مسئولین وقت و نگرفتن هیچ جوابی در این باره، نهایتآ هر کدام بدنبال زندگی مشترک رفته ازدواج کرده و تشکیل خانواده دادند و دارای فرزندانی شدند.
فرزندانشان نیز به امید ورود به دانشگاه در دهه ۸۰ تلاش فراوان نموده، هر کدام به نوعی از تحصیلات عالیه ممنوع گردیدند یعنی یا پس از قبولی با رتبه عالی در دانشگاه به فاصله کوتاهی اخراج شدند و یا آنکه در مرحله انتخاب رشته، برای آنها اعلان نقص پرونده شد و به این صورت محروم شدند.
نکته جالب آنکه از ۱۰ نوه بنده ۷ نفری که به سن دانشگاه رسیدهاند، عینا به سرنوشت والدینشان گرفتار شدند و نیز قابل ذکر آنکه عروسها و دامادهایم نیز در مورد ادامه تحصیل، همین سرنوشت را داشتهاند یکی پزشک بود که اخراج شد و دیگری مهندس و دیگری در موقع کنکور ممنوع شد…
شاید بعد از خواندن این مطالب این سئوال مطرح شود که چرا دو نسل از یک خانواده، با وجود سعی و تلاش و استعداد و احراز شرایط علمی از تحصیلات آکادمیک دانشگاهی که حق مسلم آنها بوده، محروم شدهاند؟! پاسخ همان است که شما در مصاحبه خود در تاریخ ۱۸/۱/۹۳ با خبر گزاری ایلنا و همچنین شبکه ۲ سیمای جمهوری اسلامی ایران آن را انکار نمودید چنانچه اعلان داشتید که در نظام جمهوری اسلامی ایران، هیچکس به علت بهائی بودن از ورود و یا تحصیل در دانشگاه محروم نگردیده و نمیگردد در حالیکه تنها و تنها علت محرومیت عزیزانم از تحصیلات دانشگاهی، بهائی بودن است و لاغیر و خداوند بر این امر شاهد است.
البته این ادعای شما در طی این ۳۵ سال بارها و بارها توسط مسئولین نظام تکرار گردیده است اما دریغ از انصاف و عدالت در این باره.
در پایان عرض میکنم که به عنوان یک مادر که ۱۶ نفر از اعضای خانوادهاش از یک حق طبیعی و مدنی محروم گردیدهاند وظیفه خود دانستم تا ندای اعتراض و دادخواهیم را به گوش مجریان قانون و عدالت برسانم تا در پیشگاه خداوند متعال ونیز وجدان خود شرمنده نباشم.
اسامی فرزندان و نوههایم که از دستیابی به آینده درخشان تحصیلی ممنوع شدهاند را مینویسم و حاضرم که برای اثبات مدعای خود تا پای جان بایستم.
فرزندان: فرح باغی: دانشجوی اخراجی رشته تغذیه در سال ۱۳۶۱
فریبرز باغی: اخراج سال چهارم دبیرستان وممنوعیت ورود به دانشگاه
رستم باغی و رؤیا باغی: ممنوعیت ورود به دانشگاه
نوهها: شایان مقیمی قبولی کنکور در رشته پزشکی با رتبه ۱۰۸ ورودی سال ۸۵ و اخراج در ترم دوم
ادیب مقیمی: قبولی در کنکور سال ۹۳ با رتبه ۵۰۰ و اعلان نقص پرونده برای وی بعد از انتخاب رشته
سپهر قدرت: قبولی دانشگاه باهنر کرمان رشته کارشناسی کشاورزی سال ۱۳۸۷ و اخراج بعد از دو ترم
روح الله قدرت: قبولی در دانشکده پزشکی رفسنجان ۱۳۸۹ و اخراج پس از یک روز تحصیل!
لوا باغی: قبولی در رشته کارشناسی عمران دانشگاه باهنر کرمان سال ۱۳۸۵ و اخراج پس از ۶ ترم تحصیل
فرهود باغی: قبولی در کنکور سال ۹۲ و اعلان نقص پرونده پس از انتخاب رشته
نعیم باغی: دانشجوی قبولی رشته نساجی دانشگاه اصفهان ۱۳۸۹ و اخراج پس از یک ترم
دامادها و عروسها یم: هوشنگ مقیمی فارغ التحصیل طب صنعتی سال ۶۱ ۱۳ و عدم صدور پروانه پزشکی برای وی
وحید قدرت: دانشجوی اخراجی مهندسی عمران در ترم آخر تحصیل، سال ۱۳۶۱
میترا بندی و ناطقه نعیمی شرکت در کنکور سال ۱۳۸۴ بعد از ۲۷ سال ممنوعیت بهائیان از شرکت در کنکور و درج دین اسلام در کارت انتخاب رشته برای دانشجو و بالطبع ممنوعیت از ورود
امضاء: پریدخت انوری
سکوت علانت رضاست؛ سکوت در برابر جنایت پاکسازی دینی شایسته ایران و ایرانی نمیباشد.
دور نیست، رهایی اصلاً دور نیست.
"تنها حقیقت است که رهایی میبخشد"
تبریک
قلب هر انسان آزادیخواهی از ستمی که بر هموطنان بهائی ما میرود آزرده است. دیری نخواهد پایید که این قوم شریف با استقرار حکومت خودمختار خویش در خاستگاه کهن و مقدّس حیفا، پوزه خونآلود صهیونیستهای وحشی و یهودآزار را به خاک خواهد مالید....بیدار شو، بیت العدل اعظم........بیدار شو...
Bishop_of_Bling
حرفی نیست....بهاییان بسوی فلسطین و اسراییل (هرچند که بهاییت یک دین ایرانی ست)....تکلیف مسلمانان شریف از چه قرار است؟ آنها لابد به عربستان که کوچ داده میشوند....و از همه مهمتر تکلیف پرخاشگران و تلخ نویسانی مانند شما...از چه قرار خواهد بود؟
پرخاشگران و تلخ نویسان عقده ای هم تشریف ببرند در مدینه منوره سوسیالیستی یعنی پیونگ یانگ و یا کرملین زیر سایه کومراد ولادیمیر!