طرف این چند سطر آندسته نمیباشد که مُبلغ و لابیگر نظام فاشیست­های "اصلاح طلب" و غیرۀ ایرانی کُش و ایران  ویران کُن هستند. حرف از سرافرازی و انساندوستی زدن با این دسته یاسین در گوش حمار خواندن است.

طرف صحبت آن گروه هم نیست که ایرانیان را  عجین شده با ظلم میدانند و فکر میکنند ترک عادت برایشان موجب مرض میباشد.

با آنانی هم که وعده سر خرمن  آزادی ایران تنها و تنها  پس از مونتسکیو شدن تک تک ایرانیان میدهند هم کاری نیست.

و صد البته روی سخن با چپولان کاپوچینو نوش ضد امپریالیست ساکن کشورهای سرمایه داری نیست  که پس از فروپاشی قبلۀ آمالشان در چین و شوروی، یتیم شده و در تداوم جنگ خود با کاپیتالیسم از طریق دفاع از فاشیسم مذهبی، سخاوتمندانه  حاضرند تا آخرین ایرانی را قربانی کنند.

طرف صحبت آندسته از نازنینانی است که در جهان آزاد زندگی میکنند و میگویند درد ایران دارند، بیداد جاری و ساری و قانونمند شده بر ایرانیان را لمس میکنند و رنج میبرند.

شوربختانه در بین این گروه آخر، هستند آنانی که غالباً شیفتۀ "اصلاح" فاشیسم میباشند  و انگاری قر در کمرشان ذخیره شده، با بلند شدن صدای هر ساز جدید فاشیست­ها، میپرند وسط و حالا نرقص کی برقص.

نازنینان؛ ۳۵ سال آزگار است که اینان به ایران و ایرانی ظلم بی امان میکنند، قربون صدقه دست و پای بلوری اصلاح ناپذیر آنان رفتن و رقاصی برایشان دون شأن انسان آزاده است!

 

"تنها حقیقت است که رهایی میبخشد"

 

تبریک

 

عکس بالا؛ استقبال از فاشیست معبود جدید شده، حاج آقا محمد جواد ظریف که در عکس زیر مشغول ور رفتن با کراوات بسیجی­اش میباشد.

محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه ایران در همایش بسیجیان سازمان انرژی اتمی ایران