The Wind as a Barber
 

Imagine that wind is a barber at dawn
Who removes dry limbs and leaves
And trims disheveled trees
For a bird feast.

In the wind
The sob of dry leaves
Mingles with wet limbs’ laughter
And gives the voice of the wind
A dual-tone.

The wind whistles
As it trims the trees
Like a street barber.
It puts down its scissors and comb
Only when the sun
Raises its handmirror
So that the trees
Can see their haircuts
And the birds
Begin their feast.

Majid Naficy
January 24, 2015

بادِ سرتراش

 

باد را سرتراشی بینگار که در بامداد
شاخه ها و برگهای خشک را می زداید
و درختانِ ژولیده را
برای جشنِ پرندگان می آراید.

در باد
مویه ی برگهای خشک
با خنده ی شاخه های تر
درهم می آمیزد
و به صدای باد
لحنی دوگانه می دهد.

باد چون سرتراشی دوره گرد
سوت زنان, درختان را می آراید
و تنها هنگامی شانه و قیچی اش را
زمین می گذارد
که آفتاب
آینه ی دستی اش را بالا می بَرَد
تا درختان
خود را پس از اصلاح ببینند
و پرندگان
جشن خود را آغاز کنند.

مجید نفیسی
۲۴ ژانویه ۲۰۱۵