پریسا درست‌کار میگوید:

" نیمه شب بود که با سر و صداهای زیادی که از محوطه جلوی مجتمع محل زندگی مان به گوش می رسید، بیدار شدم…. خیلی سعی کردیم مقابل این افراد اسلحه به دست بایستیم و همگی خواهش و التماس کردیم …. ولی آن‌ها اسلحه را به طرف خودمان گرفته و تهدید کردند که اگر دخالت کنیم، به طرف ما شلیک خواهند کرد."

میپرسید این اسلحه کشان چه میکردند که حاظر بودند بخاطر آن به طرف مردم بی دفاع  شلیک کنند؟

از زبان داوود، برادر پریسا بشنوید:

"با چشم خودم دیدم پشت وانتی که همراه این افراد که ادعا می کردند از طرف شهرداری ماموریت دارند، پر از لاشه  سگ های کشته شده بود."

بله، شهرداری طی قراردادی که با پیمان‌کار منعقد کرده  در ازای کشتن هر سگ با شلیک گلوله، ۵٠ هزار تومان می‌پردازد.

البته سگ کُشی به فجیع ترین روش امر جدیدی نیست و در شهرهای دیگر ایران هم رواج دارد، سال پیش مطلبی در باره این توحش تقدیم و از جمله عرض شد:

در نظامی که آویزان کردن از جرثقیل  و قتل انسانها در ملاءعام به امری عادی تبدیل شده، در حکومتی که چشم از حدقه در آوردن، دست و پا بریدن انسانها عملی خداپسندانه محسوب میشود، نباید توقع داشت که "تلف کردن" سگ از طریق غیر "ترحم" آمیز بیشتر نباشد و "میرشکار"  از دستمزد "شکار" محروم.

 

دور نیست، رهایی از این فرهنگ توحش اصلاً دور نیست.

"تنها حقیقت است که رهایی می بخشد"

 

تبریک

پ.ن. به اینجا هم سرکی بکشید.