آخرین تلاش برای قسر در رفتن ایران، ایرانی و جهان از فاجعۀ حاکمیت فاشیسم دینی، بنا بر غالب روایات، توسط حزب خائن توده لو رفت و ناکام شد.
پایگاه هوایی شاهرخی در کبودرآهنگ همدان مرکز فرماندهی افسران آزاده بود.
با دستگیری گسترده در ۱۸ تیر ماه ۱۳۵۹ و بعداً قتل (اعدام) تعداد تا کنون نامعلومی آزادیخواه، کودتای نقاب که بعدها به نوژه معروف شد به تاریخ پر آب چشم مبارزات ایرانیان علیه انیرانیان اشغالگر پیوست.
خبرهای تأیید شدۀ دیروز مبنی بر استقرار بمب افکن های استراتژیک روسیه در پایگاه هوایی شاهرخی، اثبات بی مسمایی نام "حر" است که فاشیست های اسلامیست "اصلاح طلب" و غیرۀ ایرانی کُش و ایران ویران کُن پس از انقلاب بدعاقبت برای مدتی بر پایگاه شاهرخی گذاشتند.
بدینوسیله این پیروزی را به حزب خائن توده و چپولان مشتق از آن خسته نباشید گفته میشود.
دور نیست، رهایی اصلاً دور نیست.
"تنها حقیقت است که رهایی میبخشد"
تبریک
عکس بالا؛ پس از سرنگونی فاشیست های اسلامیست نام و عکسها آزادگان کودتای نقاب در کتابهای تاریخ ایران ثبت و از آنان به نیکی یاد خواهد شد.
آب در لانه مورچه ها. این لینک از سازمان اکثریت است که با پیمان نظامی ایران و روسیه در مورد استفاده از همدان برای حمل به سوریه مخالف است. باید دید واکنش انواع و اقسام تودهایها در مورد این بیانیه چیست. بیخود نیست حزب رویای وحدت با این فدائی رو به گور برد. حالا زالوهای در مرداب دفن شده مشغول ستیزند.
http://www.akhbar-rooz.com/news.jsp?essayId=75201
Jesus, am I the only one who understands logic here?!
Tudeh Party was for the revolution and against the Royalists. I (assume) they thought that was best for the country. Technically Khaen is someone who betrays his own principals and patria, in their minds they were saving their own country.
It is very funny how you distort things.
They were fighting in opposing camps. Khaen does not apply.
By the same distorted standards they could say that the members of Nojeh uprising were khaen. It is all ridiculous!!
Aside from the word "khaen" let's talk about principles, which I agree. Theirs own foundations of freedom and unity among the masses of people and working class was given up for fighting imperialism, hence alinging with the most repressive forces in Iran. I leave it up to individuals to use that word.
مهربان عزیز
بله شما از معدود کسانی هستید که اینجا سعی میکنه منطق درست خودش رو بکار ببره
در حال حاضر یک موج عظیم توده ستیزی در اینترنت راه افتاده که با شدت هر چه تمام تر داره دست میندازه به هر مدرک قدیمی پوچ و بیهوده که از اون یک پیرهن عثمان درست کنه ٔبر علیه حزب توده ایران
اینها همه نشان دهنده ترس و وحشت از سازمانگیری و قدرت گیری سریع حزب توده در حال حاضر هست
بحث کردن و امید نتیجه گیری با این جماعت خوابزده تو این سایت، فقط اسراف وقته عزیزم
این سایت بکلی مخروب شده :)
قدرت گیری سریع حزب توده هم پس از نابودی شوروی و تلاشی حزب به ۶ گروه فسقلی مثل رویای حزب کمونیست کارگری برای قدرت گیری در ایران است. فعلا که همشان سرو ته یه کرباسند.
ینها همه نشان دهنده ترس و وحشت از سازمانگیری و قدرت گیری سریع حزب توده در حال حاضر هست. Please stop whatever you are inhaling!
It's been 75 years of addictive inhalation. And it's soporific and puts them to sleep at night. Only if they knew how similar they are to other daydreamers...
اندک و نه زیاد، فقط اندک آشنایی سطحی با تاریخ روابط چهار صد سال گذشتۀ روسیه با ایران، خصوصاً پس از علم کردن حزب خائن توده توسط روسیه، چیز بدی نیست ها.
آنوقت میشود فهمید که دادن پایگاه به بمب افکن های استراتژیک روسیه در خاک ایران و آنهم پایگاه شاهرخی که در بلاگ به آن اشاره شده، چه ننگ و خیانتی به ایران و ایرانی است.
Ifyou are trying to talk about the Russian base, then why muddy things with nojeh and so on and so forth.
What is wrong with us?!
داعش برای انتقام به روسیه نمیره ولی وارد ایران میشه. زمانی که داعش برای انتقام از رژیم به شهرهای ایران حمله کنه، تمام کسانی که از این پیمان دفاع کردند مسول هستند. البته اینها بلدند چطور تقصیر را به گردن دیگران بندازند.
«سازمانگیری و قدرت گیری سریع حزب توده در حال حاضر» خداییش خیلی ما رو میخندونید ها!
خوشحالم که باعث شادی شما میشم
ولی اگه یه نظری به فهرست این بلاگهای روزمره با متن "حزب خائن توده" بندازید، به خدا بیشتر میخندید ها
خیلی تفریح داره
اینهمه تلاش مذبوحانه برای ثابت کردن خیانت هایی که مثلاً شاید در ۴۰ سال یا ۷۰ سال پیش اتفاق افتاده باشه (البته به نظر دوستان زحمتکش بلاگ نویس)
با چیزی که دیگر موجود نیست کسی ستیز نمیکنه. تودهها اصولا برسی تاریخ را ستیز با خودشون میدونن. این دلخوشیهای قدرت گیری دوباره فقط از افکار مالیخولیالی رفقا ناشی میشه. اگر تعصب را کنار میگذاشتند و فقط به حرفهای کسانی مثل سیاوش کسرایی به دقت گوش میکردند، میفهمیدند که این یک فریب ۶۰-۵۰ ساله بیش نبود.
سنّ بالای این افراد هم دیگه اجازه نمیده که بگیم: آرزو بر جوانان عیب نیست.
شما هم مثل اینکه عقده داری ها
هر دفعه در جواب من، میای راجع به سنّ و سال، طعنه میزنی
بیخیال بابا جون، من اصلا با این موضوع هیچ مشکلی ندارم
در ضمن افتخار هم میکنم، چون:
آنچه در آینه جوان بیند پیر در خشت خام آن بیند
با اجازه دوستان دانشمند و کودتاپناه یکی دو مطلب را به عرض برسانم...اول اینکه حزب توده ایران مفتخرانه و بحق از نقش خود در برملا کردن کودتای نوژه یا هرچی که میخواهید اسمش را بگذارید، دفاع میکند... دوستان ما بدانند که تصمیمگیری برای افشای نوژه، بر اساس جمعبندی دقیق سیاسی و نیز بر اساس مصلحت اندیشی ایدئولوژیک در بالاترین سطوح کادر رهبری حزب به انجام رسید... اینرا گفتم که مبادا برخی از شما فرهیختگان آنچه را که در ویدئوی دوست خوبمان، مهرداد، که در بلاگش با عنوان "توحش در مناظره..." مشاهده میکنید به عنوان نمونه یا اشانتیون جلسات بحث و گفتگوی جدی حزبی قلمداد کنید...حال که صحبت به آن بلاگ مهرداد و آن ویدیوی کذایی کشیده، به اعتبار این ریشوپشم سپیدی که در محضر شما بزرگوان به گرو گذاشتهام، اینرا اضافه کنم که من شخصاً منصور حکمت را بخاطر زحمتی که برای تبدیل خط فارسی به لاتین کرده بسیار دوست میدارم ولی همیشه از او این گله را دارم که چرا نام زیبای خودش را که ریشه در نیاکان یهودی وی داشت، به الفاظ عربی تبار تغییر داد...هرگز هم فرصت نشد که از او پرسش کنم که دلیل حمایت بی چونوچرای او از صهیونیستهای اشغالگر اسرائیل، چیست...یا اینکه چرا با سقط جنین مخالف بود...یا اینکه از فمینیسم چه برداشتی داشت و خلاصه از اینگونه چاقسلامتیها... حال برگردیم به نوژه و اینکه دوستان پهلوی/چلبی چی ما بدجوری استخوان شعبانبی مخ توی گلویشان گیر کرده...افشاگری و تلاشهای افتخارآمیز ما برای خنثی کردن توطئه مرگبار نوژه در برههای از زمان انقلاب روی داد که چشمانداز انقلاب ضدسلطنتی ۵۷ مملو از دستاوردهای پربار ملی و دموکراتیک بر اساس تساوی، عدالت اجتماعی و حقوق اقلیتها بود...در گیرودار مبارزه برای تامین حقوق ملت ایران و جدال در جهت جلوگیری از انحصارطلبی قشری روحانیون و در راه پرمخاطره مخالفت با اصل تحمیلی ولایت فقیه بودیم که صلاح ندانستیم نهال نوپای انقلاب ملت، آماج کینه بدخواهان قرار بگیرد...همین، و خیلی چیزهای دیگه...
این بار اولیست که من مساله سنّ را مطرح کردم...شماها اصولا زیادی حساسین. این مشکل همه چپهای ایرانیست. میزان خواستههاشون از طول عمرشون بیشتره.
خیر، اصلا هم اینطور نیست، دفعه سوم یا چهارمه!
در بلاگ سیاوش مربوط به شاه، به انگلیسی حتی حرفهای رکیک هم زدین در اینمورد
شاید با اون یکی یوزر آی دی تون کانفیوز شده بودی.... در هر حال همونطور که گفتم اصلا مهم نیست
ماشالله تازگیها که روانشناسی هم دارید میکنید
بهتره وقت خودتون رو با مسائل جدی تری صرف کنید.... تا اینکه بیاین تو این سایت مرتب تیکه بپرونید و روانکاوی کنید
اینطور که من میبینم در همه کامنتهاتون ضعف استدلال موج میزنه و ارزش بحث کردن نداره
اتفاقا من همیشه از برخورد شخصی پرهیز کردم و به حزب پرداختم. اینکه فکر میکنی من یک یوزر اید دیگه دارم واقعا عمق توهم، استیصال،و ورشکستگی شماهاست. همین توهمات دودمان حزب را نابود کرد.
در مورد وقت گذاشتن در این سایت، دیگ به دیگ میگه روت سیاه. گاهی به نظر میرسه همتون مثل حشمت رأیسی هستین: همش زخم زبان شخصی. ولی خوب اینجا فقط یک تودهی سابق هست و یکی از منشعبین که به کسرایی گفت واخورده. برای من معیار درستی از تودهیها اینجا موجود نیست.
در تک تک این بلاگ ها، شماها برخوردها را شخصی کردید. اگر ارزش بحث نداره و اینکه احساس اجبار میکنین بیایید نگاه کنید یا بخونید و بعدا بدو بیراه بگین خود گویای وسواس زیاد از حد هست.
بحث شخصی کدومه آقاجان
میگم که، ضعف استدلال دارید
به عنوان کسی که به حزب توده و تعلیمات اون علاقه مند و پایبنده، طعبیه که هر حرفی در مورد حزب میشه، برام جالب باشه.... اگه اینطور نباشه اونموقع است که عجیبه!
ولی هر دفعه بیشتر از پیش از سطح دانش و استدلال اشخاص مخاطب، نومید تر میشم
شما میاین خیلی مودبانه (به ظاهر، ولی موذیانه در باطن) تلقین میکنید که کسرائی گفته حزب توده خائن و جانی بوده!
وقتی که با نظر مخالف و استدلال من روبرو میشی، اونوقت میگی "اینها استالینی حستن و اله و بله و ..... اینجا کسی نگفته که حزب توده خائن بوده که !!!"
مسخره است!
یعنی عوام فریبی و مغلطه و دماگوژی از این واضح تر؟
حرف هم میزنیم، میگین مسئله شخصی شد
آخه اصلا شما شخصیتی هستی که من بخوام باهات مسئله پیدا کنم؟
همین دیگه دوباره همان تحقیر کردن همیشگی "آخه اصلا شما شخصیتی هستی که من بخوام باهات مسئله پیدا کنم؟
کلمات کسرایی تفسیر نشدند. از قول شجریان گفته شد. از این بلاگها زیاد زده میشه. پیشنهاد میکنم بهش عادت کنی و خونسرد باشی. و یا اصلا بازدید نکنی. عمر این اختلافات در این جنبش بیش از ۵۰ ساله.
خیانت که شاخ و دم نداره آقا جان. اینجا صحبت از خیانت به کشور است. کسی نگفت که توده به آمالش و یا به روسیه خیانت کرد. به ایران خیانت کرد. هدف این حزبی که روسیه در ایران پایه گذاشت و اداره کرد گسترش نفوذ روسیه در ایران و در صورت امکان الحاق آن به امپراطوری کارگران و کشاورزان بود که باید همه متحد میشدند تا دنیا را بگیرند و یک مدینه فاضله ای مثل روسیه و چین و اروپای شرقی بوجود بیاید. حزب توده تنها حزب کمونیستی نبود که به کشور خود خیانت میکرد تا روسیه را آقای جهان کند. نظیر آن را روسی ها در دیگر کشورها نیز پایه گذاری کرده بودند. وضع اسف بار امروز ایران نتیجه همان خیانتها و فریب توده های مردم است. صفت خائن از هر حیث برازنده حزب توده است.
"همین دیگه دوباره همان تحقیر کردن همیشگی "آخه اصلا شما شخصیتی هستی که من بخوام باهات مسئله پیدا کنم"
برای اینکه گیر میدی!
یک حرفی شما زدی، یک نظری هم من میدم، تموم شد رفت
اگر تحقیر میکنم علتش این نیست که چرا گفتی حزب توده ال و بل... علتش پا پیچ شدن بیمورد و نظرهای جنبی بیمورد در مورد سنّ و سال و شرایط روحی مخالفینی هست که اصلا اونها رو نمیشناسی...
من از "نقل قول" شجریان (به نظر شما) چنین استنباطی نکردم، حالا شما برو خودتو بکش!
در ضمن مطالبی هست که متأسفانه نمیشه اینجا بیان کرد، امروز هنوز خیلی زوده
شاید سالها بعد از مرگ شجریان اسنادی پخش بشه، که شما هم حیرت کنید
با استناد به اون مطالب که (من میدونم و نمیتونم الان بگم) شاید یک روز بعدها بفهمید که حرفهای امروز شما چقدر بی اساس بوده
حالم از اینهمه هوچی گری و شلوغ بازی اینترنتی بهم میخوره
به زودی مرگ سایه عزیز هم فرا خواهد رسید
از همین الان زمزمه هایی شروع شده که میگن سایه هم اصلا تودهای نبوده
مسلما بعد از مرگش، اشخاصی مثل شما میرن میگردن دنبال یک خط شعر یا یک ویدیو که بیان اینجا ثابت کنن که سایه هم سر آخر از حزب متنفر شده بوده و حزب رو خائن میدونسته
همونطور که گفتم آخه عقل و منطق هم خوب چیزیه
سیاوش، خودش سالها عضو کمیته مرکزی بوده، یعنی خودش از ارکان حزب توده بوده!
آخه چطوری شما میخواین به مردم بقبولونید که خودش گفته که حزب خائن و جانی بوده؟
وألا من که اصلا زبان شماها رو نمیفهمم
پس کیانوری و طبری هم اومدن تو تلویزیون اعتراف کردن که گول خورده بودند و جاسوسی کردن، خوب پس بیاین بگین به همه که برن از کیانوری و طبری درس بگیرن که سرآخر به اشتباه خودشون اعتراف کردن دیگه !
آخه در اینترنت باز، ولی عقل و منطق هم خوب چیزیه وألا
متاسفانه لحنت در همین عبارت بالا هم عصبانی و پرخاشگره. گفتم که کسی گیر نمیده، خودت زیادی سخت میگیری. به سنّ زیادی واکنش نشون دادی، در حالی که اینجا کسی آنچنان جوان نیست.
این آلم شنگهها همیشه زمانیست که در مورد حزب توده بحث میشه. این همه به مجاهدین و دیگران گفتن خائن ولی سرو کله یکیشون اینجا پیدا نشد.
چرا اتفاقا، شما خودت خوب میدونی که کی همیشه میاد و از مجاهدین دفاع میکنه....
هر چی بیشتر با شما بحث کنم بیشتر عصبانی میشم
عمو جان، من از نفهمی کسانی که هی در مورد سنّ و سال به من و مینیمالیست زخم زبان میزنند خسته میشم
اگه قرار بود که سخت بگیرم و واکنش زیادی در مورد سنّ خودم نشون بدم که جان من، اصلا سنّ و سال خودم رو اینجا مطرح نمیکردم که ملت سطح پائینی مثل شما هی بیان اون رو به رخ بکشن
من از این روحیه نارسیسیت شما که اصرار داری که با زخم زبان زدن و توهینهای ضمنی و زیرکانه توجه مخاطب خودت رو جلب کنی که باهات بحث کنن، متنفر و بیزار شدم که الان دارم باهات حرف میزنم و پرخاش میکنم
هر چقدر خونسردیمو حفظ کردم و تا به حال همیشه بی اعتنا به کامنتهای بی معنی و سطح پایین شما پاسخی ندادم، ولی باز هم مصرانه با حرفهای نیشدار میخوای که پای من رو به بحث با خودت بکشونی
امثال شما کم نیستن اینجا متأسفانه
مشکل شدید روحی روانی دارید
کاملا بر عکسه. من فقط یک بلاگ نوشتم و خودت داوطلبانه وارد شدی.
البته مشکل همان تنفر و انزجاره و باعث تاسف. خوشبختانه من چنین احساسی را ندارم.
Souri banoo,
Don’t be upset about any of this. I admire you, you are the only person who has frankly and honestly talked about her political associations, your age and you even use your own name. I have a lot of differences of opinion with you, some of your comments have even made me angry. But never the less you are an amazing person, your steadfastness and loyalty to your old friends is admirable. Your courage to defend yourself and your beliefs when there are so many against you is amazing. I often disagree with you but I respect you, deeply. Be well.
پس از عرض تبریک حضور آقای تریتا پارسی، امیدوارم که برکت مالی حضور قشون روس در شهر همدان به اقوام ماده جناب شازده میمنیمالیست مستخدم شخصی آقای تریتا پارسی هم برسد، که بالاخره حق مسلم این عزیز زحمتکش و همکار نازنینش در اینجا ست !!!!
مرسی مهربان عزیز. نظر لطف شماست.
منهم برای شما بسیار احترام قائل هستم و نظرات شما رو بسیار منطقی میدونم.
چه بسا که با هم موافق هم نباشیم ولی حد اقل به صداقت و درستی هم ایمان داریم و بدنبال حقیقت هستیم، نه درد سر و شایعه پردازی و حرف مفت زدن.
من الان بیشتر از ۵۰ سال دارم ولی افتخار میکنم که زندگی پرباری داشتم. جوانی خودم رو در راهی گذاشتم که به اون ایمان داشتم و کمترین چیزی که بهم داد، این حس انسان دوستی و وطندوستی بوده.
خوشحالم که جوونیم رو مثل این اشخاص با مطالب اینترنتی حروم نکردم. مبارزاتم رو کردم، درسم رو خوندم، خانواده تشکیل دادم، بچه هامو بزرگ کردم و به ثمر رسوندم.....از همه کار هایی که در زندگی کردم راضیم.
وقتی که برای آزادی نلسون ماندلا، هفتهها در خیابونها و متروهای پاریس راه میرفتم اعلامیه میدادم و با مردم صحبت میکردم، وقتی که برای همبستگی با بابی ساندز، اعتصاب غذا کردیم، وقیتکه بر علیه بمبهای شیمیأیی که فرانسه به عراق میفروخت تا در جنگ با ایران از اونها استفاده کنه تظاهرات کردیم و یک شب هم در اداره پلیس نگهمون داشتند.....
این مبارزات همه جزوی از وجود و شخصیت من شد.
سالها بعد، روزی که اینجا بودم و خبر آزادی ماندلا رو شنیدم، اشک تو چشمهام جمع شد. احساس کردم که منهم در این مبارزه یک سهمی داشتم.....
بعد میام اینجا با یک اشخاصی صحبت میکنم که هیچ بویی از مبارزه یا سیاست نبردن و فقط کارشون سر هم کردن کردن مطالب اینترنتیه و اصرار هم دارن که با متلک و توهین و تحمیق به زور و اجبار حرفشون رو به کرسی بنشونن....
اونوقت وقتیکه عصبانی میشم و پرخاش میکنم، میگن دیدی؟ دیدی پرخاش میکنی؟
واقعا که........
سوسن خانوم جونم! تولد پنجاه سالگیت مبارک!بابا تو مبارز شیعه، تو دوخت فاطمه زهرا، تو لیلا خالد چاه جمکران! که یه دستی نلسون ماندلا رو آزاد کردی چرا به داد دوستت اینجا نمیرسی که خانواده پدری فلسطینیش رو هم از دست این صهیونیست های بهائی ستیز ، یا هم چین چیزی، آزاد کنه قبل از اینکه بنده خدا از دق دلش تو دیار کفر سقط شه!!!
در ضمن نه، این قبول نیس!! از این به بعد وختی قربون صدقه خودت میری باید تو یه زبون باشه! فارسی یا انگلیسی! no mixing. عربیش رو هم قبول داریم!!
ردواین عزیز
اینها مثال هایی بودند در مورد زندگی شخصی و کارنامه گذشته من. فکر میکنم که مفاهیمی مثل آزادی، استعمار، استثمار و استبداد، قبلا توسط دنیا تعریف و تفسیر شدند و احتیاجی به من نیست که اونها رو بیان کنم. اینکه هر کس تا چه حد خودش رو در این مسائل مسئول و موظف میدونه، دیگه یک امر شخصیست.
اینو هم بگم که اتفاقا از شرایط آفریقای جنوبی بیخبر نیستم. پسر من سالی دو سه بار برای کار به این کشور سفر میکنه و اطلاعت جالبی میآره. برادر من هم که در فرانسه زندگی میکنه ، بیشتر از نیمی از سال، در کشورهای آفریقایئ زندگی میکنه. صرفنظر از تمام مشکلات و نارسایی هایی که وجود داره، نمیشه پیشرفت افریقای جنوبی و هندوستان رو در عرصه جهانی، کتمان کرد. امروز یک فرد آفریقای جنوبی و یا هندی، در خارج از کشور خودش، با سر بلندی ملیت خودش رو ابراز میکنه، چیزی که قبل از برچیده شدن استعمار در این کشور ها، وجود نداشت.
مسائلی مثل بیکاری، بیماریهای جنسی و ایدز و اختلافات اقوامی و نزاع، قبلا هم در این کشور وجود داشته، چیزی نیست که ماندلا در اونجا اختراع کرده باشه.
منتها، استبداد، همیشه مثل یک دمل چرکی بر روی عفونتها و چرک یک جامعه سرپوش میگذاره و وقتی که اون دمل باز میشه تا مدتها این عفونت به بیرون بروز میکنه، تا روزی که سلامتی به بدن اون کشور برگرده. این روند میتونه کوتاه یا بلند مدت باشه. ولی کشوری که ملتش با دست خودش از یوغ استبداد رها شده، همیشه در تلاش و تکاپو برای حفظ تمامیت وجودی خودش هست در حالیکه وقتیکه اینکار به دست یک نیروی خارجی انجام میشه، مثل آمریکا در عراق، دیگه چیزی از اون کشور باقی نخواهد ماند.
شما اگه با مفهوم آزادی و استقلال یک کشور مشکلی داری، این چیزی نیست که من بتونم با توضیحاتم اینجا برای شما روشن کنم، و در ضمن در موضوع و حوصله این بلاگ هم نیست.
موفق باشی.
مینی برو یک مویه تن دلاوران ۱۸تیر را که آخوندها اسمش را نوژه گذشدانت (نوژه یک افسر حزبولاهی بود که در کردستان خون ریخت ) به هزاران تودهی و چپی قلابی میرزه.
سوری جانِ خوب
منظورِ این حقیر را نگرفتید و اما عزیزِ دلِ بنده، حرفها، برداشتها و صحبتهای شما توریستی است، شما تنها یک صدُم آنچه در واقعیت هست میبینید، همان زمانِ ماندلا بازی - بیشترین جنگهای داخلی آفریقای مرکزی صورت گرفته و بسیاری قتلِ عام شدند، ما کور شویم یک چپ، آنارشیست و حتّی یک کوفتِ سوسیالیست در خیابانهای خوشگلِ استکهلم و پاریس ببینیم...
همین حالا کاناداییهای پدرسوخته و دولتِ نامردش - سالها پدرِ سرخپوستانِ این مملکت را درآورده و فقر و خودکشی، کثافت و قمار از بینِ ایشان شدیداً بر میخیزد... این یکی مثلِ سگ پشتِ آمریکا ایستاده و نوکری چهار نوکیسهٔ کارتلی میکنند.
مثالهای فراوانی دارم، بیشترین آنها قابلِ ذکر نیست چرا که مردمِ عادی دلشان به چندی اخبارِ دلخوش کننده گرم هست و ایرانی بدتر از همه و تنها آنچه را که خود میداند - حکمِ خدا داند، وضعیت خراب است، چپ و دیگر مشتقاتِ آن هیچگاه قدمی برای جامعه بر نداشتند و اگر کاری هم کردند - نتیجهای خاص نگرفتند، اگر اینگونه نبود اینها الان باید در کره شمالی - کناره خیابانها را شخم زده و قربان صدقه آن مردکِ عوضی - لیدر ایشان بروند.
چپ دشمنِ طبیعت است و قوز بالا قوزِ یک ملت.
سلامت باشید.
ردواین جان
من باز هم نگرفتم.. چه کنم دیگه دوزاریم کجه :)
نفهمیدم که کانادا و سرخپوستها و کارتلهای آمریکا و اینا چه ربطی به چپ داشتند؟ و این که چپ دشمن طبیعته....
یعنی کلا چیزی از فرمایشاتت نفهمیدم
میبخشی دیگه عزیز، گاهی اوقات پیش میاد
شاد و مسرور باشی