نام او را بعنوان یکی از عوامل ساواک در اینجا و آنجا خوانده بودم و برای اوّلین بار وقتی جهانشاه جاوید دو سال پیش با او در کلمبیا مصاحبه کرد چهرۀ او را دیدم.

از قرار آلت فعل ساواک بوده و بقول خودش پس از چهل سال سکوت زبان گشوده تا "حقایق" را بگوید و کتابی هم در اینباره بتازگی منتشر کرده یا خواهد کرد.

پس از پخش "راز گل سرخ" توسط بخش فارسی صدای آمریکا،  همانطور که در آنزمان علی جوانمردی مجری و خبرنگار  مجرب آن گزارش  قول داده بود، دیروز و پریروز سه قسمت( اینجا و اینجا)  پخش نشده از "راز گل سرخ"  در اینترنت منتشر شد. یکی از آنها "مصاحبه" با فطانت است.

اگر چه "مصاحبه" بیشتر حالت سخنرانی فطانت را داشت و اکثر سوالات مشخص  جوانمردی بی پاسخ ماندند، آنچه مرا غافلگیر کرد این گفتۀ فطانت در انتهای "مصاحبه" بود:

"اگر من هزار سال، اگه من هزار بار دیگه بدنیا بیام، هزار بار در اون شرایط قرار بگیرم، هزار بار همون کاری رو میکردم که کردم. اصلاً آقا من از چیزی که گذشت پشیمون نیستم."

سئوال:

آیا ایندست حق به جانب گرفتن، حاشیه روی، کتمان و تغییر حقایق، عین همانکاری که پرویز ثابتی مدیر پیشین امنیت داخلی سازمان اطلاعات و امنیت کشور در مصاحبه با صدای آمریکا کرد، راه به دهی میبرد، بدرد کسی میخورد و فرصت سوزی نیست؟

آیا بهتر نمیبود اگر فطانت از شرایطی که مجبور به تن دادن به همکاری با ساواک علیه "دوستانش" شده بود میگفت؟

 

 

دور نیست، رهایی اصلاً دور نیست.

"تنها حقیقت است که رهایی میبخشد"

 

تبریک

 

)