نویسندگان و گویندگان «اراجیف» مهدورالدم هستند و باید به شدت و سختی و خواری و مذلت به قتل برسند!
کیهانِ تهران، که به «ارگان بیت رهبری» معروف و یکی از بدنامترین روزنامههای تاریخ معاصر ایران است، هنوز «دهه فجر» که هر سال به شکل رسمی و تشریفاتی از سوی رژیم جمهوری اسلامی برگزار میشود شروع نشده، حکم قتل نویسندگانی را که به نظر کیهان «اراجیف» مینویسند اعلام کرد و نوشت که این نویسندگان «مهدورالدم» هستند و چه در داخل و چه در خارج کشور باید آنها را به شدیدترین وجه به قتل رساند.
نویسنده کیهان تهران که خود را حامد سعادتی نامیده، بر اساس تفاسیر و اصطلاحات قرآنی که به آنها استناد کرده، این نوع نویسندگان را «مرجفون» یا «مرجفان» نامیده و آنها را در کنار «منافقان» قرار داده و دم و دستگاه رژیم از «رهبر» و دولت اسلامی تا «امت مسلمان» را فرا خوانده تا با ایجاد «ترس از اقدام انقلابی» این «فتنهگران» را نه تنها به شدت مجازات کرده بلکه آنها را به «قتل» برسانند.
این نوشته کیهانِ تهران به مدیریت حسین شریعتمداری، پس از ۳۶ سال که از انقلاب و استقرار جمهوری اسلامی میگذرد و رژیم ایران در عمل هرگز لحظهای در سرکوب مخالفان و دگراندیشان آرام ننشسته است، یکی از صریحترین تهدیدهایی است که تا کنون علیه منتقدان و مخالفان رژیم صورت گرفته و آنها را نه تنها در داخل کشور بلکه در خارج نیز تهدید به قتل کرده است.
نکات صریح و قاطعانه مقاله کیهان که به شیوه امنیتی استدلال کرده و مانند احکام شرع تنظیم شده است از این قرار است:
نخست باید «اتمام حجت و تهدید» کرد.
اگر این مرحله کارگر نشد، باید بر نویسندگان و گویندگان «اراجیف» یا «مرجفون» «تسلطه همه جانبه» یافت و آنها را «قلع و قمع» کرد.
«طرد اجتماعی و تبعید» در مرحله بعد قرار دارد. کیهان تهران مینویسد: «جریانها و رسانههایی که شایعهپراکنی میکنند باید سرکوب و قلع و قمع شوند تا به شکل یک جریان و تشکیلات عمل نکنند و جامعه را به سوی فتنه سوق ندهند. این کار میتواند بهگونهای صورت گیرد که اشخاص این جریان از جامعه طرد شوند و در مناصب مختلف اجتماعی نقشی نداشته باشند. کنار گذاری آنان از دایره نقشهای اجتماعی و مناصب دولتی و اجتماعی از شیوههایی است که در این آیه به آن توجه داده شده است. این عمل میتواند با تبعید این افراد به جاهای مختلف انجام گیرد تا دیگر نتوانند سامان یافته عمل کنند و ارتباطگیری داشته باشند. »
این همه اما به نظر کیهان تهران کافی نیست بلکه «از آنجایی که امروزه ارتباطگیری سادهتر و از طریق رسانههای صوتی و تصویری و شبکههای اجتماعی انجام میگیرد، گاهی بستن این رسانهها و یا محدودسازی آنها برای عدم امکان ارتباطگیری باید در دستور کار قرار گیرد نه آنکه ابزارهای ارتباطی برای مرجفان فراهم آید و زمینه فتنه و شایعهسازی و تزلزل روحی و روانی جامعه و افراد آن در اختیار مرجفون قرار گیرد.»
«ایجاد ترس در مرجفان» یکی دیگر از شیوههای سرکوب رهبری و دولت اسلامی و امت مسلمان باید باشد. «پس ترس از اقدام انقلابی مسلمین باید در آنان ایجاد شود.»
از آنجا که مرجفون یا مرجفان «فتنهگر» و «اخلاگر» هستند پس «مقابله با اخلالگران امنیت نیز یک واجب شرعی و سنت و قانون الهی است: قتلوا تقتیلا سنه الله … من قبل.»
به نظر کیهان تهران، «مهدورالدم» بودن «مرجفان» سبب میشود که به گفته خداوند: «هرگاه به این مرجفان دست یافتید آنان را بکشید».
قتل و کشتن هم کافی نیست و به عقیده کیهان تهران «امت اسلام باید مرجفان را لعن کنند و آنان را از جامعه طرد کرده و از خود دور سازند.
در عین حال جرم «مرجفان» که همان نوشتن و گفتن و پخش «اراجیف» است مانند جرایم جنایی چون قتل، نه تنها شامل مرور زمان نمیشود بلکه مکان هم نباید در اجرای حکم شرع و الهی نقشی بازی کند پس «فرار فتنهانگیزان حتی به خارج از کشور، نبایدمانع برخورد با آنان شود».
کیهان تهران در آخرین نکات نتیجه میگیرد: «از آنجایی که دشمنان در جنگ نرم همانند دشمنان در جنگ سرد باید کشته و مجازات شوند، خداوند حکم مرجفان را قتل قرار داده است؛ اما از آنجایی که نقش جنگ روانی و جنگ مرجفان بسیار زیانبارتر و خطرناکتر از حمله نظامی است و گاه مشروعیت و فلسفه نظام اسلامی را تهدید و پایه ثبات آن را سست میکند، خداوند سختگیری و شدت عمل را نسبت به آنان فرمان میدهد و میفرماید که مرجفان باید به شدت و با ذلت مجازات شوند و به بدترین شیوه به قتل برسند: قتلوا تقتیلا… قانون اعدام فتنهانگیزان و اخلالگران، تبدیل ناپذیر است… خدا مقرر فرمود تا در برخورد با کسانی که با نفاقگرایی و ارجاف خبری و ایجاد تزلزل و نگرانی در جامعه، به حقوق و امنیت مردم تجاوز میکنند، پس از روشنگری و هشداری سخت به آنان، اگر از کارشان دست برنداشتند و بر تجاوزکاریشان پافشاری کردند، به این سبک رفتار گردد و آنان را به شدت و سختی و خواری و مذلت مجازات کرده و به قتل برسانند.»
پرسش اساسی که پیش میآید این است: آیا این داعش در ایران میتواند در همکاری با غرب و در رأس آنها آمریکا علیه آن داعش در عراق و سوریه و دیگر کشورهای منطقه مبارزه کند؟! یا اینکه داعش شیعه حاکم بر ایران خود را تنها مجری برحقِ احکام الهی و شرع میشمارد و بر این باور است که داعش سنّی به این جایگاه لطمه میزند؟!
نظرات