تا مهرماه باید در تخت بستری باشم و چند بار دیگه بعد از بهبودی جراحی بشم. یکی از دوستام همین عمل رو انجام داد و روز پنجم در سالن سینما داشت فیلم می‌دید. قرار بود دکتر «میر» من رو عمل کنه. بعدا فهمیدم که پسرش من رو عمل کرده و تازه در شأنش نبودم و عمل رو سپرده به دستیار ۵٠ساله‌ش! وقتی دکترم اخبار رو در روزنامه‌ها خوند و فهمید این بیمار خیابونی نبوده، دستپاچه شد و مصاحبه کرده و گفته گویا بیمارم شهرتی دارد و در خارج او را می‌شناسند.به من گفتند ملاقات نگیر.....

بالا نقل قول محمد شیروانی (کارگردان)  از عباس کیارستمی  است که پس از عمل به عیادت او در منزل رفته بوده.

شوربختانه تا کار از کار گذشت و کیارستمی در حالت اغما به فرانسه فرستاده شد و بعد هم در آنجا فوت کرد، کسی به درخواست شیروانی توجهی نکرد که گفته بود:

" از آقای وزیر بهداشت عاجزانه درخواست می‌کنم تا دیر نشده، ایشان را به بیمارستانی خارج از کشور اعزام کند. من هفته گذشته برای عیادت خانه ایشان بودم. ناچارم اورژانسی‌بودن ماجرا را به اخلاق ترجیح بدهم."

اینکه وزیر بهداشت حضرات برای استفاده تبلیغاتی به عیادت کیارستمی رفته بود و فیلم آن دیدار هم پخش شد هدف نوشتن این چند سطر نمیباشد.

از کنار اینکه وزیر وزارت "ارشاد" حضرات هم که میگوید وزیر بهداشت را فرستاده برای عیادت از کیارستمی و از  وزیر بهداشت نقل قول میکند که اگر آنشب به دیدار کیارستمی نرفته بود " آقای کیارستمی تمام بود وضعش" (ویدیو ↓ دقیقه شش و سی ثانیه به بعد) بسرعت گذشته تا به طرح چند سئوال برسم:

اگر پزشک مربوطه میدانست کیارستمی "بیمار خیابونی" نیست و آوازۀ جهانی دارد در نحوه مداوای او چه تأثیری داشت؟

آیا در "اولین حکومت الله بر روی زمین " که ادعای پشتیبانی از مستضعفین دارد  "بیمار خیابونی" انسان نیست؟

آیا همینکه وزیر بهداشت حضرات گفته نرفته بوده" آقای کیارستمی تمام بود وضعش"   نشانگر عمق فاجعه نمیباشد؟

 

دور نیست، رهایی اصلاً دور نیست.

"تنها حقیقت است که رهایی میبخشد"

 

تبریک

پ.ن. حضرات که اجازه ندادند فیلمهای کیارستمی در ایران نمایش داده شوند و با زندۀ او هم، مانند با دیگر هنرمندان،  اصلاً خوب تا نکردند، با کالبد او چه کرده و مُرده خوری تا چه اندازه کنند. 

 

بابک پیامی، کارگردان ایرانی، از دوستش عباس کیارستمی میگوید:

به نوشته مانا نیستانی هم سرکی بکشید.