نیک آهنگ کوثر، سردبیر سایت خودنویس، بمناسبت بیست و پنجمین سالگرد مرگ خمینی در یادداشت سردبیری از جمله نوشته:
" تکلیف آدم واقعا با جناح راست حکومت ایران معلوم است؛ به حقوق بشر اعتقادی ندارند و نظام را بینیاز از اصلاحات میدانند. از اصلاحطلبان کمتر دروغ میگویند، و نظام را لعابی زیبا نمیپوشانند تا ذات فاسدش عیان نشود.
اما جناحی که خود را پیرو خط امام میداند و مینامد، هنوز جنایتهای دهه ۶۰ را انکار میکند و «روشنفکر»ش هم حداکثر سعی میکند اعدامها را با مقایسه با عملیات گروههای سیاسی مسلح در سالهای ۶۰، توجیه کند و از اهمیت جنایت خمینی و یارانش بکاهد.
به نظر من، هر کسی که یک جنایتکار، الگویش باشد و به او اقتدا کند، توجیهگر جنایت است و به اندازهای گناهکار و شریک. اندازه را عملش تعیین میکند، اما سکوت و جور دیگر جلوه دادن جنایتها، گناهی نابخشودنی است."
سئوال از نازنیان استقرار داده شده در خارج، ماشاءالله روشنفکران، چپولان کاپوچینو نوش و دیگر شیفته جات "اصلاح" فاشیسم:
آیا میشود مدافع آزادی، حقوق بشر و دموکراسی بود، آنچنان که شماها ادعا میکنید، و در عین حال هوادار شخصی مانند خاتمی یا میرحسین موسوی خامنه بود که در دوران دولت او در دهه ۶۰ جنایات علیه بشریت صورت گرفته و با اینهمه خواهان بازگشت به "دوران طلایی امام (خمینی)" است؟
آیا میشود بنام "صلح جویی" مدافع تداوم فاجعه، جانیان و جانی دوستان بود؟
وجدان کیلویی چند؟
دور نیست، رهایی اصلاً دور نیست.
"تنها حقیقت است که رهایی میبخشد"
تبریک
نظرات