وقتیکه عباس کیارستمی پس از دریافت جایزه نخل طلا (Palme d'Or)  به ایران بازگشت، در فرودگاه تهران مأموران به او هشدار میدهند که از در پشتی فرودگاه خارج شود چون مردم (نام مستعار همدستان خودشان) برای کتک زدن او در بیرون تجمع کرده اند.

کیارستمی گفت:

"وقتی نخل طلا گرفتم کسی به من تبریک نگفت. حتی زمانی که وارد فرودگاه شدم، پاسپورتم را که مهر کردند گفتند از در پشتی برو، عده‌ای جمع شده‌اند و قصد دارند کتکت بزنند."

یادمان باشد اکنون که فاشیست های اسلامیست "اصلاح طلب" و غیره ادا اطوار دوست داشتن کیارستمی را در می آورند، همان وحوشی هستند که هم دنبال کتک زدن او بودند و هم اجازه نمایش فیلمهای او را در کشور خودش نمیدادند.

ناصر صفاریان؛ فیلم‌ساز، منتقد سینما، و روزنامه‌نگار:

"کم‌تر از بیست‌وچهار ساعت از درگذشت فیلم‌ساز بزرگ سینمای ایران گذشته که خبر می‌رسد سیمای جمهوری اسلامی، امروز و فردا، پنج فیلم از کیارستمی و درباره کیارستمی پخش می‌کند: طعم گیلاس، خانه دوست کجاست، دندان درد، سفر (علی‌رضا رییسیان) و افتتاحیه کلوزآپ (نانی مورتی).

اولین مواجهه، یادآوریِ این مثال مشهور است: «سرخ‌پوست خوب، سرخ‌پوست مرده است». ولی ماجرا تلخ‌تر است و بیش‌تر آدم را یاد فیلم «ستارخان» علی حاتمی می‌اندازد. در جایی از فیلم، وقتی مراسم تشییع پیکر ستارخان در جریان است، چنین می‌شنویم: «او امروز بر دوش همان کسانی‌ست که دیروز پایش را قلم می‌کردند.»... و چه تلخ است این حکایت مکرر در مکررِ این ملک."

به عبارت دیگر مُرده خوری کیارستمی شروع شده، باشد که روزی رسد در ایران رها گشته از نکبت فاشیسم دینی، فرهنگ قدردانی در طول حیات بر پس از مرگ چیره گردد.

 

دور نیست، رهایی اصلاً دور نیست.

"تنها حقیقت است که رهایی میبخشد"

 

تبریک

پ.ن. به اینجا هم سرکی بکشید.