حسین پاینده؛ منتقد ادبی گفت: اتفاق آشنایی بزرگ علوی با دکتر ارانی و گرویدن به حزب توده موجب شد به خلاقیت ادبی‌اش ضربه بخورد و از دنیای ادبیات فاصله بگیرد. اگر بزرگ علوی به حزب توده نگرویده بود، شاید هدایت دوم می‌شد، ولی چه اشتباهی کرد و چه صدمه‌ای به هنر نویسندگی خود وارد کرد!

پاینده ادامه داد: هدایت هم خودآگاهی سیاسی را در داستانی مانند «حاجی آقا» به خوبی نشان می‌دهد و انتقاد خوبی از باورهای ارتجاعی مردم و همچنین افکار کمونیست‌ها می‌کند، ولی اصلا به چاله سیاست نیفتاد، اما بدبختانه بزرگ علوی عمر خود را در این راه تلف کرد. این موضوع تلف کردن، تعبیر من نیست. خود بزرگ علوی است که بعد‌ها گفت با ملاقات با دکتر ارانی به بیراهه رفتم. دریغا که بزرگ علوی به حزب توده گروید، چون ماهیت این حزب خیانت به مردم و ملت ایران و خدمت به بیگانگان بود.

پاینده افزود: به نظرم بزرگ علوی را می‌توان پایه‌گذار ژانری در رمان ایرانی دانست که پایه‌اش زندان است. در ادبیات غرب چنین ژانری نداریم، اما در ادبیات خودمان بهترین نمونه‌اش را در مجموعه داستان «ورق پاره‌های زندان» بزرگ علوی می‌بینیم. این کتاب در قالب خاطرات او از چیزی که به او و هم سلولی‌هایش در زندان قصر گذشته است، تولید شده است. بزرگ علوی کتاب «۵۳ نفر» را هم در این حوزه دارد که در سال ۱۳۲۱ چاپ شد و نسخه غیرداستانی خاطرات‌‌ همان گروه ۵۳ نفری است که از حزب توده به زندان افتادند.

وی ادامه داد: علوی از این نظر که اشاره کردم، هیچ‌گاه تحقیق نشده است. متاسفانه در کشورمان یا تحسین کرده‌ایم یا تقبیح. ولی هیچ‌گاه به اینکه یک کتاب چه نقشی در تولید ژانر داشته است، نپرداخته‌ایم. هیچ وقت نگفته‌ایم که «بوف کور» صادق هدایت، گونه‌ای از سورئالیسم را به ایران آورد، بلکه همیشه از خودکشی هدایت و اینکه پدرش یک قاجاری بوده، گفته‌ایم.