امروز سالروز مرگ خمینی است. فاجعۀ ده سال سلطنت مطلقه خمینی که در بیست و پنجسال گذشته توسط جانشین غیر منتخب، مادام العمر و قدر قدرت او ادامه یافته انکار ناپذیر میباشد.
بارها در باره سرسپردگی آل احمد و همسر ماشاءالله تحصیلکردۀ سانفرانسیسکو او به خمینی مطالبی تقدیم شده. برای نمونه در اینجا و اینجا.
"آل احمد با آیتاله خمینی پیوندی داشت. وقتی آیتاله خمینی در سال ۴۲ از زندان آزاد شد و به قم برگشت، من خودم هم یکی از کسانی بودم که به دیدار ایشان رفتم. بعدها شنیدم که مرحوم آل احمد و خانمشون، سیمین دانشور هم خصوصی به دیدار آیتاله خمینی رفته و با او بیعت کرده بودند. حتی تشت آبی نهاده بودند، آیتاله خمینی دست خود را در آن تشت گذاشته بود و سیمین دانشور هم دست خود را در تشت گذاشته و با آیتاله خمینی بیعت کرده بود. وقتی آل احمد از قم برگشته بود، حقیقتا خود را متعهد به تایید حرکت آقای خمینی میدانست"
بالا از حرفهای اخیر حاج فرج دباغ عبدالکریم سروش شده در تورنتو است(ویدیو ضمیمه).
حاج فرج که روزگاری کمیسار فرهنگی خمینی بود و مسئول "پاکسازی" دانشگاه ها و "عطر و بو" افشانی در آن اماکن، حالا که عطر و بوی مربوطه حسابی در آمده و جانها را به لب رسانده به غرب هجرت کرده. در سخنرانی اخیرش حرفهایی هم درباره فردید فاشیست و شارلاتان علی شریعتی زده.
دفاع از فردید باشد برای یکی از نزدیکان سروش که هم از نزدیکان و همدستان حلبی، رهبر انجمن ضد بهایی حجتیه بوده و هم از نزدیکان فردید فاشیست و صد البته اکنون در آمریکا و مشغول روشنفکر بازی، پاکنویسی کارنامه و تحریف تاریخ.
قربان صدقه رفتن از شارلاتان علی شریعتی هم باشد برای حاجی ممد ضد آمریکایی ساکن آمریکا که نان شرکت نفت ایران میخورد و با لابی فاشیست ها برای هسته ای شدن حضرات فعالیت میکند.
غرض از این چند سطر یاد آوری این حقیقت است که برای سلامت جامعه نباید شیفتۀ هیچکس و عقیده ای شده و از نقد علنی و پاسخگو بودن مستثنی دانست و الا میشود همین فاجعۀ اکنون ۳۵ سال ساری و جاری که میبینید و ماشاءالله روشنفکرانی که همواره با حرفهای قشنگ پیشرو در به بیراهه بردن جامعه هستند و چون به خلوت میروند آن کار دیگر میکنند.
دور نیست، رهایی اصلاً دور نیست.
"تنها حقیقت است که رهایی میبخشد"
تبریک
عکس بالا؛ سیمین دانشور ( راست) در کنار جلال ال احمد
اینکه میگویید "نباید شیفته هیچکس و عقیدهای شد" و فلان، با جانبداریهای چاپلوسانه خودتان از خانواده، کثیف، هرزه و تمامیتخواه پهلوی جور در نمیاید.......یک تکمضراب هم در مورد سیمین و جلال بزنم که این دوتا نمیدانم چهجوری با هم جفت شدند.......از هیچ لحاظ به هم نمیخوردند که جلال یک عمر او را "عیال" خطاب کرد...........داستان جلال و اون فاحشه فرانسوی را هم که حتما خودتان میدانید............