بعد از عمری خوش خدمتی به قدرت در لباس روزنامه نگار و روشنفکر، سقوط مسعود بهنود به جایی رسیده که "شیعه بودن" را لازمه روشنفکری در ایران اعلام میکند و جانی بالفطره ای مانند قاسم سلیمانی فرمانده سپاه قدس فاشیست های "اصلاح طلب" و غیرۀ ایرانی کُش و ایران ویران کُن را "سردار عارف" مینامد.

 

سئوال:

آیا نباید در راسۀ آزادیخواهی ایندست روشنفکران/روزنامه نگاران  زهوار در رفتۀ مستخدم قدرت را رسواتر کرد؟

آیا باید روابط بجای ضوابط همواره حرف اول را بزند؟

 

دور نیست، رهایی اصلاً دور نیست.

"تنها حقیقت است که رهایی میبخشد"

 

تبریک

بالا؛ اثر مشتی ماشاءالله